نویسنده: سید مصلح الدین

روزه و جایگاه آن در اسلام

بخش پانزدهم

کوتاهی مسلمانان در مقاصد روزه و جنایت عادات بر عبادات
اما مسلمانان با عاداتی که خودشان آن‌­ها را نوآوری کردند و با نادانی و زیاده­‌رَوی‌­شان در افطار و خوردن غذا، بر خودشان و بر مقاصد روزه و فواید آن جنایت کردند و مرتکب اسراف شدند؛ اسرافی که بسیاری از فواید روزه و نیروی اصلاحی و تربیتی آن­‌را از بین می‌­برد.
حجة الإسلام امام غزالی رحمه‌الله این نکته را دریافته است و با بلاغت دربارۀ آن سخن گفته و فرموده است: «ادب پنجم این است که روزه­‌دار در وقت افطار غذای حلال را تا سرحد پرشدن شکم نخورد؛ زیرا نزد الله تعالی هیچ ظرفی ناپسند­تر از شکمی که از روزی حلال پرباشد، نیست. چگونه روزه می‌­تواند دشمن الله را مغلوب کرده و شهوت را بشکند، درحالی­‌که روزه­‌دار هنگام افطار غذایی را که در چاشت روزانه از دست او رفته است، دریابد و آن‌­را جبران کند؟ و چه­‌بسا انواع دیگری از غذاها را به آن افزوده باشد؟.
عادت مردم این­گونه است که تمام غذاها را برای رمضان ذخیره می­‌کنند و در رمضان چنان غذاهای فراوان و رنگارنگی می­‌خورند که در طی چند ماه به آن اندازه نمی‌­خورند و مشخص است که مقصود و هدف روزه، خالی‌­بودن شکم و تضعیف­‌کردن شهوت است؛ تا نفس انسان بر تقوی و پرهیزگاری نیرو گرفته و تقویت شود و اگر معده از صبح تا شب مشغول دفع‌­کردن باشد، اشتها و رغبتش بیشتر تحریک شده و لذتش افزایش می­‌یابد و توانش دو چندان می‌­شود و شهوت‌­هایش تحریک می‌­شوند؛ شهوت‌­هایی که چه‌­بسا اگر بر همان حالت پیش از رمضان می‌­بودند، راکد می­‌ماندند. بنابراین روح و فلسفۀ روزه، تضعیف‌­کردن قوا و نیروهایی است که ابزارهای شیطان در انجام‌­دادن کارهای بد هستند. و این امر جز با کاستن و کم کردن نمی­‌شود؛ به این شیوه که، همان غذایی را که در شب­‌های غیر از رمضان می‌­خورد، هر شب بخورد؛ ولی اگر تمام غذاهایی را که در روز خوردن­شان ممنوع است، گرد آورده و در شب بخورد، روزه‌­اش سودی نخواهد داشت. هم‌چنین از آداب روزه این است که در روز زیاد نخوابد؛ تا احساس تشنگی و گرسنگی کرده و ضعف قوایش را احساس کند؛ بدین­‌سان قلبش صفا می­‌یابد و هر شب مقداری بدنش را ضعیف نگه‌دارد؛ تا نماز شب و اورادش بر او سبک شوند و شیطان بر قلبش نگردد و بتواند به ملکوت آسمان­‌ها بنگرد».[1]
مصونیت از تحریف و زیاده‌­رَوی
رمضان بستر افراط، زیاده­‌رَوی و تعمق در دین است؛ چه­‌بسا برخی از مردم چنین برداشت کنند که ساختار روزه بر شکست‌­دادن نفس و عادت‌­دادن آن به ترک‌­دادن شهوات و خواهشات و تا حد ممکن از پا درآوردنش است. بنابراین انسان به هر اندازه در فشار آوردن و خسته­‌کردن آن بکوشد و هرچه فاصلۀ بین خوردن، نوشیدن و بهره‌بردن بیشتر باشد و مدت‌زمان گرسنگی و تشنگی بیشتر باشد و هرچه انسان اظهار صبر و تحمل کند، نزد الله تعالی مقرب­‌تر و محبوب‌­تر خواهد بود و از افراد خوش­گذران، که در رفاه و آسایش بسر می‌­برند، به دور بوده و در زمرۀ پرهیزگاران وارد می‌­شود.
این برداشت نادرست و سطحی برای بسیاری از افراد متدین و پارسا در امت‌­های پیشین و ادیان قدیمی، زیاده‌رَوی در عبادت را به‌­صورت عمومی و به‌­ویژه در روزه آراسته جلوه داده است. آنان مدت خودداری کردن از غذا و آب را به درازا کشانده و افطار را به تأخیر می‌­انداختند و در خوردن سحری عجله می­‌کردند؛ یا به صورت کلی از خوردن سحری خودداری می­‌کردند و آن‌­را ناتوانی‌­ای در دین و ضعفی برای روزه‌­داران بر می‌­شمردند، و یا پیاپی روزه می­‌گرفتند و شب را با روز متصل کرده و روزۀ وصال می­‌گرفتند و مسلمانان تندرو و گروه­‌های بدعت‌­گذار و افراطی در این مورد از آنان تقلید می‌­کردند؛ و این امر در واقع، تحریف دین و تلاشی بی­‌ثمر و رهبانیتی است که آن­‌را نوآوری کرده­‌اند و دروازۀ فساد فراگیر و چالشی است در برابر این آیۀ قرآن: «يُرِيدُ اللهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْر». «می­‌خواهد الله برای­تان آسانی را و نمی‌خواهد برای‌تان دشواری را».[2]
و آیۀ: «وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدّينِ مِنْ حَرَج». «و قرار نداد بر شما در کار دین هیچ تنگنایی را».[3]
و این حدیث رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم که فرمودند: «دین آسانی است و هیچ‌­کس با این دین زور آزمایی نمی‌­کند مگر اینکه دین بر او چیره می‌­شود؛ بنابراین راه درست را برگزینید و به آن نزدیک شوید».[4]
به همین خاطر، آخرین آیین الهی و دین جاویدان اسلام، این دروازه را مسدود کرده است و نخست به خوردن سحری تشویق کرده است و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به آن ترغیب داده و آن­‌را به­‌عنوان امری مستحب و سنت برای مسلمانان قرار داده است.
