نویسنده: عبدالحی لیّان

۲. علل گسترش شیطان‌پرستی در کشورهای اسلامی

بر اساس منابع تاریخی، جوامع اسلامی در طول تاریخ از جهات گوناگون مورد انواع هجمه‌ها قرار گرفته‌اند که مهم‌ترین اهداف این هجمه‌ها اعتقادات مسلمانان بوده است. این درحالی است که اساسی‌ترین بخش شیطان‌پرستی نیز انکار و دشمنی با تمام باورهای دینی است. شاید همین امر باعث شده تا همۀ عوامل دست‌به‌دست هم دهند تا دشمنان اسلام برای نشر این فرقه در اجتماع تلاش گسترده‌ای کنند. افزون بر این هم‌گرایی، برخی عوامل دیگر در جوامع اسلامی نیز در نشر شیطان‌پرستی نقش داشته‌اند که برجسته‌ترین آن‌ها به قرار زیر است:
۱.۲. ضعف ایمان
نقش ایمان در رستگاری انسان غیرقابل انکار است. بر مبنای تعالیم دینی، ایمان نه تنها فلاح اخروی را به ارمغان می‌آورد، بلکه در رستگاری زندگانی دنیوی نیز نقش اساسی دارد. خداوند متعال می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُم بِإِيمَانِهِمْ»؛ «کسانی‌که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پروردگارشان آن‌ها را در پرتو ایمان‌شان هدایت می‌کند.»
با ضعیف شدن ایمان، ترس از خدا رخت برمی‌بندد و باورهای دینی رو به سستی می‌گراید و زمینۀ هر نوع انحراف فراهم می‌شود.
۲.۲. ضعف معرفت دینی
واقعیت این است که تعداد قابل ملاحظه‌ای از افراد جامعۀ اسلامی، از اسلام تنها اسم آن را می‌شناسند و نسبت به احکام اعتقادی، اخلاقی، عبادی و… آن، یا اطلاعی ندارند و یا آگاهی بسیار کم و ناقصی دارند. در چنین بستری، به انحراف رفتن افراد جامعه، به ویژه جوانان، بعید به نظر نمی‌رسد. چنانچه واقعیت‌های مربوط به اعضای شیطان‌پرستی نیز مؤید این امر است. به عنوان نمونه، نویسندۀ «موسوعة الفِرق والجماعات» می‌گوید: «بنده با تعدادی از شیطان‌پرستانی که در کشور مصر دستگیر شده بودند، روبرو شدم که عمر آن‌ها بین ۱۴ تا ۲۰ سال بود. پس از صحبتی کوتاه دریافتم که هیچ گونه معرفتی از قرآن و احکام دینی ندارند و حتی سورۀ فاتحه را نیز نمی‌توانند تلاوت کنند.
۳.۲. سیستم‌ آموزشی
آموزش و پرورش در سمت‌وسو دهی نسل‌ها نقش کلیدی دارد، به ویژه در کشورهای اسلامی که هر گونه ضعف در سیستم تعلیم و تربیت برابر با رکود جامعه و گرفتار شدن آن در چنگال بحران است. ازاین‌رو، باید برنامه‌های آموزشی به‌گونه‌ای درست و بر اساس نیازسنجی جامعه، طرح و اجرا گردد. انحراف یا ضعف در سیستم‌های آموزشی باعث می‌شود تا جوانان در مرحلۀ بحران جوانی جذب گروه‌ها و فرقه‌های منحرفی مانند شیطان‌پرستی گردند.
