نویسنده: شکران احمدی

محاصره و شهادت حضرت عثمان و نقش قهرمانانه حضرت علی (رضی‌الله‌عنه) در حمایت از ایشان

سر انجام خلیفه‌ی مسلمانان حضرت عثمان (رضی‌الله‌عنه) مورد تهاجم قرار گرفت وفتنه‌ای رخ داد که سزاوار جایگاه خلافت ولایق دوره‌ای نبود که باعهد رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) وابوبکر وعمر (رضی‌الله‌عنهما) نزدیک بود؛ اما به گفته‌ی استاد عقاد: «آشوب وبلوایی بود که اینگونه شاهکارها برای آشوبگر وغوغا سالار مشکل نیست.»
آشوبگران، عثمان (رضی‌الله‌عنه) در خانه‌اش محاصره کردند و نگذاشتن از خانه خارج شود وبه مسجد برود. بسیاری از صحابه در خانه‌های خود ماندند و خارج نشدند. این محاصره از اواخر ماه ذی القعده تا روز جمعه هیچدهم ذی الحجة ادامه داشت. یک روز قبل از این تاریخ، حضرت عثمان خطاب به مهاجران وانصار وکسانی که درخانه‌ی او بودند و تعدادشان به هفصدتن می‌رسید و در جمع آنان عبدالله بن عمر (رضی‌الله‌عنه)، عبدالله بن زبیر (رضی‌الله‌عنه)، حسن، حسین، مروان، ابوهریره وعده‌ی زیادی از خدمتگزاران او نیز حضور داشتند، چنین گفت: من همه کسانی را که برگردن آنها حقی دارم، سوگند می دهم مکان را ترک گویند وبه خانه های خود باز گردند.
عده‌ی زیادی از بزرگان صحابه وفرزندان شان در آن جمع حضور داشتند، این جمعیت هفصد نفری اگر اجازه‌ی مبارزه ودفاع داشت، برای منع این عده‌ی آشوبگر کافی بود، حضرت عثمان (رضی‌الله‌عنه) حتی به غلامان خود گفت: هرکس شمشیرش را در غلاف کند آزاد است. روایت شده که بعد از آنکه عثمان (رضی‌الله‌عنه) مردم را برای خروج وادار نمود، آخرین کسی که از نزد او بیرون رفت، حسن بن علی (رضی‌الله‌عنه) بود.
هنگامی که حضرت علی (رضی‌الله‌عنه) از حضرت عثمان (رضی‌الله‌عنه) اجازه خواست تا از طرف اودفاع کند وبا آشوبگران بجنگد، در جواب گفت: من همه‌ی کسانی را که برذمه‌ی خودحتی از خدا می بینند معترفند که من نیز برآنها حقی دارم، سوگند می دهم که قطره ای ازخون خود یادیگران را به خاطر من برزمین نریزند. حضرت علی (رضی‌الله‌عنه) به مسجد رفت، هنگام نماز فرارسید، مردم از او خواستند که پیش رود و با آنان نماز جماعت بخواند، اما وی درجواب گفت: چگونه باشما نماز بخوانم در حالی که امام، در محاصره است، من تنها نماز می‌خوانم سپس جداگانه نماز خواند وبه خانه اش بازگشت.
حلقه محاصره تتگ تروحالت برحضرت عثمان (رضی‌الله‌عنه) سخت گشت وآب آشامیدنی  تمام شده ناچار از مسلمانان در این زمینه یاری خواست. آنگاه خود حضرت علی (رضی‌الله‌عنه) برمرکبش سوار شد وچند مشک آب با خودگرفت وبه خانه عثمان (رضی‌الله‌عنه) رسید. بعد از اینکه سخنان رکیک وتوهین آمیز از آن قوم جاهل شنید وسواری اش را فراری دادند، سرانجام آب را به داخل خانه رسانید.
بلاذری«انساب الأشراف» می گوید: علی (رضی‌الله‌عنه) چون از ماجرا آکاه شد، سرمشک آب فرستاد، عده‌ی زیادی ازموالی بنی هاشم وبنی امیه در راه رساندن این آب ها مجروح گشتند، وگرنه ممکن نبود آب به آسانی به داخل خانه برسد. ابو محمد انصاری می گوید: روز حادثه، عثمان (رضی‌الله‌عنه) رادر خانه اش، درحالی دیدم که حسین بن علی (رضی‌الله‌عنه) از او دفاع می کرد. پس از لحظاتی حضرت حسن (رضی‌الله‌عنه) مجروح شد وخودم از جمله کسانی بودم که او را در حالت جراحت از خانه بیرون آوردیم.
حضرت نافع از ابن عمر (رضی‌الله‌عنه) نقل می‌کند که عثمان (رضی‌الله‌عنه) صبح روزی که شهید شدند گفت: رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) را به خواب دیدم، فرمود: ای عثمان! امروز نزد ما انظارکن! به همین سبب امروز، روزه گرفته‌ام، چنانکه در همان روز به شهادت رسید. در حال که قرآن را پیش  رویش گذاشته ومشغول تلاوت بود.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version