حضرت انس بن مالک رضی‌الله‌عنه از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت کرده است که فرمودند: «سحری بخورید؛ زیرا در سحری برکت است».[5]
و حضرت عمرو بن عاص رضی‌الله‌عنه از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت کرده است که فرمودند: «فرق روزۀ ما با روزۀ اهل کتاب خوردن سحری است».[6]
نیز از به تأخیر انداختن افطار بیم داده است و آن‌­را نشانۀ فساد و گرفتار شدن به فتنه و شعار زیاده‌روان اهل کتاب برشمرده است.
سهل بن سعد رضی‌الله‌عنه از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت کرده است که فرمودند: «مردم همواره در خیر بسر می­‌برند؛ مادامی که زود افطار کنند».[7]
و ابوهریره رضی‌الله‌عنه از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت کرده است که فرمودند: «این دین همواره پیروز خواهد بود؛ تا مادامی که مردم در خوردن افطاری تعجیل کنند؛ زیرا یهودیان و مسیحیان آن‌­را به تأخیر می‌اندازند».[8]
هم‌چنین سنت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و صحابه چنین بود که سحری را به تأخیر می‌­انداختند.
از حضرت زید بن ثابت رضی‌الله‌عنه روایت است که فرمود: «با رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم سحری خوردیم، سپس برای اقامۀ نماز بلند شدیم. از حضرت زید سوال شد که بین سحری و نماز چقدر فاصله بود؟ فرمود: به مقدار خواندن ۵۰ آیه».[9]
و از حضرت عبد الله بن عمر رضی‌الله‌عنهما روایت است که فرمود: «رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم دو مؤذن داشتند؛ یکی حضرت بلال و دیگری حضرت ابن ام مکتوم؛ و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: بلال در شب اذان می‌­گوید؛ بنابراین می­‌توانید بخورید و بنوشید تا اینکه ابن ام مکتوم اذان دهد».[10]
ابن عمر رضی‌الله‌عنهما می‌­گوید: «فاصلۀ دو اذان، به این اندازه بود که یکی فرود می­‌آمد و دیگری بالا می‌رفت.[11]
شيخ الإسلام احمد بن عبدالرحیم دهلوی رحمه‌الله این موضوع را با تفصیل بیان کرده است و توجه شریعت اسلام و سنت نبوی به این جنبۀ اصلاحی را با دانش فراوان و فقه باریک­‌بین تشریح کرده و گفته است: «از اهداف مهم روزه، مسدود کردن اسباب تعمق و زیاده­‌روی و ردکردن مواردی است که افراد زیاده‌­رو به وجود آورده‌­اند؛ زیرا این عبادت در بین یهودیان، مسیحیان و عبادت­‌گذاران عرب رایج بوده است و چون آنان بنیاد روزه را تضعیف‌­کردن نفس می‌­شمردند، دچار افراط شده و اموری را نوآوری کردند که در تضعیف‌کردن نفس کمک می­‌کند. و این امر در واقع، تحریف و دستبرد دین الهی است.
این نوآوری و تحریف یا با افزایش کمیت و یا با افزایش کیفیت بوده است که شریعت دروازۀ آن­‌را مسدود کرده است.
در موضوع کمیت، رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «هیچ‌­یک از شما یک یا دو روز پیش از رمضان روزه نگیرد؛ مگر آن­کس که همواره روزی را روزه می‌­گرفت، می‌­تواند آن‌­را روزه بگیرد».[12]
هم‌چنین از روزه­‌گرفتن عید فطر و یوم الشک نهی کرده است؛ زیرا بین این روزه و رمضان فاصله‌­ای نیست و اگر افراد زیاده­‌رو آن‌­را به­‌عنوان سنت بشمارند، گروه دیگری آن‌­را از ایشان فرامی‌­گیرند و این امر ادامه یافته و تبدیل به تحریف دین می­‌شود و اصل و ریشۀ تعمق و افراط این است که امور احتیاطی لازم گرفته شوند؛ مثل يوم الشك.
و مسدود کردن اسباب زیاده­‌روی از نظر کیفیت، بازداشتن از روزۀ وصال و ترغیب در خوردن سحری و امرکردن به تأخیر آن و زود افطار­کردن است؛ زیرا تمام این امور زیاده­‌روی و افراط شمرده شده و از عملکردهای جاهلیت هستند».[13]
روزه، به تمام ­معنی فروتنی در برابر فرمان الله تعالی است؛ بنابراین پس از فجر صادق تا غروب خورشید، گرچه نفس سرکشی کند و اشتهای غذا و نوشیدنی از حد بگذرد، خوردن، نوشیدن و بهره­‌گرفتن از مواردی که برای روزه‌­دار ممنوع‌­اند، جایز نیستند. و پس از غروب خورشید، هرچند طبیعت زهد و پارسایی از بهره­‌بردن از آن‌­ها سربتابد، خودداری کردن از غذا و آب و آن­‌چه که برای روزه­‌دار در روز ممنوع بوده است، جایز نیست. بنابراین اختیار و فرمان به دست نفس، شهوت و عادت نیست؛ بلکه فرمان از آن الله است و سخت‌گیری و زیاده‌­روی با الله تعالی جایز نیست و نمی­‌توان با دین زورآزمایی کرد، و به هر اندازه روزه­‌دار از خواهشاتش تهی بوده و تابع فرمان الهی باشد و در برابر قضای الهی و شریعت تسلیم باشد، بندگی‌­اش صادقانه­‌تر و از خود پسندی دورتر خواهد بود. عارف و اصلاح‌­گر صاحبدل، امام احمد بن عبدالاحد سرهندی رحمه‌الله به زیبایی به این نکته اشاره کرده است و در یکی از رسائلش فرموده است: «در تأخیر سحری و تعجیل افطار ناتوانی و نیازمندی روزه‌­دار جلوه‌­گر می‌­شود و این امر با بندگی مناسبت داشته و مقصود آن‌­را بر می‌آورد».[14]
ادامه دارد…

