نویسنده: عبدالحمید نوروزی

اساس مسئولیت

مبنای مسئولیت‌پذیری در اسلام این گفتار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم است که می‌فرماید: «کلکم راع ومسئول عن رعیته؛ فالإمام راع ومسئول عن رعیته والرجل راع ومسئول عن رعیته، والمرأة راعیة علی بیت زوجها وولدها ومسئولة عنهم، وعبد الرجل راع علی مال سیده، ومسئول عن رعیته، ألا فکلکم راع ومسئول عن رعیته»؛ «همۀ شما مسئولیتی دارید و از حوزۀ مسئولیت خویش بازخواست می‌شوید، بنابراین امام و رهبر جامعه در برابر رعیت مسئولیت دارد. مرد سرپرست خانه است و نسبت به افراد تحت مسئولیت خود بازخواست خواهد شد. زن در خانۀ شوهر و نسبت به فرزندان مسئولیت دارد و نسبت به افراد تحت مسئولیت خود بازخواست خواهد شد و خدمت‌کار نسبت به اموال آقایش مسئولیت دارد. آگاه باشید که همۀ شما مسئولیت دارید و هر کس نسبت به مسئولیتش باید پاسخ‌گو باشد.»
برخی از اندیشمندان گفته‌اند: «لفظ «راعی» عام و شامل همۀ افراد جامعه می‌شود، حتی شخصی را که همسر، فرزند، خدمت‌کار و افراد تحت تکفل ندارد هم شامل می‌شود؛ زیرا انسان نسبت به اندام بدن خویش مسئولیت دارد، او اندام خویش را ملزم به اجرای فرامین الهی می‌نماید و آن‌ها را از ارتکاب زشتی‌ها بازمی‌دارد، بدین‌جهت اندام انسان، افراد تحت مسئولیت وی می‌شود و راعی بودن انسان منافاتی با رعیت بودنش ندارد، یعنی می‌شود انسان در عین اینکه راعی است، رعیت هم باشد.»
حافظ ابن‌حجر رحمه‌الله در تعریف راعی می‌گوید: «راعی همان فرد مورد اطمینان و متعهدی است که امانتی را که به وی سپرده شده حفظ نماید و عدالت را دربارۀ آن رعایت نموده و به نفع آن اقدام کند.»
پس از شناخت معنای مسئولیت و وظیفه و ارتباط آن‌ها با یکدیگر، لازم است بدانیم که مسئولیت‌پذیری، مقدّمات و شرایطی دارد و زمانی می‌توان مسئولیتی را به فردی سپرد که او این شرایط را احراز کرده باشد؛ لذا در ادامه مختصراً به این شرایط و مقدّمات اشاره می‌کنیم:
  1. مسئولیت‌پذیری زمانی تحقّق می‌پذیرد که رسالت و تکلیفی در کار باشد؛ یعنی انسان قبلاً کارهایی را با اراده و اختیار خویش پذیرفته باشد، سپس مسئولیت انجام آن را بر عهده گیرد نه کارهایی که تحت تأثیر جاذبۀ میل‌ها و دافعۀ خوف‌ها انجام می‌دهد.
  2. مسئولیت در جایی اعتبار می‌شود که فرد دارای قدرت تمییز و ادراک باشد؛ لذا انسان ناآگاهی را که دارای قدرت درک و فهم نیست، نمی‌توان ملزم به انجام کاری کرد و به او مسئولیتی را سپرد.
  3. زمانی می‌توان فرد را در مقابل وظیفه‌ای که داشته است مورد بازخواست قرار داد که آن فرد، قبلاً مسئولیت خود را شناخته باشد و این مستلزم رسایی پیام و دریافت آن توسط فرد مکلّف می‌باشد.
  4. تکلیف کردن، موقوف بر قدرت انجام وظیفه از سوی فرد مکلّف است؛ لذا فرد ناتوان هر چند که آگاه باشد، به دلیل اینکه کار از حوزۀ عمل و قدرت او خارج است، مسئول نخواهد بود.
  5. زمانی می‌توان فرد را مسئول دانست که او با اختیار و ارادۀ خود، انجام یا ترک کاری را به عهده گرفته باشد نه اینکه مجبور به این کار شده باشد.
بدون شروط بالا، مسئولیت دادن به کسی و بازخواست کردن از او معنایی ندارد و این مقدّمات، از شرایط اساسی مسئولیت‌پذیری می‌باشد.
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version