نویسنده: ابوریان عزیزی

اسلام و مسأله‌ی چندهمسری

یکی دیگر از شبهاتی که فمینیست‌ها متوجه اسلام می‌کنند و اسلام را متهم می‌کنند که در حق زنان کوتاهی کرده است، مسأله‌ی چندهمسری است. فمینیست‌ها، شبهه‌ی چندهمسری (تعدد ازواج) را هم برجسته کرده و آن را ظلمی علیه زن قلمداد می‌کنند و اسلام را بانی و وجود آورنده‌ی آن معرفی می‌کنند و دروازه‌ی تاختن علیه اسلام را این‌گونه به روی خود باز می‌کنند و با برگذاری نشست‌های دادخواهی برای زن، انگشت اتهام را به طرف اسلام دراز می‌کنند و چه‌بسا جوانان زیادی فریب این پروپاگانداها را خورده و با دشمنان اسلام هم‌صدا شدند.
حالا قبل از این‌که به زوایای چندهمسری بپردازیم، نگاهی گذرا به تاریخ خواهیم انداخت که آیا اسلام پدیده‌ی چندهمسری را به وجود آورده و آن را ترویج داده است که حالا جواب‌گو باشد یا این‌که اسلام آمد و تعدد ازدواج و چند همسری را سروسامان داد تا مورد تقدیر و تشکری قرار بگیرد؟
کسانی‌که در مورد تاریخ ازدواج نوشته و تحقیق می‌کنند، بنابر اختلاف‌ و تفاوت نظام‌های انسانی اعتراف کرده‌اند که چند همسری در تمام ادوار قبل از اسلام یعنی در میان یهودیت، مسیحیت، عرب‌ها و غیرعرب‌ها وجود داشته است. یهودیت بدون هیچ حد‌ومرزی آن را حلال اعلان کرده بود و بین پادشاهان و انبیای یهود شایع بوده و رواج داشته است و در سِفرهای عهد قدیم هیچ نصی یافته نمی‌شود که چندهمسری را برای انبیا، خواص و یا عوام آن ملل حرام بگرداند.
در جهان مسیحیت هم چندهمسری بین عالمان دین و عموم  مردم رواج داشته است و کتاب‌های‌ مقدس سفر عهد قدیم که بین نصارا از اهمیت خاصی برخودار هستند، آن را حلال دانسته و هیچ مخالفتی با آن نشان نداده‌اند؛ در نصوص انجیل‌هایی که بین مسیحی‌ها رایج بود، هم چیزی بر حرمت و منع چندهمسری نیامده است؛ بلکه از نامه‌ی «بولس» به تیموزائوس همین فهمیده می‌شود که چندهمسری بین آن‌‌ها جایز بوده است. عبارت‌ نامه «بولس» چنین است: «لازم است که پاپ کلیسا یک زن داشته باشد.» از این نامه این طور برداشت می‌شود که چندهمسری برای غیر پاپ‌ها جایز بوده است و هر پاپی که چند همسر اختیار می‌کرد، لباس روحانیت از او گرفته می‌شد ‌و جزء عوام قرار می‌گرفت و همچنین از زمره‌ی کاهنان معبد به حساب نمی‌آمد.
از لحاظ تاریخی ثابت است که میان مسیحی‌های قدیم، افرادی بودند که بیشتر از یک زن داشتند و در میان پدر روحانی‌های قدیم هم افرادی بودند که همسران زیادی داشتند. استاد عباس عقاد از «وستر مارک»، آگاه تاریخ ازدواج، نقل می‌کند که با چراغ سبز کلیسا چندهمسری تا قرن هفدهم وجود داشته و در حالت‌های بی‌شماری تکرار شده و از کنترل دولت و کلیسا خارج بوده است.
حتی قبل از مسیحیت و یهودیت چندهمسری بین پیامبران علیهم‌السلام ثابت است؛ چنان‌که حضرت ابراهیم علیه‌السلام با حضرت سارا و بی‌بی‌هاجره و حضرت یعقوب علیه‌السلام با لایا (لیا) و راحیل ازدواج کرده‌اند و در کتاب مقدس عهد قدیم آمده است که از دلالت‌ها فهمیده می‌شود که حضرت موسی علیه‌السلام به همراه دختر مرد صالح، زن دیگری هم داشته است و بسیاری از پیامبران بنی‌اسرائیل چند همسر اختیار می‌کردند و معروف و مشهور است که حضرت سلیمان علیه‌السلام همسران زیادی داشت و در کتاب مقدس سِفر ملوک آمده است که حضرت سلیمان علیه‌السلام ۷۰۰ همسر و ۳۰۰ کنیز داشته‌اند.
اقوام دیگری مانند آتنی‌ها، چینی‌ها، بابلی‌ها، آشوری‌ها، مصری‌ها و دیگران چندهمسری را بد نمی‌دانستند و در بین آن‌ها ‌رواج داشته است.
امام بخاری رحمه‌الله در صحیح بخاری آورده‌اند که حضرت سلیمان علیه‌السلام فرمودند: «لأطوفن الليلة بمائة امرأة تلد كل امرأة غلاماً يقاتل في سبيل الله، فقال المَلَك: قل إن شاء الله، فلم يقل و نسي. فأطاف بهن ولم تلد منهن إلا امرأة نصف إنسان. فقال النبي صلى‌الله‌عليه‌وسلم: لو قال إن شاء الله لم‌يحنث، وكان أرجى لحاجته»؛ (امشب پیش صدتا زن خودم دور می‌زنم [با آن‌ها همبستر می‌شوم] تا هر کدام برای من یک پسر به دنیا بیاورد که در راه خدا جهاد بکنند. فرشته‌ای به ایشان فرمود که إن‌شاءالله بگویید. حضرت سلیمان علیه‌السلام فراموش کرد، شب پیش همه دور زد (هم‌بستری کرد) هیچ‌کدام بچه‌ای به دنیا نیاورد؛ مگر یکی که او هم بچه‌ی ناقصی به دنیا آورد، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در ادامه‌ی حدیث فرمودند: اگر حضرت  سلیمان علیه‌السلام، إن‌شاءالله می‌گفت حانث نمی‌شد و امیدی بود که به حاجتش برسد.)
