نویسنده: م. فراهی توجگی

سیاست در اسلام و جایگاه و اهمیت آن

مفسر شهیر علامه قرطبی رحمه‌الله می‌فرماید: «همۀ علما اتفاق‌نظر دارند که الله متعال قانون‌گذار است و برای ادارۀ امور باید دولت وجود داشته باشد.»
ماوردی هم با بیانی مشابه می‌گوید: «پس از نبوت، به رهبری به‌عنوان ابزاری برای حفظ دین و مدیریت امور این جهان توصیه می‌شود. بر سر این موضوع اجماع وجود دارد که مسئول این سِمت (رهبری) باید میثاق رهبری امت را بپذیرد.»
همین‌طور نووی شیخ ازهر (۱۸۹۶–۱۹۰۰م) می‌گوید: بله، اسلام یک دولت است و یک نظریۀ سیاسی روشن دارد. مسلمانان باید بدانند حاکمیت تنها از آنِ الله متعال است. شریعت اسلام از زمان پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم قانون اساسی هر واحد سیاسی اسلامی است. این عقیده مورد اجماع امت مسلمان است؛ حتی آنانی‌که به نقش خود بشر در این موضوع خاص اشاره می‌کنند، نظریۀ خود را به موارد و اموری محدود می‌کنند که وحی دربارۀ‌شان قواعد معین یا راهنمایی لازم را ارائه نکرده یا نمی‌کند.
علامه ابن‌حجر هَيْتَمی دربارۀ اهمیت دولت اسلامی می‌گوید: «باید دانست که تمامی اصحاب متفق بودند که دولت اسلامی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم باید ادامه بیابد؛ ازهمین‌رو، پیش از تدفین ایشان، رهبر خود را انتخاب کردند.»
به همین نحو، جوینی می‌گوید: «مسلمانان باید رهبری داشته باشند تا دولت‌شان را رهبری کند و این عقیدۀ مورد اجماع امت و امامان است.»
به گفتۀ ابن خلدون: «دولت اسلامی یک امر واجب است و این وجوب از اجماع صحابه مشخص می‌شود.» محمد عماره (ت ۱۹۳۱م) عالم معاصر تأکید دارد: «اسلام یک دولت است که خداوند متعال بالاترین مرجع قانونی و حکومتی‌ آن محسوب می‌شود و قانون اساسی‌اش قرآن و سنت است.»
محمدخضر حسین شیخ ازهر (۱۹۵۲–۱۹۵۴م) می‌افزاید: «تفکیک دین از دولت هتک حرمت به حقیقت دین است. هر مسلمانی چنین کند، مسلمان نیست.»
مصطفى صبری (۱۸۶۹-۱۹۵۴)، رئیس شورای قضات دولت عثمانی که چهار بار به منصب شیخ الاسلامی منصوب شد و آخرین دورۀ انتصاب او با تغییرات دولت عثمانی پایان یافت. او در سال ۱۹۲۲م، ترکیه را به‌قصد مصر ترک کرد و در ۱۹۵۴م، در مصر از دنیا رفت. او تفکیک اسلام از سیاست را یک دسیسه علیه اسلام می‌دانست. او می‌گوید: تفکیک اسلام از دولت در کشورهای مسلمان بدعتی است که افراد مدرن و مقلد بیگانگان آوردند و این چیزی جز شورش علیه اسلام نیست. این نوع تلاش، انقلاب حکومت علیه عقاید مردم است؛ زیرا مسیر درست انقلاب مردم علیه حکومت برای اعمال شریعت اسلام است. بااین‌حال، اگر این امر علیه اسلام اتفاق بیفتد، اول از جانب حکومت و بعد از جانب مردم اسلامی نخواهد ماند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version