نویسنده: عبیدالله نیمروزی

اتابک عمادالدین زنگی

در همین دوران کشمکش و یأس روزافزون در افق جهان اسلام ستارۀ جدیدی طلوع کرد. بالاخره جهان اسلام را در همین زمان نیاز رهبری جدید و مبارزی تازه‌دم حاصل گردید؛ از گوشه‌ای که امید نبود و کسی چنان تصور نمی‌کرد، ابرمردی ظهور کرد. لین پول نوشته است: برای مسلمانان ضروری بود که اعلام جهاد کنند و رهبری را انتخاب کنند که شجاعت و همت و صلاحیت‌های جنگی وی مورد قبول همگان باشد. سرداران ترکمانی و والیان تحت سلطۀ کشورشان باید گروهی را با صفات جوانمردی، جنگجویی و دین‌داری به وجود می‌آوردند تا جواب گلولۀ مظالم صلیبیان را با گلوله بدهند و این رهبر به‌صورت عمادالدین زنگی ظهور کرد. زنگی پس از منظم و مستحکم نمودن نیروی خویش در عراق و شام به الرها (ایدیا) حمله برد؛ شهری که محکم‌ترین نقطه در ریاست مسیحیان بود. این ریاست از اهمیت نظامی فراوانی برخوردار بود. زنگی در تاریخ ششم جمادی الاخری سال ۵۳۹ه/۲۳دسامبر سال ۱۱۴۴میلادی، به شهر الرها حمله کرد و آنجا را متصرف شد، به‌اصطلاح مورخین عرب، این جنگ، فتح الفتوح بود، این شهر پشت‌وپناه بزرگی برای سلطنت لاتینی بود. به این صورت رودخانۀ فرات از حملۀ صلیبیان محفوظ ماند. پس از مدت کوتاهی که از این فتح سپری شد، زنگی در سال ۵۴۱هـ/۱۱۴۶میلادی، به دست برده‌ای به شهادت رسید؛ اما پیش از شهادت، نامبرده جهاد بزرگی عليه صلیبیان طرح‌ریزی کرده بود که آن را پسر نامدارش پادشان عادل، نورالدین زنگی به پایان رسانید.

پادشاه عادل، نورالدین زنگی

اکنون پس از شهادت پدرش نورالدین محمود، سلطان شام شده بود و خویشتن را از طرف کلیۀ مسلمانان برای اخراج صلیبیان از قدس و آزادی بیت‌المقدس از دست صلیبیان مأمور از جانب خدا و هم‌چنان این خدمت عظیم را برای خود بزرگ‌ترین عبادت و ذریعۀ تقرب به‌سوی خدا می‌دانست. چنانچه ایشان در تهاجم‌های خویش قدرت خود را به ریاست‌های مسیحی ثابت کرد.
در سال ۵۵۵هــ.ق، بر قلعۀ حازم مسلط گردید که محکم‌ترین قلعۀ مرزی شمال بود. پادشاه انطاکیه با دیگر فرماندهان معروف اسیر گشت. در این جنگ ده هزار نفر مسیحی کشته شدند و تعداد کثیری اسیر گردیدند و پس‌ازاین پیروزی، قلعۀ بانیاس نیز فتح شد.
از طرف دیگر مصر را فتح نموده، مسیحیان را از دو طرف محاصره کرد. لین پول نوشته است: «تصرف سپه‌سالار صلاح‌الدین و سلطان شام نورالدین بر رود نیل به این معنی بود که سلطنت مسیحی قدس در لای چوب تر گیر کرد، چنانچه او از دو طرف محاصره گردید و این دو نیرویی که از دو طرف بر وی فشار می‌آوردند در حقیقت دو نیروی یک لشکر بودند و با تصرف بندرهای «دمیاط و اسکندریه» و گرفتن یک کشتی بزرگ جنگی، مسلمانان ارتباط صلیبیان مصر را از اروپا به‌طور کلی قطع کردند. نورالدین تقریباً تمام منطقۀ فلسطین را از لوث وجود صلیبیان پاک‌سازی کرد، ولی بزرگ‌ترین آرزو و مقدس‌ترین خدمت وی آزادی بیت‌المقدس بود که این سعادت نصیب سپه‌سالار رشید وی، صلاح‌الدین ایوبی گردید. بازهم این ‌یکی از محاسن نورالدین در کارنامۀ وی قابل‌ذکر است. سلطان نورالدین در سال ۵۶۹ه.ق/۱۱۷۴م، در سن پنجاه‌وسه سالگی در اثر مرض حناق (سینه‌تنگی) درگذشت. بقول مورخ انگلیسی، خبر مرگ نورالدین، پادشاه شام، برق‌آسا بین مسلمانان منتشر شد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version