نویسنده: ابوعرفان

ب. مراتب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر

در کار امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر، اصل این است که هر فردی که می‌خواهد مسئولیت این عمل مهم را به عهده بگیرد، باید جامعه و محیط کار خود را ارزیابی کند. علاوه بر ارزیابی جامعه، لازم است بداند که چگونه و با چه ابزارهایی وارد مبحث شود و با چه شیوه‌هایی منکرات را تغییر داده و امور معروف را جایگزین نماید. در هر جامعه و در هر شرایطی، مراتب امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر قابل‌تغییر هستند. توضیحات لازم دربارۀ این مراتب نیز در زیر آورده شده است.
بر اساس حدیث «مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ»؛ علمای اسلام امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را به سه مرحله تقسیم نموده‌اند. این سه مرحله عبارت‌اند از:
  • رد منکر با دست، همراه با قدرت؛ به معنای منع و نهی کردن از کسی‌که می‌خواهد از طریق تحقق مراد و مقصد خود، به دیگران آسیب وارد کند؛ البته در صورت توان و استطاعت. این مرحله برای پادشاهان و افرادی با سطح قدرت و سلطۀ بالا، قابل اجراست.
  • رد منکر با زبان؛ مردم را با زبان به کارهای نیک دستور بدهد و از منکرات باز بدارد.
  • هرگاه انسانی از امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر با دست و زبانش عاجز گشت، پس از آن مسئولیت وی صرفاً قلبی است؛ منکر را در قلب خویش بد بداند و از آن نفرت داشته باشد و با کسانی‌که زندگی‌شان با منکرات عجین گشته، ننشیند.
یکی از احتمالات بحثِ مراتب امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر را می‌توان این‌گونه بیان نمود که ممکن است در مرتبۀ نخست، امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر یعنی انکار قلبی واجب عینی باشد؛ اما مرتبۀ دوم (انکار زبانی) عینی نبوده و مرتبۀ سوم‌ (انکار عملی) فرض کفایی باشد. برخی‌ها گمان برده‌اند که اگر شخصی مراقب خویش بوده و در جهت اصلاح خویش اقدام کند، لازم نیست نگران عملکرد دیگر افراد جامعه باشد؛ زیرا هنگامی‌که شخص هدایت یافته باشد، گمراهی دیگران به او ضرر نمی‌رساند و برای اثبات این دیدگاه خود از این آیۀ قرآنی استدلال می‌کنند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ ترجمه: «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید. اگر شما هدایت یافته باشید، گمراهی کسانی‌که گمراه شده‌اند، به شما زیانی نمی‌رساند. بازگشت همۀ شما به‌سوی الله است؛ آنگاه شما را از آنچه عمل می‌کردید آگاه می‌سازد.»
برخی هم معتقدند که ظاهر آیه بر عدم وجوب امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر دلالت دارد؛ درحالی‌که در آیۀ مذکور، سخن از هدایت است و انسان آنگاه هدایت یافته که به وظایف خود از جمله امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر عمل کرده باشد. درصورتی‌که به وظیفۀ خود عمل کند یا آمادۀ عمل به وظیفه‌اش باشد، اما شرایط یا زمینۀ انجام دادن آن فراهم نباشد، گمراهی دیگران به او زیانی نمی‌رساند. اما به‌هیچ‌وجه نباید سستی و غفلت وظیفگی خود را توجیه کرد و بر این نظر بود که مسئول نیستم و اجرای این امر بر من لازم نیست؛ چرا که این آیه اصلاً در مقام بیان این واقعیت نازل ‌شده است که مؤمنان باید در راه‌شان ثابت‌قدم باشند و استقامت کنند. نباید گمراهی دیگران آنان را متزلزل بسازد؛ زیرا گمراهی گمراهان به مؤمنان هیچ ضرری نمی‌رساند.
به‌عبارت‌دیگر، باید توجه داشت که انسان نباید در انتخاب مسیر حق و تفکر صحیح تحت تأثیر جامعه قرار گیرد و نباید شرایط حاکم بر او حکومت کند. بر اساس این اصل، حق، همواره حق است؛ بدون توجه به اینکه آیا اکثریت جامعه آن را قبول می‌کنند یا نه. هم‌چنین، باطل ،همواره باطل است؛ بدون توجه به اینکه آیا اکثریت مردم جامعه به آن روی آورده باشند یا نه.
به‌عنوان‌مثال، اگر فرض کنیم استدلال فوق را صحیح و نظریۀ مذکور را معتبر بدانیم و نوع استدلال را صحیح بشماریم، بازهم نمی‌توان آیۀ مذکور را به‌عنوان ناسخ آیات وجوب امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر در نظر گرفت؛ زیرا آیات بسیاری که در این زمینه نازل شده‌اند، جزو آیات منسوخ نشده بوده و هیچ‌کس نمی‌تواند ثابت کند که لفظ یا مفهوم این آیات منسوخ ‌شده است.
اگر تفاسیر علما و دانشمندان را در زمینۀ آیۀ مذکور مطالعه کنیم، متوجه می‌شویم که این آیه به‌هیچ‌وجه اشاره‌ای به ترک امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر ندارد. از طرفی هم مضمون آن هیچ ارتباط مستقیم و مطلقی با عدم وجوب امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر ندارد. به‌عنوان‌مثال، استاد مخلص در تفسیر خود می‌نویسد: «این آیه باید به‌عنوان نفی امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر در نظر گرفته نشود؛ زیرا آیات قرآن و احادیث پیامبر بر وجوب قطعی امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر اشاره دارند. بنابراین، این آیه که بر مسئولیت شخصی تأکید می‌کند، برای افرادی که قادر به انجام‌وظیفۀ امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر نیستند یا برای کسانی‌که فکر می‌کنند این عمل در مورد مخاطب‌شان تأثیرگذار نخواهد بود، یا از آن بترسند که با انجام امر‌به‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر به خطر بیفتند، تنها تصور وقوع این موارد آنان را از این کار منصرف می‌کند.»
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version