[1]. احیاء علوم الدین، ص۲۱۱.

[2]. سورۀ بقره، آیه: ۱۸۵.

[3]. سورۀ جمعه، آیه: ۸۷.

[4]. سنن الكبري للبيهقي، کتاب الصلاة، باب القصد فی العبادة والجهد، ج۳، ص۱۸، شمارۀ حدیث: ۴۹۲۹.

[5]. سنن ابن ماجه، کتاب الصیام، باب ماجاء فی السحور، ج۱، ص۵۴۰، شمارۀ حدیث: ۱۶۹۲.

[6]. جامع الاصول في احادیث الرسول، حرف الصاد، الفرع الال: فی السحور، النوع الاول: فی الحث علیه، ج۶، ص۳۶۲، شمارۀ حدیث: ۴۵۳۳.

[7]. سبل السلام، کتاب الصیام، فضل تعجيل الفطر، ج۳، ص۳۱۰، شمارۀ حدیث: ۶۱۷.

[8]. همان، شمارۀ حدیث: ۶۱۸.

[9]. سنن الكبري، کتاب الصوم، باب: تعجيل صلاة الصبح، شمارۀ حدیث: ۲۲۲۹.

[10]. صحیح بخاری، کتاب الصوم، باب قول­النبي صلی‌الله‌علیه‌وسلم…، ج۲،ص۶۷۷، شمارۀ حدیث: ۱۸۱۹.

[11]. همان.

[12]. سنن الكبري للبيهقي، کتاب الصيام، باب النهی عن استقبال شهر رمضان…، ج۴، ص۲۰۷، شمارۀ حدیث: ۷۷۳۱.

[13]. صحیح بخاری، کتاب الصوم، باب من صام رمضان…، ج۳،ص۲۶، شمارۀ حدیث: ۱۹۱.

[14]. مجموع الرسائل، رسالۀ ۴۵. 

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version