۱. شراب چون که نور ایمان را سلب میکند، صدمهی آن به روح میرسد و روح به مرض سرطان روحی گرفتار میشود که معالجهی آن مشکل میگردد.
۲. همین اضمحلال روحی موجب سلب توفیق دینی میگردد.
۳. روح انسانی را در ردیف روح کثیفترین حیوان، یعنی خنزیر نجسالعین، قرار میدهد.
۴. از این مرض، صد در صد خوف سلب ایمان در وقت موت میباشد.
۵. این روح در آن عالم به شکل بدترین صورت بر صاحب شراب مسلط میگردد و او را آزار و عذاب میدهد.
۶. این روح در عالم بالا راهی ندارد.
۷. بدبوترین جوهر در جهنم، روح همین گروه میباشد.
مفاسد مالی
مفاسد مالی مسکرات مثل روز روشن است و نیاز به توضیح ندارد؛ چیزی که آن همه مضرات و مفاسد را به دنبال دارد، خرج پول و سرمایهگذاری برای آن خود نشانگر عبثگرایی و مفسدهخواهی است.
مفاسد مدنی و اجتماعی
مفاسد تمدنی و اجتماعی مسکرات نیز کاملاً واضح هستند. این مفاسد با اینکه در گوشههای مختلف زندگی اجتماعی به صورتهای گوناگون رشد میکنند، اما به اجمال میتوان آنها را در چهار قسمت دستهبندی کرد:
۱. به وجود آمدن اختلاف و کینههای دامنهدار؛ «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ.» ([1])
۲. از بین رفتن اتحاد و یکپارچگی مردم که نتیجهی طبیعی اختلاف و کینههاست؛
۳. اظهار اسرار و رازهای نهانی مردم در حین سکر و مستی؛ (که باعث میگردد اعتماد، سلب و بدبینی ها آغاز گردد و به دنبال آن اختلافات سر برآورد. چه بسا شخص با این دریدن اسرار باعث میگردد که جان و ناموسش را به خطر بیندازد)
۴. پدید آمدن کج رویها، ناهنجاریها و نافرمانیهای اجتماعی که اغلب مولودشراب و مستی حاصل از آن است.
شراب،امُالخبائث است
با ملاحظهی مفاسد متعددی که دربارهی شراب ذکر گردید، ثابت شد که این مادهی مسکر ریشه و مادر تمام گناهان و عادات و افعال زشت است. در حدیث آمده است: «شراب، مادر زشتیهاست.»
کسی که لب به شراب بزند، هوش و عقل را که مدار تشخیص خیلی از بدیها و راه درست از راه نادرست است، از دست میدهد و بنابراین طبیعی خواهد بود که او در آن حالت حیوانی دست به هر نوع حرامی که برایش پیش آید بزند. به یک واقعه در همین خصوص توجه کنید.
حضرت عثمان رضی الله عنه فرموده است: از شراب دور باشید؛ چون این ام الخبائث است.» سپس تعریف کرده است: «در امت حضرت عیسی (علیهالسلام) جوانی زاهد و عابد وجود داشت که بهرهی وافری از زیبایی ظاهر برده بود. یک روز زنی ثروتمند در بازار متوجه جمال خیرهکنندهاش شد. روز بعد به یکی از کنیزان خود دستور داد نزد جوان برود و به بهانهی گواه شدن در یک موضوع او را به خانهاش بیاورد و سپرده بود وقتی او وارد خانه شد، درها را پشت سرش ببندند.
کنیز، جوان زاهد را یافت و با همان حیله به خانهی خانمش آورد. وقتی مرد جوان وارد خانه شد، درها را پشت سرش بستند. او خود را در اتاقی خلوت جلوی زنی که هفت قلم آرایش کرده بود و طنازی میکرد، دید. یکه خورد و بدنش لرزید. از زن پرسید: «مرا به چه کار فرا خواندهاید؟» زن ارادهی شیطانیاش را باز گفت و خاطرنشان کرد که همهی درها به روی او بسته است و او باید تن به چنان کاری دهد. جوان هرگز حاضر نشد این کار را انجام دهد. زن از در تهدید وارد شد و گفت اگر این کار را نکند، جیغ میکشد و او را بدنام میسازد. جوان در معضل شدیدی گرفتار آمده بود، امّا جرأت به آن کار فحشا را نداشت. زن که چنین دید، گفت اگر از سه کار یکی را انجام دهد، حاضر است راهش را باز کند؛ یا تمنایش را برآورده سازد، یا کنیزش – و به روایتی کودکش – را که از سر او آگاهی دارد، بکشد یا یک جام شراب سرکشد.
