نویسنده: م. فراهی توجگی

دموکراسی در ترازوی نقد دانشمندان غرب

شاخص برترِ هر چیز را دانایان امر و دانشمندان همان حوزه به‌درستی می‌دانند و درک می‌کنند و از عمق و سطح و لایه‌های بالا و زیرین آن کاملاً آگاه هستند. هم‌چنین در هر بعد و بخشی مثبت‌ها و منفی‌های پنهان و آشکار فراوانی وجود دارد و هر کدام از این دانایان به مقتضای مصلحت و اقتضای نیاز از آن‌ها پرده می‌دارد و داد سخن می‌دهد.
دموکراسی هم یکی از هزاران مسئلۀ ریزودرشت است که رزم و بزم خاص خودش را دارد و آگاهان ویژه‌اش در تمام ابعاد سیاه و سفیدش نفوذ داشته و گوهرها و سنگ‌ریزه‌هایش را از اعماق بحرش بیرون کشیده‌اند. در این یادداشت همان سنگ‌ریزه‌های سیاسی از لابه‌لای سخنان و نوشته‌های آگاهان امر بیرون و در یک رشته کنارهم جمع‌آوری شده است که در تجمع و اتحادشان قوت معنای‌شان قدرت می‌گیرد و مؤثرتر واقع می‌شود.
به گفته‌های سیاسی و دموکراسی‌مآبانه دانشمندان سیاست‌مدار دربارۀ نارسایی دموکراسی در حیطۀ حکمرانی توجه کنید:
اِدموند بِرک گفته است: «دموکراسی شرم‌آورترین نوع حکومت است.»
اِدموند بِرک، متوفای ۱۷۹۷، سیاستمدار، سخنران و نظریه‌پردار مشهور ایرلندی است که از او معمولاً به‌عنوان پایه‌گذار محافظه‌کاری مدرن یاد می‌کنند. او در کتاب «تأملاتی دربارۀ انقلاب فرانسه»، دموکراسی را شرم‌آورترین نوع حکومت توصیف کرده است؛ زیرا معتقد بود چنین حکومتی، رأی و نظر مردم را برترین معیار و قانون را تنها برخاسته از ارادۀ آنان می‌داند؛ درصورتی‌که عامۀ مردم از عقل و حکمت به دورند. به علاوه، دموکراسی با حمله به سنت‌ها که مبنای قوت و استحکام کشورند، اساس جامعه را سست می‌کند. به بیان دیگر، اصول دموکراسی چون آزادی، برابری و حقوق بشر، ارزش‌های دیرین و جاافتادۀ اجتماعی را تضعیف می‌نماید.
کانت گفته است: «دموکراسی بدترین نوع دیکتاتوری است.»
ایمانوئل کانت، متوفای ۱۸۰۴، پس از ارسطو بزرگ‌ترین فیلسوف غربی به شمار می‌رود و بی‌تردید بیشترین تأثیر را بر نظام اندیشۀ دوران جدید و به‌ویژه در حوزه‌های گوناگون فلسفه داشته است. او می‌گوید:
«دموکراسی بدترین نوع دیکتاتوری است.»
آگوست کنت گفته است: «حاکمیت مردم یک دروغ ننگ‌آور است.»
آگوست کنت، متوفای ۱۸۵۷، مشهورترین جامعه‌شناس معاصر و یک فیلسوف فرانسوی است که او را بنیانگذارِ جامعه‌شناسیِ نوین و دکترین پوزیتیویسم می‌دانند.
«حاکمیت مردم یک دروغ ننگ‌آور است.»
جان استوارت میل، متوفای ۱۸۷۳، یکی از بزرگ‌ترین متفکران انگلیسی قرن نوزدهم است که تثبیت‌کنندۀ بزرگ لیبرال‌ دموکراسی نامیده می‌شود. با این همه، به نظر می‌رسد که او نیز حقیقت ماجرا را دریافته و اذعان می‌کند که نمی‌توان مدعی حکومت مردم بر خودشان شد.
«مردمی که قدرت را اعمال می‌کنند، همان مردمی نیستند که قدرت بر آنان اعمال می‌شود.»
ارنست رنان، متوفای ۱۸۹۲، فیلسوف و زبان‌شناس به‌نام فرانسوی و یکی از شناخته‌شده‌ترین شرق‌شناسان اروپایی است.
«انتخابات باعث می‌شود یک عده آدم با افکار متوسط دورهم جمع شوند و این مجموعۀ افکار، پایین‌تر از حد ذهن متوسط‌ترین پادشاهان است.»
این فهرست طولانی است و اگر بخواهیم ادامه دهیم، با نام‌های بزرگی چون هرودت، فردریش هگل، کارل مارکس، فردریش انگلس، ویلیام جیمز، جیمز برایس، ویلفردو پاره‌تو، امانوئل مونیه، هارولد لاسکی، جان دیویی، چارلز مریام، والتر لیپمن و لئو اشتراوس هم بر خواهیم خورد، اما به همین مقدار اکتفا می‌کنیم.
کنکاش مقولۀ دموکراسی از دریچۀ نگاه دانشمندان و آگاهان امور ما را به حقیقت، چیستی و اصالت دموکراسی واقف می‌کند و ذرات پنهانِ معایبش در شعاع تیز حقیقت و واقعیت آشکار می‌شود.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version