نویسنده: عبدالحمید نوروزی

مقایسۀ جوانان دیروز با امروز

اگر جوانان در گذشته با مشکلاتی مواجه بودند، نه آن مشکلات از نوع مشکلات امروز بود و نه شدت آن‌ها به‌پای مشکلات امروز می‌رسید. جوانان در گذشته به نسبت آسان‌تر زندگی می‌کردند و هرگز درگیر شرایط و وضعیتی نبودند که جوانان امروز با آن مواجه هستند. به همین علت، اگر بخواهیم جوانان گذشته را با جوانان امروز مقایسه کنیم، باید به‌صراحت اعتراف کنیم که جوانان دیروز مسائل و مشکلات کمتری داشتند. این ادعا به علت‌های متعددی از جمله موارد زیر می‌باشد:
  1. در گذشته، فرهنگ بسیار ساده‌تر و کم‌پیچیده‌تر از امروز بود. افکار و اندیشه‌ها در آن زمان، از تقلب و نیرنگ دور بودند و سالم‌تر به نظر می‌رسیدند. با وجود آمیختگی با اوهام و خرافات، فرهنگ آن دوران محدودتر بود و طلبه‌ها را در مسیر یادگیری گمراه نمی‌کرد. هم‌چنین، آداب‌ورسوم آن زمان نیز ساده‌تر و کم‌پیچیده‌تر از امروز بودند.
  2. در گذشته، علم، صنعت و معرفت محدودتر به نظر می‌رسید. دنیای کار و تولید آن زمان به پیچیدگی و تنوع امروز نبود. به همین دلیل، جوانان نیازی به کسب دانش زیاد یا تخصص فنی خاص نداشتند. کارها ساده و آسان انجام می‌شد و آموختن آن‌ها نیز سریع و بی‌دردسر صورت می‌گرفت. به همین علت، فکر جوانان آسوده و آرام می‌ماند و تکلیف شغلی‌شان روشن بود. هم‌چنین، وضع خواب و استراحت آن‌ها مشخص و اضطراب و آشفتگی در زندگی تقریباً بی‌معنا بود.
  3. پایبندی بیشتر به اعتقادات و اندیشه‌های مذهبی و اخلاقی در گذشته، خود محدودکننده بود. در عقاید و آداب آنان، باورهای سالم و فضایلی هم‌چون صداقت و امانت، پرهیز از نیرنگ و خیانت، نسبتاً پررنگ‌تر به نظر می‌رسید.
  4. فراهم‌بودن شرایط برای عضویت اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی در جامعه‌ای که جوان در آن زندگی می‌کرد و امروزه آن ویژگی‌ها حاکم نیست و جوان دچار نوعی ابهام و تردید برای حضور خویش در جامعه و نوعی سردرگمی در برخوردها و روابط زندگی است.

ویژگیهای جوانی

جوانی دارای خصایص و ویژگی‌هایی است که اگر از آن‌ها به‌درستی و در راه صحیح استفاده نشود، مضرات فردی، اجتماعی، دینی و… را در پی خواهد داشت. در ادامه به برخی از ویژگی‌های جوانی می‌پردازیم:
  1. جوانی، دوران قدرت و توان می‌باشد. مراد از «قوت» در آیۀ ۵۴ سورۀ روم، توانایی و نیرومندی جوانی است: «ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیبَةً»؛ زیرا به هنگام جوانی است که نیروی انسان استحکام یافته و خلقت و ساختمان وجود وی استوار می‌گردد تا به کمال رشد و نیرومندی خویش می‌رسد.
  2. جوانی دوران اعتدال و تناسب انسان از هر جهت است. در دوران جوانی همه‌چیز (بدن، فکر، روان، سلامتی حافظه و…) در انسان به حد کمال می‌رسد و دورانی است که انسان باید از این اعتدال و تناسب، بهرۀ بهینه‌ای ببرد؛ وگرنه ندامت و پشیمانی سودی نخواهد داشت.
  3. دوران جوانی، دوران جوش‌وخروش و شور و التهاب است. در این زمان چشمه‌های احساس و عاطفه از درون او می‌جوشد و حتی ظهور رشد و معنویت نیز در او به همین سبب غلیان پیدا می‌کند.
  4. جوان در عمل رشید است و سعی می‌کند که زندگی خود را از خانواده مستقل سازد و از والدین و اعضای خانواده جدا شود. در زندگی جوان مسائل جدیدی در فرم، حرکت، آرایش، آزادی‌خواهی و… وجود دارد و دوست دارد پیشتاز و معروف باشد و حاضر است با هر کوششی آن را به دست آورد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version