نویسنده: محمداسماعیل علیزی

تحریم ربا از دیدگاه قرآن کریم

    در آیات و احادیث مختلف ربا مورد نکوهش قرار گرفته است. قرآن کریم به شدت هر نوع رباخوارى را تحریم مى‌کند؛ تا آنجا که آن را نوعى کفر به خدا مى‌شمارد و به رباخوارى و رباخواران از ناحیة خدا و رسولش، اعلان جنگ مى‌کند. تحریم ربا در قرآن کریم چندین بار مورد بحث و مذمت قرار گرفته است که می‌توان مفاهیم آن را در آیات 275 تا 279 سوره‌ی بقره، آیه‌ی 161 سوره‌ی نساء، آیه‌ی 39 سوره‌ی روم و آیات 130 و 131 سوره‌ی آل‌عمران مشاهده کرد. ربا در هر حال ربا است و قرآن، گرفتن و خوردن آن را تحریم نموده است و شرایط استثنائی هم برای مجاز نمودن آن در قرآن مطرح نشده است. مسائل مربوط به تحریم ربا در کلام الهی، در چندین آیه و سوره، به‌صورت روشن بیان شده است که ما تحت چند عنوان دربارۀ آن‌ها بحث می‌کنیم.
الف. رسوایی رباخواران در اجتماع بزرگ آخرت؛
    در نخستین آیۀ متعلق به ربا، خداوند متعال سرانجام رباخواران و حالت نکبت‌بار آنان را در روز قیامت بیان می‌دارد. به‌راستی چه جملۀ هراس‌انگیز و تصویر هولناکی است: «الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَایَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ المَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا» [بقره: ۲۷۵]؛ (کسانى‌که ربا مى‌خورند [از قبر] برنمى‌خیزند؛ مگر مانند کسى‌که شیطان او را به آسیبى آشفته‌حال کرده باشد این از آن است که گفتند: «بیع مانند رباست»، حال آن‌که خداوند بیع را حلال کرده و ربا را حرام شمرده است.)
    سزای خبط «دیوانگی و صرع» که در آیه آمده است و دامن‌گیر رباخواران می‌شود، در واقع انعکاس مشی اجتماعی آنان در این دنیاست؛ زیرا وضع انسان در جهان دیگر، تجسمی از اعمال او در این جهان است و جزا و کیفر هر عمل، متناسب با آن عمل داده می‌شود و رباخواران در این دنیا فاقد تفکر صحیح اجتماعی هستند؛ زیرا مسائلی همانند تعاون و همدردی، عواطف انسانی و نوع‌دوستی برای آنان مفهومی ندارد و چنان در محبت مال و کسب آن سرمست و مدهوشند که به فکر آسایش و آرامش روح و روان و جسم خود هم نیستند؛ مکیدن خون دیگران، افلاس و ورشکستگی عموم مردم برای آنان وسیلۀ آرامش و فراخی عیش و عشرت خواهد بود. در واقع این  یک نوع دیوانگی است که آنان در این دنیا برای خود انتخاب کرده‌اند و خداوند متعال در میدان محشر نیز آنان را به همین شکل و صورت اصلی‌شان که در این دنیا داشته‌اند، نشان می‌دهد و رسوا می‌کند.
ب. بی‌برکتی سرمایۀ ربوی؛
    هیچ جامعه‌ای نیست که به ربا و معاملات ربوی دست بزند و در آن برکت و رفاه و سعادت یا امنیت و آرامش بماند. خداوند متعال در کلام خود فرموده است: «یَمْحَقُ اللهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللهُ لَایُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ» [بقره: ۲۷۶]؛ (خداوند [بهرة] ربا را نابود مى‌سازد و [برکت‌] صدقات را رشد مى‌دهد و خداوند هیچ ناسپاس گناه‌کار را دوست نمى‌دارد.)
    خداوند برکت سرمایۀ معاملات ربوی را نابود می‌کند و شخص رباخوار به بهره‌مندی پاک و آرام از این سرمایه و درآمد نخواهد رسید و از توفیقات خیر محروم خواهد گشت؛ اما برکت سرمایۀ صدقه‌دهنده و زکات‌ اداکننده، افزایش می‌یابد و از آن مبلغ اندک، بسیاری از نیازهای زندگی صدقه‌دهنده برآورده می‌شوند و سرمایه‌اش از آفات و خسارت‌ها محفوظ می‌ماند.
    پس سرمایۀ معاملات ربوی، اگرچه به ظاهر زیاد معلوم شود، اما در واقع بسان بدن آماسیده و ورم کردة انسانی می‌ماند که  به ظاهر چاق و فربه معلوم می‌شود، اما هیچ عاقل و فهمیده‌ای این چنین چاقی و فربه‌ای را نمی‌پسندد و آن را پیام‌آور مرگ و نابودی شخص می‌داند.
«وَمَا آتَیْتُمْ مِنْ رِبًا لِیَرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَایَرْبُو عِنْدَاللهِ وَمَا آتَیْتُمْ مِنْ زَکَاهٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللهِ فَأُولَئِکَ هُمُ المُضْعِفُونَ» [روم: ۳۹]؛ (و آنچه [به قصد] ربا مى‌دهید تا [بهرة شما] در اموال مردم افزون‌تر گردد، [بدانید که] در نزد خداوند افزون نمى‌شود و زکاتى را که در طلب خشنودى خداوند پرداخت کرده باشید، پس همینان فزونى یافتگانند.)
