نویسنده: شکران احمدی

جستارهایی بر علم مقاصد شریعت

بخش پنجاه‌وهشتم

مقاصد عقوبات
اصل در مجازات‌ و عقوبت‌های اسلام این است که در آخرت داده می‌شود نه در دنیا؛ اما به خاطر ایجاد فضای مطمئن زندگی، استقرار جامعه، تنظیم روابط افراد به نحو درست، تضمین حقوق مردم و سایر مفاهیمی که جامعۀ انسانی به آن نیاز دارد، لازم است که بر علاوۀ جزای اخروی، عقوبت‌های دنیوی نیز بر مجرمین داده شود و دولت اسلامی به نیابت از جامعه، افراد متخلف از قانون شریعت را مورد مجازات قرار دهد، این مجازات که شامل حدود و تعزیرات می‌باشد، مصالح مردم را برآورده می‌سازند؛ زیرا مقصد کلی که بر آن استوار است، دو چیز است:
  • عقوبات کفارۀ گناهان برای مرتکب می‌باشد، چنانچه در حدیث عباده بن صامت رضی‌الله‌عنه آمده که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در جمعی از یارانش فرمود: «بَايِعُونِي عَلَى أَنْ لا تُشْرِكُوا بِاللَّهِ شَيْئًا، وَلَا تَسْرِقُوا، وَلَا تَزْنُوا، وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ، وَلَا تَأْتُوا بِبُهْتَانٍ تَفْتَرُونَهُ بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَأَرْجُلِكُمْ، وَلَا تَعْصُوا فِي مَعْرُوفٍ، فَمَنْ وَفِي مِنْكُمْ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، وَمَنْ أَصَابَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئًا فَعُوقِبَ فِي الدُّنْيَا فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ، وَمَنْ أَصَابَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئًا ثُمَّ سَتَرَهُ اللَّهُ فَهُوَ إِلَى اللَّهِ، إِنْ شَاءَ عَفَا عَنْهُ وَإِنْ شَاءَ عَاقَبَهُ.»[1] ترجمه: «با من بیعت کنید بر این که غیر از الله کسی دیگر را عبادت نکنید و در عبادت کسی را با او شریک نگردانید، دزدی نکنید، زنا نکنید، فرزندان‌تان را نکشید، به کسی تهمت و بهتان نزنید و در کارهای خیر از الله و رسول او نافرمانی نکنید، هر کس از شما به این وعده‌ها وفا کند، الله پاداش اعمالش را خواهد داد و هر کس مرتکب عملی از اعمال فوق بشود و در دنیا مجازات گردد، این مجازات، باعث کفارۀ گناهانش خواهد شد و اگر مرتکب اعمال بد در دنیا مجازات نشود و الله گناهانش را پنهان کند؛ پس او موکول به الله است، یعنی اگر خدا بخواهد او را می‌بخشد و اگر نخواهد مجازات می‌کند.»
عباده رضی‌الله‌عنه می‌گوید: همۀ ما بر امور فوق با رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم بیعت کردیم.
در نزد اکثر اهل علم، اجرای حد و عقوبت بر شخص مجرم، باعث کفارۀ گناهان وی می‌گردد.[2]
  • این عقوبات در حقیقت، زجرهایی است که مانع ارتکاب مجدد جرم توسط مجرم می‌باشد و هم‌چنان درس عبرت برای دیگران می‌گردد که به چنین اعمال ناشایست دست نمی‌زنند.
ابن عاشور رحمه‌الله می‌گوید: هدف از تشریع حدود، قصاص، عقوبات و تاوان مالی، در سه نکته خلاصه می‌گردد: تأدیب جنایت‌کار، کسب رضایت مجنی‌علیه، درس عبرت برای آنانی‌که می‌خواهند به مجرمین اقتدا نمایند.[3]
تأدیب مجرمین در حقیقت، اصلاح افراد امت است که جامعه بدون آن‌ها تشکیل نمی‌یابد؛ چون شخص مجرم، مواجه با پیامد عملکرد مجرمانه‌اش گردیده؛ بناءً این عقوبات باعث تأدیب وی می‌گردد. هم‌چنان حقد و انتقام‌جویی در طبیعت و نهان انسان نهفته است و اگر رضایتش کسب نگردد، شخصا اقدام به انتقام‌جویی می‌کند و بدین‌وسیله، جامعه به‌سوی بی‌بندوباری سوق داده می شود.
