نویسنده: عبیدالله نیمروزی

سیرت ابوحامد امام محمد غزالی رحمه‌الله

بخش هفدهم

حکام و سلاطین: اصلاح‌گران یا عاملان فساد؟
تأثیر حکام و سلاطین بر جوامع، یکی از مسائل مهم و چالش‌برانگیز در اندیشۀ اسلامی بوده است. بسیاری از متفکران و علمای اسلامی، حکومت را عاملی کلیدی در اصلاح یا فساد جامعه دانسته‌اند. امام محمد غزالی رحمه‌الله، از جمله اندیشمندان برجسته‌ای است که در آثار خود به بررسی نقش حکام در وضعیت دینی و اخلاقی مردم پرداخته است. او فساد عالمگیر را نه‌تنها نتیجۀ انحراف فردی، بلکه محصول انحطاط اخلاقی و دینی خودِ حکام و نخبگان سیاسی می‌داند.
یکی از نکات قابل‌توجه در اندیشۀ امام غزالی، تأکید بر مسئولیت هم‌زمان دو گروه – علما و سلاطین -در شکل‌گیری یا انحراف جامعه است. او این دیدگاه را با استناد به سخنی تاریخی از عبدالله بن مبارک رحمه‌الله بیان می‌کند: «و هل أفسد الدين إلا الملوكُ وأحبارُ سوءٍ ورهبانُها» ترجمه: «و آیا دین را جز پادشاهان، علما و دراویش فاسد کرده‌اند؟»
این سخن نشان‌دهندۀ دیدگاه رایج در میان متفکران اسلامی است که فساد در جامعه، بیش از هر چیز، به عملکرد حاکمان و علما بستگی دارد.
امام غزالی و نقد صریح بر حکام و سلاطین
در عصری که انتقاد از حاکمان مطلق‌العنان به معنای پذیرش خطر مرگ بود، امام غزالی با جرأت و شهامت از سلاطین زمان خود انتقاد کرد. برخلاف بسیاری از علمایی که از دربار پادشاهان، صله و خلعت دریافت می‌کردند، غزالی اموال سلطنتی را آلوده به شبهه دانسته و پذیرش آن را ناروا اعلام کرد. او در احیاء علوم‌الدین می‌نویسد: «أغلب أموال السلاطين حرام في هذه الأعصار، والحلال في أيديهم معدوم أو عزيز.»[1] ترجمه: «عموماً اموال پادشاهان در این زمان حرام است و حلال در دست آن‌ها اصلاً وجود ندارد یا بسیار کمیاب است.»
این نقد تند، نشان‌دهندۀ دیدگاه امام غزالی نسبت به حاکمان و منابع مالی آن‌هاست. او معتقد بود که سلاطین به دلیل سوءاستفاده از بیت‌المال و اعمال ظلم بر مردم، مشروعیت خود را از دست داده‌اند.
مشروعیت اقتصادی حکومت و فساد مالی دربار
یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که امام غزالی به آن پرداخته، فساد مالی در حکومت‌های آن دوران است. او تأکید می‌کند که در گذشته، درآمدهای حلال برای بیت‌المال شامل زکات، خمس و غنایم جنگی بوده، اما در عصر او این منابع یا کاملاً از بین رفته یا به حاکمان نمی‌رسد. او تصریح می‌کند که تنها منبع درآمد باقی‌مانده، جزیه است که آن هم به‌شیوه‌ای ظالمانه و غیرشرعی از مردم گرفته می‌شود. او در ادامه می‌گوید: «أموال السلطنة في هذا الزمان، كلها أو أكثرها حرام، وليس هذا بعجيب، فإن أموال بيت المال الحلال كانت الزكاة، والخمس، والغنيمة، وهذه لا تكاد توجد، فإن وجدت لم تصل إلى السلطان، فلم يبق إلا الجزية، وهي تُؤخذ بطريق الظلم.»[2] ترجمه: «اموال سلطنتی در این زمان به‌طور کلی یا بیشتر آن‌ها حرام هستند، و این جای تعجب نیست؛ زیرا درآمدهای حلال بیت‌المال شامل زکات، خمس و غنایم جنگی بوده که امروزه اصلاً وجود ندارند و اگر هم جایی باشند، به پادشاه نمی‌رسند. حالا تنها منبع باقی‌مانده، جزیه است که آن هم به‌شیوه‌ای ظالمانه از مردم دریافت می‌شود.»