۴.۲. رسانه‌ها‌ و فضای مجازی
عصری که در آن قرار داریم، عصر ارتباطات و سلطۀ پدیدۀ رسانه بر زندگی انسان‌ها است. برنامه‌های تلویزیونی و فضای مجازی در بسیاری از حوزه‌ها موفق شده‌اند افکار و عقاید بی‌شماری را دست‌خوش تغییر سازند. تمدن منحط غرب برای ترویج سکولاریزم، اقدام به تأسیس هزاران شبکۀ تلویزیونی، سایت و برنامه‌های ارتباط جمعی تحت نام فضای مجازی کرده است که به صورت شبانه‌روزی برنامه‌های گوناگونی را با این هدف پخش می‌کنند. بیشتر شبکه‌های ماهواره‌ای و وسایل ارتباط جمعی در فضای مجازی، با وجود اهداف و سلیقه‌های گوناگون، در هجوم به مبانی دینی و نشر فحشا و مفاسد اخلاقی به‌طور جدی اشتراک دارند و هر کدام با مأموریتی ویژه به مقابله با دین و اخلاق برخاسته‌اند. این رسانه‌ها اصول و پایه‌های اعتقادی مردم را هدف قرار داده و با دقت ماهرانه‌ای در میان تمام گروه‌های مختلف جامعه به اشاعۀ فحشا، بی‌بندوباری، نادیده گرفتن دین، زنا، عادی‌سازی گناه و دیگر امور مشابه که وجه مشترک این رسانه‌ها و شیطان‌پرستی است، مشغولند.
به یقین می‌توان گفت که امروزه ماهواره و فضای مجازی از مهم‌ترین حوزه‌های فعالیت شیطان‌پرستان است که به راحتی به انحراف جوانان مسلمان و جذب آن‌ها در این گروه‌ها مشغول هستند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که افراد شیطان‌پرست با حساب‌های کاربری متفاوت و گوناگون در فضای مجازی به جذب افراد جدید می‌پردازند، تا جایی که برخی از این افراد بیش از پنج گوشی همراه با خود حمل می‌کنند.
۵.۲. غرب‌گرایی و غرب‌زدگی
پیشرفت‌های مادی غرب برخی را در کشورهای اسلامی به شدت شیفتۀ خود نمود. این شیفتگی باعث گرایش به غرب شد و به تدریج دروازۀ تقلید کورکورانه از زندگی و منش غربی باز شد. دیری نپایید که این تقلید به یک باور تبدیل شد؛ به‌طوری که پیشرفت جامعۀ اسلامی را در گرو تقلید همه‌جانبه از غرب دانستند. بدین ترتیب، جامعۀ اسلامی وارد مرحلۀ غرب‌گرایی شد و به جای بهره‌گیری از دانش و فناوری، به پذیرش فرهنگ و سبک زندگی بی‌روح غربی روی آورد. غربی که آکنده از بی‌دینی، دین‌گریزی و دین‌ستیزی بود، به شیفتگان خود رهایی از دین را دیکته کرد و جریان‌های منحرف مانند شیطان‌پرستی نیز از این موقعیت بهره‌برداری کرده و در جامعۀ اسلامی نفوذ کردند.
۶.۲. شخصیت‌زدایی از دعوتگران دینی
بسیاری از حکومت‌های اسلامی به‌طور فزاینده‌ای تعالیم دینی را محدود کرده‌اند. هر حکومتی تعریف خاص خود را از دین و دین‌داری دارد و هرگونه دیدگاه مخالف را با القاب و عناوین گوناگون (مانند تروریست، جدایی‌طلب، اغتشاش‌گر و…) یاد کرده و سرکوب می‌کنند. در این میان، بیشترین ضربه به اشخاص متدین، مدارس دینی و شخصیت‌های دعوتگر و مصلح وارد شده است؛ بسیاری از دعوتگران راستین به بهانۀ مبارزه با تروریسم راهی زندان می‌شوند و برخی از مدارس دینی نیز به عنوان مراکز ترویج افراطی‌گری مسدود می‌گردند. در برخی از کشورهای اسلامی، با هرگونه مظاهر اسلامی برخورد قانونی می‌شود و حتی خواندن نماز و داشتن حجاب از مظاهر افراطی‌گری تلقی می‌گردد. نخبگان دینی ترور شخصیتی می‌شوند و فرهنگ اسلامی را به عنوان عقب‌گرد به قرون وسطی معرفی می‌کنند.
