نویسنده: سید مصلح­الدین

روزه و جایگاه آن در اسلام

بخش یازدهم

مختصر بحثی دربارۀ کلمۀ مذکور «يُطِيقُونَهُ» در آیۀ فوق
کسی‌که زبان عربی و سبک­‌های گفتاری عرب‌­ها را مورد بررسی قرار دهد، متوجه می‌­شود که آنان دربارۀ مفهوم توانایی­‌داشتن بر انجام کاری، تعبیرات مختلفی را که بنابر دشواری با یکدیگر تفاوت دارند، به‌کار می­‌برند. این تعبیرات از «استطاعة» شروع شده و به «إطاقة» پایان می‌­یابند. «إطاقة» جز در مواردی که بسیار دشوار و طاقت‌­فرسا باشد و توان و نیرو را از بین ببرد، به‌کار نمی­‌رود؛ بنابراین گفتن چنین جملاتی: «إنى أطيق أن أرفع اللقمة إلى فمى» يا «أطيق أن أرفع القلم إلى أذني» يا مثال‌­های دیگری که انجام آن‌­ها آسان است، درست نیست؛ اما به‌­عنوان مثال اگر بگوید: «إنى أطيق أن أحمل هذا الحجر الثقيل» يا «إني أطيق أن أسرد الصيام» يا «أطيق أن أصلى الليلة كلها» درست است. کارشناسان زبان عربی و مدونان آن نیز این نکته را تأیید می‌­کنند. علامه ابن منظور رحمه‌الله در «لسان العرب» می­‌گوید: «طوق؛ یعنی آخرین حد توانایی و این لفظ به مقدار آن‌­چه که انسان با مشقت توانایی آن‌­را داشته باشد، به‌کار می‌­رود».
زبیدی رحمه‌الله در «تاج العروس» شرح القاموس گفته است: «الطوق به معنای توانایی و تاب­‌داشتن است و لیث سروده است: کل امریء مجاهد بطوقه     والثور يحمى أنفه بروقه».
علامه راغب اصفهانی رحمه‌الله در مفردات غریب القرآن می‌­گوید: «طاقة، لفظی است که برای مقدار آن­‌چه انسان با مشقت می­‌تواند انجام دهد، به‌کار می‌­رود و این تشبیه است به طوق که چیزی را احاطه کرده باشد».
ازاین­‌رو، «طاقة» در این فرمودۀ الهی «ولا تحملنا ما لاطاقة لنا به».[1] به معنی آن­چه انجام­‌دادن آن بر انسان­‌ها دشوار باشد است؛ اما معنایش این نیست که بر ما آن‌­چه را که توانایی آن­‌را نداریم وامگذار؛ زیرا چه بسا الله تعالی انسان را مکلف به انجام کاری کند که بر او سخت باشد؛ چنان­که در این آیه آمده است: «ويضع عنهم إصرهم».[2] «ووضعنا عنك وزرک».[3] یعنی از تو عبادت دشواری را که ترک آن موجب گناه می‌شد، سبک کردیم. و آیۀ «وقالوا لاطاقة لنا اليوم بجالوت وجنوده».[4] به همین شیوه آمده است و گاهی با نفی طاقة از نفی توانایی تعبیر می‌­شود.
بنابراین، معنی این آیه «وعلی الذين يطيقونه» یعنی با سختی، خستگی و مشقت زیاد آن‌­را انجام می­‌دهند و آنان، پیرمرد و پیرزن کهن‌سال و کسانی‌که توانایی روزه را جز با سختی و دشواری و قراردادن جان‌شان در معرض نابودی و بیماری شدید ندارند، هستند. و ابن عباس رضی‌الله‌عنهما این آیه را به همین صورت تفسیر کرده است؛ چنان­که امام بخاری و ابوداود و دیگران از او روایت کرده­‌اند که گفته است: «این آیه دربارۀ پیرمرد کهن‌سال و پیرزن کهن‌سال نازل شده است».
هم‌چنین امام بخاری رحمه‌الله و دیگر محدثان از ابن عباس رضی‌الله‌عنهما روایت کرده­‌اند که وی این آیه «وعلی الذین يطيقونه» را خوانده و فرمود: «مراد از آن کسی است که با مشقت و سختی آن­‌را انجام می­‌دهد و آن، پیرمرد و پیرزن کهن‌سال هستند که هر روز مسکینی را غذا دهند و قضای آن روزه برای‌شان لازم نیست». و همین روایت با سندهای فراوان دیگری نیز از او نقل شده است. علامه دار قطنی رحمه‌الله از عطاء رحمه‌الله و او از ابن عباس رضی‌الله‌عنهما روایت کرده است که: «وعلى الذين يطيقونه». یعنی کسانی‌که توانایی روزه را ندارند، فدیۀ­شان غذای یک مسکین است و اگر مسکینی دیگر بر آن بیفزایند، بهتر است؛ هم‌چنین از ابن عباس رضی‌الله‌عنهما روایت است که فرمود: «این آیه منسوخ نیست؛ تنها برای پیرمرد کهن‌سالی که روزه نمی‌تواند بگیرد رخصت آمده است و به کسی‌که می­‌داند توانایی روزه را ندارد، فرمان داده شده است که غذا بدهد [سند این روایت صحیح و ثابت است].