غزالی در ادامه توضیح می‌دهد که نه‌تنها اصل دریافت مالیات (جزیه) دچار انحراف شده، بلکه نحوۀ مصرف این اموال نیز کاملاً فاسد شده است. بسیاری از این مبالغ، به‌جای صرف در مصالح عمومی، از طریق رشوه‌ و فشار بر ذمیان (غیرمسلمانان مقیم در سرزمین اسلامی) مصادره شده و به مصرف شخصی دربار می‌رسد.
تأثیر فساد حاکمان بر جامعه
غزالی در آثار خود، به‌وضوح نشان می‌دهد که فساد در حکومت، مستقیماً به فساد اخلاقی و دینی جامعه منجر می‌شود. او معتقد بود که اگر زمامداران به بی‌عدالتی و سوءاستفاده از قدرت روی آورند، مردم نیز به فساد و تباهی کشیده خواهند شد. چنانچه مقولۀ مشهوری است که می‌فرماید: «الناسُ على دين ملوكهم» ترجمه: «مردم بر دین پادشاهان خود هستند.»
بر این اساس، حکومت‌ها نه‌تنها در ادارۀ امور سیاسی و اقتصادی بلکه در هدایت اخلاقی و دینی جامعه نیز نقش کلیدی دارند. فساد حاکمان، موجب گسترش بی‌عدالتی، رشوه‌خواری، و فروپاشی ارزش‌های دینی در جامعه خواهد شد.
ارتباط علمای دین با حکام و پذیرش هدایای سلاطین
امام غزالی رحمه‌الله در این زمینه، با تحلیل شرایط اجتماعی و سیاسی دوران خود، تأکید می‌کند که پذیرش چنین هدایایی نه‌تنها از نظر فقهی ممکن است حرام باشد، بلکه از لحاظ اخلاقی و دینی نیز به مفاسد بزرگی منجر می‌شود که می‌تواند جایگاه علمی و دینی افراد را به خطر اندازد.
پذیرش هدایای مشکوک: مسئله‌ای اخلاقی و فقهی
امام غزالی رحمه‌الله با دقت تمام در مورد پذیرش اموالی که حقیقت آن مشکوک است و منبع آن به‌طور دقیق مشخص نیست، هشدار می‌دهد. او معتقد است که چنین اموالی معمولاً با آلودگی‌های دینی همراه است و ممکن است بر افراد پذیرنده تأثیرات منفی بگذارد. در دوران سلاطین که بسیاری از حکام از طرق نادرست و به‌وسیلۀ ظلم به مردم، اموال خود را به دست می‌آوردند، پذیرش این اموال علاوه بر اینکه از نظر فقهی ممکن است مشکلی ایجاد کند، می‌تواند پیامدهای اخلاقی و اجتماعی خطرناکی نیز داشته باشد. امام غزالی رحمه‌الله با درک این نکته که دین باید از هرگونه آلودگی به فساد و ظلم محفوظ بماند، به علما و اهل دین توصیه می‌کند که از هرگونه وابستگی به حکام پرهیز کنند.
تفاوت میان خلفای راشدین و سلاطین دوران غزالی رحمه‌الله
امام غزالی رحمه‌الله برای روشن‌تر شدن دیدگاه خود، به‌ویژه در مورد پذیرش هدایا از سلاطین، به تفاوت‌های اساسی میان خلفای راشدین و حکام متأخر اشاره می‌کند. وی بیان می‌دارد که در دوران اولیۀ خلافت، خلفای راشدین خصوصا در دوران خلافت حضرت علی علیه‌السلام، اگرچه گاهی سیاست‌های سختگیرانه‌ای در پیش می‌گرفتند، اما هم‌چنان نسبت به علما و صالحان احترام ویژه‌ای قائل بودند. آنان از ابزار هدایا برای جلب نظر علما و صالحان استفاده نمی‌کردند و در بسیاری از موارد حتی اگر هدیه‌ای به آنان می‌رسید، آن را بدون هیچ‌گونه نیازی از سوی حکام، به‌طور خودجوش به نیازمندان می‌بخشیدند.