در چنین جامعه‌ای، جوانان با کمبود یا نبود الگوی اسلامی مواجه می‌شوند و خواسته یا ناخواسته، بیگانگان فاسد را الگوی خود قرار می‌دهند. نتیجۀ این سیاست‌های دین‌ستیزانه و شخصیت‌زدایی دینی، محو روحیۀ دین‌جویی از جامعه و جذب جوانان به گروه‌های باطل و منحرفی چون شیطان‌پرستی است.
۷.۲. به حاشیه راندن قشر جوان
امروزه یکی از اهداف اصلی استعمارگران جهانی این است که نسل جوان را در کشورهای اسلامی از صحنۀ فعالیت‌های سازنده خارج کنند؛ زیرا استعمار، بقای خود و حاکمان دست‌نشانده‌اش را در انزوا، سطحی‌نگری و بی‌تدبیری نسل جوان می‌بیند.
بی‌توجهی و کنار زدن جوانان از بدنۀ حکومت و فعالیت‌های سازندۀ اجتماعی به این معنا است که آنان را فاقد اندیشه‌ای کارآمد می‌دانیم. این اقدام دو اثر نامطلوب به همراه دارد:
الف) بی‌توجهی به جوانان باعث می‌شود که آنان به جای تفکر، اختراع و ابتکار به سمت امور بی‌ارزش و پیش پا افتاده حرکت کنند.
ب) این امر باعث می‌شود که جوانان برای دیده شدن و کسب شادابی و روحیۀ از دست رفتۀ خود، دست به تلاش و تکاپو بزنند که در نتیجه باعث بروز رفتارهای ناهنجار و فرو رفتن در منجلاب فساد و جذب گروه‌های منحرف مانند شیطان‌پرستی می‌شود.
۸.۲. مشکلات روحی و روانی
برخی از پژوهشگران، مشکلات روحی و روانی افراد را عامل جذب به گروه‌های منحرفی همچون شیطان‌پرستی می‌دانند. آن‌ها معتقدند که گرایش برخی افراد به شیطان‌پرستی بیشتر از آنکه ناشی از جهل و مشکلات اعتقادی باشد، از مشکلات روحی و روانی سرچشمه می‌گیرد. انسانی که از مشکلات روحی و روانی رنج می‌برد، تحت فشار عقده‌های زندگی سالم قرار می‌گیرد و همواره احساس می‌کند منزوی شده است. برای یافتن راه‌حل، به سمت جریان‌های مخالف جامعه روی می‌آورد و با گروه‌های انحرافی هم‌سو می‌شود.
۹.۲. بیکاری و فراغت
بیکاری و فراغت اجباری جوانان پیامدهای منفی بسیاری از نظر فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: احساس بی‌ارزشی، فقر و تنگ‌دستی، آلوده شدن به اعتیاد، عقب‌ماندگی کشور و فراهم شدن زمینۀ انحراف. بررسی‌های جامعه‌شناسان نشان می‌دهد که از عوامل برجستۀ انحراف افراد در جامعه، فقر و بیکاری است. به قول معروف: «آدم بیکار یا فاسد می‌شود یا بیمار.» بیکاری باعث می‌شود جوانان برای تأمین زندگی یا پر کردن اوقات فراغت خود مرتکب کارهای انحرافی شوند.
۱۰.۲. سوء استفاده از نام اسلام
برخی حاکمان اسلامی که ادعای پیروی از قوانین اسلامی را دارند، در موارد زیادی تنها از نام اسلام استفاده می‌کنند. فساد گستردۀ اداری، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی در کارنامۀ حکومت‌داری آن‌ها باعث روی‌گردانی عده‌‌ی زیادی از مسلمانان از حکومت دینی شده است. برخی جوانان نیز چارۀ کار را در سرپیچی از هدایت‌های روح‌بخش اسلام دیده‌اند و به خاطر تعارض با نوعی خاص از حکومت‌داری، از دین گریزان و به وادی انحراف روی آورده‌اند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version