ازدواج نمودن یک مرد با چند زن، قبل از اسلام نیز در دنیا از نظر همه‌ی مذاهب جایز به حساب می‌آمده است. در هر ملتی از ملل جهان در بین عرب‌ها، هندوها، مصری‌ها، بابلی‌ها و غیره رواج داشته است و با توجه به نیازهای طبیعی، امروز هم کسی نمی‌تواند این حقیقت را انکار کند و در عصر حاضر، اهل اروپا بر خلاف گذشتگان خویش نسبت به چندهمسری سعی و کوشش نموده‌ تا آن را ناجایز قرار بدهند که نتیجه‌ی آن به فحشا انجامید و سرانجام، قانون طبیعی غالب آمد و اکنون حکیمان اهل بصیرت آنجا، طرف‌دار ترویج آن قرار گرفتند.
«مستر دیون پورت» که دانشمند معروف مسیحی است، بعد از نقل آیات زیادی از انجیل در حمایت چندهمسری می‌نویسد: «چیزی که از این آیات معلوم می‌گردد، تنها این نیست که تعدد ازواج امری پسندیده است؛ بلکه خداوند در آن برکاتی به ودیعه گذاشته است». همچنین «پادری نکس»، «جان ملتن» و «اپزک تیلر» با کلمات مؤکدی آن را تأیید کردند؛ همچنین تعلیم «ویدک» چندهمسری را به صورت غیر محدود جایز قرار داده است، تا جایی که یک مرد اجازه دارد ده، سیزده، بیست‌وهفت زن در یک وقت در نکاح داشته باشد.
«کرشن»، که اوتار واجب‌التعظيم هندوها است، صد زن داشت. کسی‌که می‌خواهد مذهب و قانون عفت و عصمت را بر قرار کند و انسداد زنا را لازم می‌داند، چاره ای ندارد جز این‌که به تعدد ازواج اجازه بدهد؛ زیرا در این‌صورت دروازه‌ی زنا مسدود می‌گردد و چون آمار زنان نسبت به مردان در بعضی مناطق بیشتر است، راه علاج آن نیز در همین است و اگر به تعدد ازواج اجازه داده نشود، آمار زنان فاحشه و حرفه‌ای بالا خواهد رفت؛ بنابراین، در ملت‌هایی که تعدد زوجات ممنوع قرار گرفته است، زنا بیشتر انجام می‌گیرد؛ همانگونه که در بین ملت‌هایی همانند اروپا که چندهمسری در آن ممنوع است، نتیجه چنین شده است که اگر زنان بخواهند با دوستان و یاران خود عمل جنسی نامشروع انجام دهند، اجازه دارند! این چه نوع آزادی است که در آن نکاح ممنوع و زنا مجاز قرار گرفته است؟!
خلاصه این‌که رسم کثرت زوجات قبل از اسلام به صورت غیر محدود رایج بود، تا جایی‌که از تاریخ مذاهب و ممالک معلوم می‌گردد، هیچ مذهب و قانونی برای آن محدودیتی قایل نبوده است، نه یهود و نصارا و نه هندی‌ها و آریایی‌ها و نه زرتشت‌ها.
چندهمسری بدون هیچ قیدومحدودیتی و بدون هیچ حدومرزی بین عرب‌ها و یهودی‌ها به صورت گسترده رواج داشت و هر تعداد زن که دل‌شان می‌خواست به نکاح خودشان در می‌آوردند، امام طبری می‌گوید: «مردان در جاهلیت با ده زن یا بیشتر و یا کمتر ازدواج می‌کردند.»
وقتی که اسلام آمد و پا به عرصه‌ی وجود گذاشت، چندهمسری را مباح اعلان کرد و برای تنظیم و ترتیب آن، قوانینی را پایه‌گذاری کرد و بی‌نظمی‌هایی را که در جوامع بشری‌ای که چندهمسری در آن رایج بود، سروسامان داد.
شریعت اسلامی قانون چندهمسری را بر مردان مسلمان فرض و لازم قرار نداده است که حتماً دو زن بگیرند؛ همچنین بر زنان مسلمان هم لازم نگردانیده است تا با مردی که یک یا چند زن دارد، ازدواج بکنند؛ بلکه شریعت اسلامی به زن حق کامل اعطا کرده است تا اگر در این کار برای خود مصلحت و منفعتی دید، قبول کند و اگر در آن برای خود خیر و صلاحی نمی‌ندید، با اختیار کامل آن را رد کند.
با حواله‌های بالا، برای خوانندگان عزیز روشن گردید که اسلام عزیز، نظام مسأله‌ی چندهمسری را به وجود نیاورد و هم این‌که اسلام این چندهمسری را بر مسلمانان فرض قرار نداد؛ بلکه ادیان سماوی دیگر؛ مانند یهودیت و نصرانیت که توسط پیامبران دیگر فرستاده شده بودند، چندهمسری را پیش از پیدایش اسلام روا دانسته بودند و همچنین نظام‌های دینی دیگری مانند بت‌پرست‌ها و آتش‌پرست‌ها این چندهمسری را حلال می‌دانستند.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version