در مقابل، امام غزالی رحمه‌الله حکام دوران خود را افرادی می‌داند که برای تأمین منافع خود و جلب حمایت علما و بزرگان دین، از اموال عمومی استفاده می‌کردند و به‌وسیلۀ هدایای خود، تلاش می‌کردند که علما را به سکوت و حمایت از اقدامات خود وادار کنند. امام غزالی رحمه‌الله این رویکرد را نادرست دانسته و آن را به‌عنوان ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به حکومت‌های ستمگر محکوم می‌کند.
آثار منفی پذیرش هدایای حکام و همکاری با آنان
امام غزالی رحمه‌الله در ادامۀ تحلیل خود، عواقب پذیرش هدایای حکام را از جنبه‌های مختلف بررسی می‌کند. وی معتقد است که پذیرش چنین هدایایی برای علما و اهل دین، به تدریج به وابستگی فکری و اخلاقی منجر می‌شود که نه تنها از لحاظ دینی و شرعی مشکل‌آفرین است، بلکه جایگاه علمی و اجتماعی آنان را نیز تهدید می‌کند. امام غزالی رحمه‌الله به‌ویژه به شش عیب بزرگ اشاره می‌کند که ممکن است از پذیرش هدایای حکام ناشی شود:
۱. ذلت و خواری ناشی از درخواست و پذیرش هدیه از حکام: امام غزالی رحمه‌الله می‌فرماید که پذیرش هدایا از حکام، به‌ویژه در شرایطی که فرد عالم مجبور به درخواست آن باشد، نشانه‌ای از ذلت است. چنین عملی ممکن است باعث شود که فرد عالم به‌طور غیرمستقیم از مواضع دینی و علمی خود عدول کند و تحت تأثیر حکام قرار گیرد.
۲. مراجعات مکرر به دربار: پذیرش هدایا از حکام معمولاً مستلزم حضور مستمر و مکرر در دربار و مجالس حکومتی است. امام غزالی رحمه‌الله این امر را مشکل‌آفرین می‌داند، زیرا علمای دین باید از حضور در مجالس حکومتی خودداری کنند تا استقلال فکری و دینی خود را حفظ کنند. ارتباط مستمر با حکام می‌تواند به تدریج موجب وابستگی و ضعف در شخصیت علمی فرد شود.
۳. مداحی و دعاگویی برای حکام: امام غزالی رحمه‌الله هم‌چنین به خطرات ناشی از مداحی و دعاگویی علما برای حکام اشاره می‌کند. در بسیاری از موارد، علما برای حفظ منافع خود مجبور می‌شوند که در دربار حاکمان حضور یابند و از آنان تمجید کنند. این عمل نه‌تنها باعث فساد اخلاقی می‌شود، بلکه اعتبار علمی و دینی فرد را نیز خدشه‌دار می‌کند.
۴. همکاری در سیاست‌های نادرست: امام غزالی رحمه‌الله به این نکته نیز توجه می‌کند که بسیاری از سلاطین از علما برای توجیه سیاست‌های نادرست و ظلم‌آمیز خود استفاده می‌کنند. پذیرش هدایا از سوی علما می‌تواند به معنای تأیید ضمنی این سیاست‌ها و مشارکت در خطاهای حکومتی باشد که به‌طور مستقیم منجر به فساد اجتماعی و دینی خواهد شد.
۵. شرکت در مجالس حکومتی و زینت‌بخشی به دربار: حضور در دربار حکام به معنای مشروعیت‌بخشی به حکومتی است که ممکن است در آن ظلم و فساد حاکم باشد. امام غزالی رحمه‌الله تأکید می‌کند که علما باید از چنین مجالسی دوری کنند و در صورت پذیرش هدایا نیز نباید در هیچ‌یک از اقدامات حکام همکاری کنند.
۶. چشم‌پوشی از ظلم و فساد حاکمان: امام غزالی رحمه‌الله بر این نکته تأکید دارد که پذیرش هدایا از سوی علما ممکن است باعث شود که آنان نسبت به ظلم و فساد حکام چشم‌پوشی کنند. چنین اعمالی در نهایت منجر به فساد اخلاقی و دینی خواهد شد و علما را از انجام وظایف دینی و اجتماعی خود بازمی‌دارد.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] . احیاء علوم‌الدین، ج ۲، ص ۱۲۰.
[2] . احیاء علوم‌الدین، ج ۲، ص ۱۲۲.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version