و امام طحاوی رحمه‌الله نیز از ابن عباس رضی‌الله‌عنهما دربارۀ این آیۀ مذکور روایت کرده است که فرمود: «مراد از آیه کسانی‌­اند که به سختی آن­‌را تحمل کرده و توانایی آن­‌را جز با مشقت ندارند؛ یعنی زن حامله، کهن‌سال، بیمار و کسی‌که داری حساسیت است». و همین قول، از حضرت علی و ابوهریره رضی‌الله‌عنهما از میان بزرگان صحابه و از مجاهد رحمه‌الله؛ که از بزرگان تابعین است، روایت شده است. هم‌چنین از حضرت انس رضی‌الله‌عنه روایت شده است که او پس از آن‌­که پا به سن گذاشته و کهن‌سال شد، فدیه می­‌داد، این روایت را امام بخاری رحمه‌الله تخریج کرده است و خالد حذاء رحمه‌الله از عکرمه رحمه‌الله روایت کرده است که او این آیه «وعلی الذين يطيقونه» را خوانده و فرمود: «این آیه منسوخ نیست». و حجاج رحمه‌الله از ابو اسحاق رحمه‌الله و او از حارث و او از علی رضی‌الله‌عنه دربارۀ این آيه «وعلى الذين يطيقونه» روایت کرده است که فرمود: «مراد از آیه پیرمرد و پیرزن هستند». و از سعید بن جبیر رحمه‌الله روایت است که حضرت عبدالله بن عباس رضی‌الله‌عنهما کنیزی داشت که نوزادی را شیر می­‌داد و آن کنیز ضعیف و لاغر شده بود، ابن عباس به او گفت: روزه‌­ات را بخور؛ زیرا تو مانند کسانی هستی که توانایی آن­‌را ندارند.
ازاین‌­رو، کسانی‌که آیۀ روزه، «کتب علیکم الصیام» ایشان را در بر می‌­گیرد، سه گروه هستند:
۱ـ فرد مقیم سالم که روزه‌­گرفتن بر او واجب است؛
2ـ بیمار و مسافری که برایش روزه مباح است؛
3ـ کسی‌که به‌خاطر علتی که به برطرف­‌شدن آن امیدی نیست، روزه برایش دشوار است؛ مانند کهن‌سال و بیمار مزمن و این دو می‌­توانند روزه را بخورند و در عوض هر روز به یک بی‌نوا غذا دهند و نیز زن حامله و شیرده می‌­توانند روزه نگیرند و قضایی به‌جا آورند.
با این توضیحات، این آیه هم‌چنان محکم باقی می­‌ماند و در آن نسخی نمی­‌آید و نیازی هم به مقدر کردن یا حذف کردن کلمه‌­ای و یا توجیه تکلف‌­آمیز و دشوار دیگری نیست؛ هم‌چنین برخی از بزرگان صحابه که در علم راسخ­‌قدم بوده‌­اند، همین نظریه را برگزیده‌­اند. و با این توجیه، آیه از ابهام، جدایی و تفسیر بالرأی محفوظ می­‌ماند. علامه آلوسی رحمه‌الله منصفانه در تفسیر «روح المعانی» فرموده است: «حقیقتاً از هر یک از قراءات می­‌توان احتمال نسخ را برداشت کرد و می­‌توان عدم احتمال نسخ را برداشت کرد که به هر یک از دو احتمال گروهی گرویده‌­اند».[5]
اما علت قائل‌­بودن برخی از بزرگان صحابه رضی‌الله‌عنهم به منسوخ بودن این آیه که اکثر متقدمین، همین نظریه را برگزیده­‌اند و مذهب مشهور در کتاب‌های تفسیر و حدیث است، این است که تعبیرات صحابه و شیوه­‌های گفتاری‌­شان با اصطلاحات اصولی‌­ای که در دوره­‌های بعدی شکل گرفته‌­اند، مقایسه می­‌شوند و سخنان‌­شان کاملاً بر آن اصطلاحات حمل می‌­شوند، صحابه رضی‌الله‌عنهم و پیشینیان در بیان این­گونه کلمات به دامنۀ گسترده آن‌­ها می‌­نگریستند و گاهی یکی از معانی لغوی کلمه را مدنظر قرار داده و با اندک مناسبتی یا توجیهی آن­‌را بر زبان جاری می­‌کردند و بجا خواهد بود، اگر اینجا سخن شیخ الإسلام دهلوی رحمه‌الله را در رابطه با این موضوع نقل کنیم.