از همین جهت، الله متعال می فرماید: «وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِف فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنصُورًا.»[4] ترجمه: «و هر کس به ستم کشته شود»، نه به سببی که شرعا مجوزی برای کشتن وی است «پس بی‌گمان به ولی وی سلطه‌ای داده‌ایم»، یعنی به کسی از ورثۀ مقتول که سرپرست و متولی امر وی است، قدرتی علیه قاتل داده‌ایم که اگر بخواهد او را بکشد، اگر بخواهد عفو کند و اگر بخواهد دیه بگیرد «پس او» یعنی: ولی مقتول «نباید در قتل زیاده‌روی کند» به این که مثلاً قاتل را مثله کند یا او را شکنجه نماید، یا به جای قاتل، شخص یا اشخاص دیگری را به قتل رساند.
روی همین ملحوظ رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وسلم در خطبۀ حجة الوداع فرمودند: «أَلَا كُلُّ شَيْءٍ مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِيةِ تَحْتَ قَدَمَى مَوْضُوعٌ، وَدِمَاءُ الْجَاهِلِيةِ مَوْضُوعَةٌ، وَإِنَّ أَوَّلَ دَم أَضَعُ مِنْ دِمَائِنَا دَمُ ابْنِ رَبِيعَةَ بْنِ الْحَارِثِ، كَانَ مُسْتَرْضِعًا فِي بَنِي سَعْدٍ فَقَتَلَتْهُ هُذَیل.»[5] ترجمه: «بدانید که همۀ امور جاهلیت را زیر پا گذاشتم، قتل‌های دوران جاهلیت، نادیده گرفته می‌شوند و اولین خونی که از خون‌های ما گذشت می‌نمایم، خون ربيعه بن حارث است (قابل یادآوری است که او به هدف شیرخوارگی در قبیلۀ بنی اسعد به سر می‌برد که توسط قبیلۀ هذیل کشته شد).
به‌خاطر کسب رضایت مجنى عليه و عدم انتقام‌جویی‌های شخصی، شارع برای اولیای مقتول، حق قصاص را داده است.
ابوهریره رضی‌الله‌عنه می‌گوید: رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وسلم فرمود: «وَمَنْ قُتِلَ لهُ قَتِيلٌ فَهُوَ بِخَيْرِ النَّظَرَينِ: إِمَّا أَنْ يَفْدَى وَإِمَّا أَنْ يَقِيد.»[6] ترجمه: «کسی‌که یکی از بستگانش را می‌کشد، ولی مقتول در بین دو امر مختار است: یا دیه و خون‌بها را از قاتل بگیرد یا قاتل را قصاص نماید.»
مسالۀ سوم که همانا درس عبرت برای دیگران از این آیت کریمه گرفته شده «وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ.»[7]  ترجمه: «بايد گروهی از مؤمنان بر (اجرای حكم، ناظر و به هنگام زدن تازيانه‌ها و) شكنجۀ ايشان حاضر باشند.»
ابن العربی می‌گوید: در تطبیق حد، درس عبرت برای دیگران نیز نهفته است؛ چون خبر آن در میان مردم منتشر گردد، پند برای آن‌ها می‌باشد.[8]
همۀ این امور سه‌گانه باعث اصلاح جامعه می شود، که بقای نسل بشری را در پی دارد.[9]
ادامه دارد…
[1]. صحيح البخاري، كتاب الإيمان، باب علامة الإيمان حب الأنصار، ج ۱، ص ۱۳.
[2]. آمدی، قواعد الأحكام، ج ۱، ص ۱۵۰.
[3]. مقاصد الشريعة الإسلامية: ۱/۵۰۱.
[4]. سورة الاسراء، آیه ۳۳.
[5]. صحيح مسلم، كِتَابُ الْحَجِّ، بَابُ حَجَّةِ النَّبِي صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَسَلَّمَ، ج۲، ص ۸۸۹.
[6]. صحيح البخارى، كتاب اللقطة، باب كيف تعرف لقطة أهل مكة: ٣/١٢٦.
[7]. سورة النور، آیه ۲.
[8]. ابن العربي، أحكام القرآن، ج ۳، ص ۳۳۵.
[9]. الیوبی، مقاصد الشريعة الإسلامية، ج ۳، ص ۵۵۰-۵۵۲.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version