نویسنده: عبیدالله نیمروزی

فیلسوف افغانستان؛ سید جمال‌الدین افغان (بخش دهم)

سید جمال‌الدین افغان مشعل‌دار آزادی و مبارزه
سید جمال‌الدین افغان، که به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ معاصر اسلامی شناخته می‌شود، در طول زندگی خود تحولی عظیم در تفکر اسلامی و سیاسی ایجاد کرد. او با اندیشه‌های روشنگرانه و با فعالیت‌های مبارزاتی خود علیه استعمار و استبداد در جهان اسلام، نقش مهمی در بیداری و آگاهی مسلمانان ایفا کرد. وی باور داشت که تنها از طریق آزادی سیاسی و اجتماعی، و با استفاده از علم و دانش می‌توان جوامع اسلامی را از قید استعمار و استبداد رهانید. در اینجا می‌خواهیم به تحلیل و بررسی اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی او بپردازیم و مبارزات سیاسی‌اش را که موجب تحول در سیاست و اندیشۀ اسلامی شد، مورد بررسی قرار دهیم.
موقف و اندیشۀ سیاسی سید افغان
سید جمال‌الدین افغان در دیدگاه‌های سیاسی خود، به دو موضوع اساسی و مهم اشاره کرده است که درواقع، محور تفکرات و مبارزات او را تشکیل می‌دهند: اول، مبارزه برای آزادی کشورهای مشرق‌زمین از سلطۀ حکومت‌های استبدادی؛ و دوم، مبارزه برای نجات این کشورها از دست استعمار بیگانگان. این دو محور، نه تنها در اندیشه‌های سیاسی سید افغان بلکه در تمامی زندگی و فعالیت‌های مبارزاتی‌اش نقش کلیدی داشتند.
سید جمال‌الدین در سفرهای مختلف خود به کشورهای مختلف جهان، به خوبی تفاوت‌های فاحش بین وضعیت جوامع شرقی و غربی را مشاهده کرد. در شرق، که بیشتر کشورهای اسلامی در آنجا قرار داشتند، او با دیدن فقر و عقب‌ماندگی روبرو شد و متوجه شد که کشورهای اسلامی در زیر سایۀ استبدادهای مطلقۀ حکومتی گرفتار شده‌اند. در غرب، او با جوامع پیشرفته و شکوفا مواجه شد که از نظر علمی، اقتصادی و اجتماعی به حد بالایی از توسعه و تکامل رسیده بودند.
او در این سفرها به این نتیجه رسید که علت عقب‌ماندگی و انحطاط کشورهای شرقی، به‌ویژه کشورهای اسلامی، نه تنها در عدم دسترسی به علم و دانش، بلکه در سلطۀ حکّام مستبد و استبداد سیاسی نهفته است. در جوامع اسلامی، حاکمان خودکامه‌ای که مردم را به زور سرکوب می‌کردند، به همراه ضعف در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، باعث شدند تا این جوامع از پیشرفت و ترقی باز بمانند. از سوی دیگر، کشورهای غربی توانسته بودند به دلیل استفاده از علم و خرد جمعی، و به دلیل نهادینه شدن آزادی‌های فردی و اجتماعی در جوامع خود، به پیشرفت‌های چشم‌گیر دست یابند.
سید جمال‌الدین افغان این تفاوت‌های بنیادی را بین جوامع شرقی و غربی به خوبی تحلیل می‌کرد و می‌گفت که علت این شکاف‌های عظیم در سطح جهانی، به دلیل نبود نظام‌های علمی و آزادی‌های فردی در کشورهای اسلامی است. در غرب، او مشاهده می‌کرد که مردم توانسته‌اند به آزادی‌های سیاسی و اجتماعی دست یابند و حکومت‌های‌شان بر اساس اصول عقل و علم استوار است. درحالی‌که در شرق، مردم تحت فشارهای استبدادی و ظلم حکومت‌های فردی و دیکتاتوری قرار داشتند.
این نکته که در غرب علم و آزادی سبب پیشرفت و شکوفایی شد، درحالی‌که در مشرق‌زمین، جهل و استبداد باعث رکود و انحطاط جوامع شد، محور اصلی تفکرات سید جمال‌الدین بود. او به شدت به آزادی و علم تاکید داشت و این دو را به عنوان ابزارهای اصلی برای رهایی جوامع اسلامی از اسارت استعمار و استبداد می‌دید.
سید جمال‌الدین هم‌چنین به این نکته اشاره می‌کرد که در جوامع غربی، مردم برای دستیابی به حقوق خود همیشه بر اساس اصول قانونی و انسانی عمل می‌کنند و در برابر حکام مستبد سر تسلیم فرود نمی‌آورند. در این جوامع، روحیۀ شجاعت و آزادی‌خواهی وجود داشت و هیچ قدرتی نمی‌توانست آزادی‌های فردی مردم را سلب کند. این نکته برای سید، به عنوان یک مدل و الگویی برای جوامع اسلامی مطرح شد. او خواستار ایجاد چنین روحیه‌ای در جوامع مسلمان بود.
در کنار این، سید جمال‌الدین به اهمیت نهادهای اجتماعی و اقتصادی در جوامع اسلامی تأکید می‌کرد. او بر این باور بود که یک جامعۀ آزاد و پیشرفته، نه تنها باید بر اساس علم و خرد اداره شود، بلکه باید ساختارهای اقتصادی و اجتماعی‌اش نیز به گونه‌ای باشد که مردم در آن زندگی بهتری داشته باشند. به این ترتیب، سید جمال‌الدین به اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در جوامع اسلامی نیز علاقه‌مند بود.
ادامه دارد…
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version