وی می­‌گوید: «یکی از مواضع دشوار در فن تفسیر که گسترۀ آن بسیار وسیع است و اختلاف در آن زیاد است، شناخت ناسخ و منسوخ است و دشوارترین مباحث آن، اختلاف اصطلاحات متقدمین و متأخرین است، آن­چه پس از بررسی گفتار صحابه و تابعین در این موضوع فهمیده می‌­شود، این است که آنان نسخ را به معنای لغوی آن، یعنی زدودن چیزی با چیزی دیگر، به‌کار می‌­بردند؛ نه به معنای اصطلاح اصولیان. بنابراین، مفهوم نسخ از دیدگاه ایشان برداشتن برخی اوصاف آیه با آیۀ دیگر، یا پایان یافتن مدت عمل به آن، یا برگرداندن کلام از معنای شناخته شده به معنای ناشناخته، یا بیان اتفاقی بودن قیدی، یا تخصیص عامی یا بیان تفاوت بین آیه با آنچه که ظاهراً بر آن قیاس شده است یا باطل کردن عادتی از عادات جاهلیت و یا حکمی از آیین­‌های گذشته است؛ بنابراین، دروازۀ نسخ از نظر آنان بسیار گسترده بوده است و تاخت­‌وتاز عقل در آن بسیار بوده و دایرۀ اختلاف در آن وسیع بوده است».[6]
و برخی از علما و شخصیت­‌های بزرگ در عصر کنونی که در علوم دین تبحر دارند؛ مانند: علامه محقق شیخ انورشاه کشمیری، علامه محدث شیخ شمس الحق دیانوی، استاد سید سلیمان ندوی و علامه مفتی محمد عبده رحمهم‌الله که این نظریه پس از آنکه شاگردش علامه سید رشید رضا رحمه‌الله آن‌­را در تفسیر «المنار» نگاشت، از وی مشهور شده است، همین نظریه را ترجیح داده و برگزیده‌اند.
این آیاتی که در بردارندۀ فرضیت روزه هستند، قانونی خشک و جامد مانند قوانین و مقرراتی که بر اساس رابطۀ سیاسی یا اجتماعی­ای که بین فرد و حکومت شکل گرفته‌­اند، نیستند. این آیات در آن واحد ایمان، عقیده، عقل، وجدان، قلب و احساس را مخاطب قرار می‌­دهند و آن‌­ها را برانگیخته و تغذیه می‌­کنند و این­‌گونه فضا را برای قبول‌­کردن و پذیرفتن این قانون و بلکه خوش‌آمدگویی و استقبال گرم و پرشور از آن آماده می‌­کنند. این آیات نشانۀ اعجاز، فقه دعوت، روان­شناسی و قانون‌گذاری حکیمانه هستند.
«تَنزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ»؛ «فرستاده شده است از سوی سنجیده‌­کارِ ستوده».[7]
الله تعالی افرادی را که مکلف به انجام این فریضه و قانون هستند، با این گفتار «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ» مورد خطاب قرار داده است و این­گونه مخاطبان را برای پذیرفتن تمام آن­چه به آن مکلف شده و از آنان خواسته می‌­شود، هرچند سخت و دشوار هم باشد، آماده می‌­کند؛ زیرا صفت ایمان همین‌­را خواسته و واجب می­‌کند و هرکسی‌که به الله تعالی به‌­عنوان معبود، پروردگار، سرور، اطاعت‌­شده و صاحب امر و نهی ایمان داشته باشد و قلب و جسمش در برابرش فروتن و تسلیم شده باشند و او را از اعماق جان دوست داشته باشد، شایسته است که هر امری را که از جانب او صادر می‌­شود و هر خواسته‌­ای که از او طلبیده می‌­شود، اجابت کند.
«وإِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا». «جز این نیست گفتار مؤمنان وقتی که خوانده شوند به‌سوی الله و پیامبرش تا داوری کند میان‌­شان که گویند: شنیدیم و فرمان بردیم».[8]
«وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِم». «و نسزد برای مرد مؤمن و نه برای زن مؤمن چون حکم کند الله و پیامبرش کاری را اینکه باشد برای ایشان اختیار در کارشان».[9]
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَالرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ». «ای کسانی‌که ایمان آورده­‌اید، اجابت کنید ندای الله و رسول را هرگاه بخواند شما را برای آن­چه زنده می­‌سازد شما را».[10]
و شریعت با فرائض، عبادات و احکامی که در بردارد، مایۀ حیات و زندگانی جان­‌ها است؛ سپس الله تعالی بیان می‌­کند که روزه را بر آنان فرض کرده است؛ اما آن­‌را در تاریخ ادیان و آیین‌­ها برای نخستین مرتبه فرض نکرده و در قانون‌­گذاری نوآوری نکرده است؛ بلکه آن­را بر پیشینیان، اهل کتاب و اهل ادیان نیز فرض کرده است و بدین­‌سان الله تعالی از فشار این قانون برجان­‌ها کاسته و بار آن­‌را برای‌شان سبک می­‌کند؛ زیرا اگر انسان بداند که او به چیز جدیدی مکلف نشده است؛ بلکه آن حکم در گذشته و پیش از او نیز وجود داشته است و گروه­‌ها و امت‌­ها آن‌­را انجام داده‌­اند، کار برایش آسان شده و تشویق می‌­شود، به‌دنبال آن، الله تعالی بیان می‌­کند که روزه تنها امتحان و آزمایش نیست و نیز مشقت و زحمتی نیست که در پی آن هیچ هدفی نباشد؛ بلکه روزه ریاضت، اصلاح، تزکیه و مدرسۀ اخلاقی­‌ای است که انسان، از آن مدرسه به‌­عنوان انسان به تمام معنی بزرگ‌­منش و فاضل، دانش آموخته می‌­شود که اختیارش را به‌­دست گرفته و نفس و شهوتش را کنترل می‌­کند و نمی‌گذارد که این‌­ها بر او چیره شوند؛ زیرا او در رمضان توانسته است از مباحات و پاکیزه‌­ها خودداری کند؛ بنابراین در ترک­‌کردن ممنوعات و محرمات تواناتر خواهد بود؛ چون کسی‌­که بنابر فرمان پروردگارش آب زلال و حلال و غذای پاک و خوش‌مزه را ترک می‌­کند، چگونه به مال حرام و غذاها و نوشیدنی‌­ها و اسباب آلوده و کثیف نزدیک می­‌شود؟ به همین خاطر الله تعالی فرمود: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» به دنبال آن، الله تعالی این امر را هم بیان نمود که تعداد ماه­‌ها شما را نه‌هراساند و بر شما سنگین نشود؛ زیرا روزه چند روز مشخص است؛ «أيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ» که پیاپی روزه گرفته شده و زود به پایان می‌­رسند و این ماه، که تنها در روزهایش روزه گرفته می‌­شود، نسبت به سال کاملی که در لذت‌­های جایز، بهره­‌وری و آسایش سپری می‌­شود، بسیار کم و اندک است؛ سپس الله تعالی از این تکلیف، بیمار، مسافر و کسی را که از روزه­‌گرفتن فرومانده است یا بیم دارد که بیماری­‌اش افزایش یابد، استثنا کرده است.
در پی آن، الله تعالی فضیلت ماهی را که در آن روزه مشروع شده است، بیان می‌­کند، ماهی که در آن قرآن نازل شده است، همان قرآنی که نسل انسانی نوینی را به وجود آورد و سرآغاز زندگی جدیدی برای انسانیت شد؛ بنابراین شایسته است که مسلمان از روزه و قیام این ماه مبارک، زندگی، ایمان و نیروی تازه­‌ای برگیرد. روزۀ رمضان، روزۀ اسلامی یا شارژ روحی­‌ای است که سرشار از زندگانی، منافع و برکات است و از سختی‌­ها، مشقت‌­ها و زحمت­‌هایی که انسان‌­ها از انجام آن‌­ها فرومانده­‌اند، به دور است.
«يُرِيدُ اللهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ». «خدا آسانی و راحت شما را می­‌خواهد نه دشواری و مشقت شما را. و (قضای روزه) برای این است: شما روزه­‌هایی را (که به خاطر عذر شرعی افطار کرده‌­اید) کامل کنید و خدا را بر این‌که شما را هدایت  فرموده بزرگ شمارید و نیز برای این‌که سپاس­‌گزاری کنید».[11]
ادامه دارد…
[1]. سورۀ اعراف، آیه: ۱۵۷.
[2]. سورۀ شرح، آیه: ۲.
[3]. سورۀ توبه، آیه: ۳۷.
[4]. سورۀ بقره، آیه: ۲۴۹.
[5]. روح المعانی، ج ۱، ص ۳۷.
[6]. الفوز الکبیر فی اصول التفسير، ص۱۸.
[7]. سورۀ فصلت، آیه: ۴۲.
[8]. سورۀ نور، آیه: ۵۱.
[9]. سورۀ احزاب، آیه: ۳۶.
[10]. سورۀ انفال، آیه: ۲۴.
[11]. سورۀ بقره، آیه: ۱۸۵.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version