ج. وسایل و ابزار راحتی نمی‌آفریند؛
    شاید به ذهن کسی این اشکال و شبهه به‌وجود آید که امروزه رباخوارن به عزت و راحتی بزرگی نایل آمده‌اند. آن‌ها مالک ساختمان‌ها و قصرهای مجلل شده‌اند و به تمام وسایل عیش و عشرت و امکانات رفاهی دست یافته‌اند و به ظاهر نزد مردم به‌خاطر سرمایه‌شان مورد عزت و احترام هستند.
    مولانا محمّدشفیع رحمه‌الله در پاسخ به این اشکال می‌گوید: «اگر به دقت نگاه کنیم هر شخص آگاه و فهمیده درک خواهد کرد که میان وسایل و ابزار راحتی و خود راحتی تفاوت و فاصلة زیادی است. وسایل راحتی در کارخانه و کارگاه‌ها، تولید و تهیه می‌شوند و در بازارها عرضه می‌شوند؛ اما راحتی و آرامش و سکون نه در کارخانه‌ها ساخته می‌شود و نه در بازارها عرضه می‌شود؛ بلکه آن رحمتی است که مستقیماً از جانب خداوند متعال فرود می‌آید. چنان‌که خداوند متعال در قرآن مجید فرموده است: «فَأَنْزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى المُؤْمِنِینَ» [فتح: ۲۶]؛ (آن‌گاه خداوند آرامش خود را بر رسولش و [نیز] بر مؤمنان نازل کرد.)
    و این آرامش گاهی به یک انسان فقیر، مستمند، بی‌پول و بی‌سروسامان هم داده می‌شود. (برای مشاهدة مصداق عینی این مطلب به یک مثال اکتفا می‌کنم) برای مثال، به راحت و آرامشی که از طریق خواب نصیب انسان می‌شود، دقت کنیم، آیا فراهم آوردن امکانات خواب، از قبیل تخت‌خواب و رخت‌خواب و متکای خوب و نرم، در اتاقی با هوای معتدل، نقشی اساسی در  خواب رفتن انسان دارند؟ چه‌بسا فردی با وجود فراهم آوردن همۀ این اسباب راحتی و حتی با خوردن قرص‌های خواب‌آور و آرام‌بخش، خوابش نبرد!. بنابراین، وضعیت و احوال رباخواران همین‌گونه است که تمام اسباب و ابزار راحتی نزد آنان فراهم است، اما از خود راحتی نزد آنان خبری نیست؛ از عزت و احترام رباخواران در جامعه نیز خبری نیست؛ زیرا رباخواران انسان‌های سخت‌دل و بی‌رحمی هستند که از تنگ‌دستی مستمندان سوء استفاده می‌کنند و خون طبقۀ مستضعف را مکیده و جسم خود را پرورش می‌دهند؛ بنابراین، امکان ندارد که آنان در دل‌های مردم عزت و وقاری داشته باشند. (عثمانی، مسئلة ربا از دیدگاه اسلام: ۷۹ ـ۸۰)
د. تهدید شدن رباخوران به جنگ با خدا و رسول؛
    خداوند خطاب به کسانی که دست از ربا نکشند، می‌فرماید: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِه» [بقره: ۲۷۹]؛ (اگر چنین نکردید، به جنگى از [جانب] خدا و رسول او [آماده و] خبردار باشید.) در این آیه تهدیدی است که دل‌ها را به لرزه می‌اندازد، نبرد با خدا و پیغمبرش! نبرد هراسناکی که سرنوشت آن روشن و سرانجام آن معین است. انسان ضعیف کجا و آن نیروی مقتدر کجا!
    علامه سیّدقطب در تفسیر فی ظلال القرآن می‌نویسد: «اعلان جنگ از سوی خدا و پیغمبرش معنای عام‌تری از جنگ به‌وسیلۀ شمشیر و توپ دارد، این جنگ، جنگ با اعصاب و دل‌هاست، جنگی است با برکت و آسایش انسان، جنگی است با خوش‌بختی و آرامش، جنگی است که خداوند متعال آن را دامن‌گیر سرکشانی می‌کند که از نظام و قانون الهی سرپیچی می‌کنند و در آن برخی را بر برخی دیگر مسلط می‌نماید. جنگ رقابت‌ها و بحران‌های اقتصادی است. جنگ زیان و ستم است. جنگ ترس و لرز و دلهره و هراس است. بالاخره جنگ، جنگ اسلحه میان ملّت‌ها و لشکرها و دولت‌ها است و جنگ نابودکننده و تباه‌گری که بر اثر جریان معاملات ربوی در می‌گیرد و آتش آن زبانه می‌کشد، و این رباخواران و سرمایه‌داران جهانند که مستقیم و یا غیرمستقیم چنین جنگ‌هایی را بر می‌افروزند. ایشانند که دام‌های خویش را می‌گسترانند و شرکت‌ها و صنعت‌ها در آن‌ها می‌افتند؛ سپس ملت‌ها و دولت‌ها بدان‌ها گرفتار می‌شوند. بعد این رباخواران و سرمایه‌داران جهانی به‌سوی چنین شکارهایی حمله‌ می‌برند و بر روی آن‌ها می‌افتند و جنگ‌ها در می‌‌گیرد. اگر هم این‌ها رخ ندهد، کم‌ترین چیزی که به‌وقوع می‌پیوندد، تباهی نفس‌ها، سقوط اخلاق، زبانه کشیدن شعلۀ شهوات، برباد دادن اساس هستی انسانی، و ویران کردن کاخ بشریّت است. به‌گونه‌ای که زشت‌ترین جنگ‌های هراس‌انگیز اتمی به پای آن نمی‌رسد. این جنگ همیشه شعله‌ور است و خداوند آن را ضد کسانی اعلام کرده است که به ربا روی می‌آورند.» [فی‌ظلال‌القرآن: ۴۹۸ -بقره: ۲۷۹]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version