جوان مردّد مانده بود. در آخر تصمیم گرفت یک جرعه شراب بنوشد تا بتواند خود را از مخمصهای که او را آلوده به زنا یا قتل میکند، برهاند. او چنین کرد، ولی شراب کمند تسخیرش را دور عقل و قلب او پیچید و به تحریک زن، اول با او آمیخت و سپس کنیز – یا کودک – را هم کشت. بدین ترتیب، یک جرعه شراب او را وادار به کارهای شنیعتر دیگری نمود!
این فقط یک نمونه از قدرت فسادآور شراب است که بیان شد. در زمان جاهلیت که این مایع بهطور گستردهای شیوع داشت، ریشهی تمام بدیها از قتل و اختلافات بزرگ گرفته تا زنا و شرک و… همین چیز شوم بود و امروزه هم ریشهی بسیاری از فسادها و فواحش و بیدینیها همین چیز است.
شراب، دوام تزویر کفار علیه مؤمنان است
وقتی ایمان و عقل مسلمان سالم باشد، به خوبی موقعیت ایمانی و دینی و رسالت اصلی خویش را درک میکند و مراقب است تا در پرتگاهی سقوط نکند و پایش در دام دشمنی گیر نماند؛ امّا وقتی ایمان و عقلش دچار ضعف گردد، تبدیل به موجودی بیهویت و بیاراده میشود و به راحتی جذب هویتهای دروغین و شکار دشمنان دین و ایمان میگردد.
امروز که میبینیم بسیاری از جوانان از لحاظ دین و ایمان بیهویت و از خود بیگانه شدهاند و پیوسته دم از فرهنگ غرب که همان فرهنگ مسیحی و یهودی تحریف شده و مادیگرایی است میزنند. اغلب آنان تحت تأثیر همین نوع مسکرات چنین شدهاند.
این نکته بر دشمنان مخفی نیست و آنان این حربه را به عنوان یکی از رمزهای تسخیر ملل شرق و مسلمان به کار بردهاند و از آن نتیجهی مطلوب أخذ کردهاند.
این حقیقت در سخن یکی از نویسندگان متفکر غرب به نام «هنری فرانسوی» به صراحت منعکس شده است. علامه طنطاوی (رحمهالله) سخن او را در تفسیرش چنین آورده: «برندهترین اسلحهای که برای نابودی شرق و مسلمانان به کار گرفته میشود، شراب است. ما غربیان میخواستیم عقول دنیای شرق را تحت تسخیر خویش در آوریم. برای این کار اشاعهی شراب و سایر مسکرات را به کار گرفتیم. با این روش ما عالم شرق را مسخر ساختیم، ولی وقتی خواستیم این تجربه را در کشور الجزایر پیاده کنیم، نتوانستیم موفق شویم چون در آنجا اسلام به مردم حکم میکرد که شراب حرام است و نباید مصرف شود. اگر آنان هم سیاست ما را در خوردن شراب گردن مینهادند، مانند قبایلی که چنین کردند و در مقابل ما ذلیل شدند، در برابرمان ذلیل و مطیع میشدند.»
علامه طنطاوی از یکی دیگر از متفکران غربی به نام «بنتام انگلیسی» نقل میکند که گفت: «در شرع اسلام خوبیهای زیادی هست. اما بزرگترین خوبی آن که عقل و تجربه و سیاست ملی و اسلامی را تسلیم میکند، تحریم شراب و مخدرات است.» او همچنین خرابی اوضاع اجتماعی و اخلاقی و جسمانی آمریکاییان و آفریقاییان (آفریقای جنوبی) را ناشی از شراب گفته است.
طنطاوی از محقق دیگری به نام «بله نانس» آورده که: «اسلام ما را از حقیقت شراب قبلاً آگاه کرده است و ما خود نیز پس از تحقیقات فراوان به این حقیقت رسیدهایم که شراب اولاً «رجس» پلیدی است، ثانیاً عملی شیطانی است، ثالثاً از سمّ هم کشندهتر است و رابعاً زندگی انسان را از ریشه بر میکند و او را دستخوش تباهی جانی، مالی و عاطفی میسازد. آن مرد پیامبر اسلام ﷺ که این چیز را «ام الخبائث» و «ام الفواحش» نامیده است، حقیقت را گفته است. ما اکنون از مضارّ و فواحش این ماده چیزهایی میدانیم که مسلمانان هم نمیدانند.»
بنابراین، با توجه به این حقایق و اعترافات، یکی از بزرگترین عوامل ضعف و انحطاط مسلمانان و فریبخوردگی آنان، روی آوردن خیل عظیمی از آنان در جوامع مختلف به مواد مخدر است.
منابع
1ـ علامه محمد عمر سربازی، تفسیر تبیین الفرقان، ج ۴، ص ۳۲۷.