نویسنده: عبیدالله نیمروزی

بزرگ‌مرد عرصۀ دعوت و اصلاح

کلیدواژه‌ها: علامه ندوی، ندوة، دعوت، تبلیغ.

چکیده

امام ندوی رحمه‌الله‌تعالی یکی از بهترین دعوت‌گران جهان اسلام به حساب می‌آید و دارای یک‌سری امتیازات و اوصافی منحصر به فرد می‌باشد، چنانچه در مطلب چهارم بدان اشاره شد. ایشان غم‌خوار و دل‌سوز واقعی امت اسلامی بودند که جهت بیداری اسلامی نهایت سعی و تلاش‌شان را بذل نموده و پیوسته به فکر امت اسلامی و دردمندی برای آن بود، یا به عبارتی دیگر، ایشان هیچ راه دعوی و اصلاحی نمانده بود که برای بیداری اسلامی تجربه نکرده باشد، گاهی اوقات با خطبه و وعظ و نصیحت و بسا اوقات با ارسال نامۀ دعوی و خروج در راه الله تعالی در خارج از کشور و داخل آن، هم‌چنین تألیف ده‌ها کتاب دینی و دعوی تا جایی‌که یکی از دعوت‌گران مهم جهان اسلام قرار گرفتند، و مصداق حقیقی رهبان باللیل و فرسان بالنهار، بودند، خدایش از او راضی باد.

نخستین شکوفۀ دعوت

در یکی از روزهای پرتحرک در مورد سیرت حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم که سمینارها و کنفرانس‌ها برگزار می‌شد. این کودک  سرشار از محبت سیرت و جوشان از عشق رسول که تا آن دوران شاید آگاهی محدودی از زندگی رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم داشت، به پاخاست و از خواهرش درخواست کرد عمامه‌ای بر سر او ببندد و لباس زیبا پوشید و در این آرزوی جانانه قدم به منزل دوستان خویش گذاشت، بسیاری را با خود جمع کرده به منزل آورد تا بتواند هرچه بهتر و بارونق‌تر سمینار سیرت را برگزار نماید. خلاصه آن‌که لحظۀ موعود فرا رسید و بسیاری از کودکان و خردسالان به محفل او پیوستند و به گرمی این محفل افزودند. لذا با جمع شدن دوستان و گرم شدن محفل سیرت، گویی این کودک، که عامل چنین جمع مبارکی بوده، به خود می بالید و از ته دل بر این ادای محبت نسبت به رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم مسرور و شادمان بود و ادای شکر می کرد. لذا همۀ دوستان را نشانده با به دست گرفتن کتابی از کتاب‌های سیرت برخاست و به خواندن این کتاب پرداخت، آن هم در سنی که نام عبدالمطلب جد آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم را عبدالمطلب «به فتح میم و سکون طا» می‌خواند. خلاصه، این محفل میمون با موفقیت هرچه بیشتر این کودک و یاران وهم‌قطاران او به پایان رسید و آرزوهای این خردسال تحقق یافت.
آری! کودکی که از نخستین روزهای زندگی در مورد رسول محبوب صلی‌الله‌علیه‌وسلم شنید، همواره قصه‌های رسول و یاران او گرمی محفل شب و روز او بوده‌اند. چنین توفیقی برای او بسیار شادی‌آور و سرورانگیز خواهد بود و اگر بگوییم این کارها سعی مشکوری بوده‌اند که شالودۀ پیشرفت‌های علمی و عملی ایشان را در مراحل بعدی نهاد، شاید بدور از حقیقت نباشد.
این کودک هرچه بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد، این رؤیاها حقیقت بیشتری می‌یافتند و نهال علمی و معنوی ایشان نضج افزون‌تری گرفته به‌سوی شکوفایی و باروری می‌رفت. در مراحل دیگر زندگی نیز بر این محبت افزوده گشت و همواره این اندیشه و نیز فکر دعوت اسلامی و احیای اسلام در سرلوحۀ اعمال بزرگ ایشان قرار گرفت. این کودک، علی نام داشت که به ابوالحسن نیز شهرت یافت و بعدها مشعل‌دار دعوت دین و یکی از طلایه‌داران بانشاط بیداری اسلامی در جهان اسلام گردید که همه جا او را با نام شیخ ابوالحسن علی حسنی ندوی می‌شناختند. امام ندوی پس از آن رؤیای دوران کودکی، به طور واقعی زینت‌بخش بسیاری از سمینارهای سیرت و دعوت اسلامی بود که هر کجا قدم می‌گذاشت انگیزۀ اصلی و واقعی او بیدارگری و دعوت به‌سوی خداوند جل‌جلاله بود.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version