نماز در مکتب انسانساز و حیاتبخش اسلام، مفهوم و اسرار عمیق و آثار پربرکت فراوانی دارد. این ریسمان محکم هستی و موجودیت آدمی را به ملکوت اعلا پیوند میدهد. نماز زندهکنندهی جان، صفابخش حیات جاودان، روشنی راه رهروان، تکیهگاه سالکان، راز و نیاز عارفان، سرمایه مستمندان، دوای دردهای بیدرمان، فروغ دلهای بیداران و مایه شادی سحرخیزان است. نماز اولین فرضیهای است که در اسلام وارد شده و آخرین فرضیهای است که تا واپسین لحظات زندگی بر عهدهی آدمی است و به هیچوجه ساقط شدنی نیست. در اهمیت آن همین بس که نبی مکرم (صلی الله علیه وسلم) میفرماید: «نماز نور چشم و محبوب و مطلوب من است.»
نماز با همه فضیلتها و آثار تربیتی فوقالعاده و غالباً منحصر به فرد، آثار صحی بسیار مهم و شفابخشی نیز دارد. آسایش روحی و روانی و نیز اثرات اخلاقی و تربیتی آن بر انسانها جلوههای زیبا از ویژگیهای صحی و درمانی نماز است.
نماز هم وسیلهی پرواز روح است و هم روح خضوع و خشوع را در نمازگزار ایجاد میکند و نقش طغیانگر او را رام میسازد. نماز شخص نمازگزار را اصلاح میکند و از آلوده شدن به فحشا و منکر باز میدارد. نماز حتی اگر برخی از مراتب روح را با خود داشته باشد، به همان اندازه اثر خواهد گذاشت. از برکات ناگفته یا کمتر مورد بررسی قرار گرفته نماز، نقش آن در شفای بیماریهای روان و تن و یا کاهش عوارض ناگوار امراض جسمی و روانی است.
مقدمه
یاد خدا بهترین وسیله برای خویشتنداری و کنترل غرایز سرکش و جلوگیری از روح طغیان است. «نمازگزار» همواره به یاد خدا میباشد، خدایی که از تمام کارهای کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدایی که از آنچه در زوایای روان ما وجود دارد و یا از اندیشه ما میگذرد، مطلع و باخبر است. کمترین اثر یاد خدا این است که به خودکامگی انسان و هوسهای وی اعتدال میبخشد، چنان که غفلت از یاد خدا و بیخبری از پاداشها و کیفرهای او، موجب تیرگی عقل و خرد و کمفروغی آن میشود.
انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و کردار خود نمیاندیشد و برای ارضای تمایلات و غرایز سرکش خود حد و مرزی را نمیشناسد و این نماز است که او را در شبانهروز پنج بار به یاد خدا میاندازد و تیرگی غفلت را از روح و روانش پاک میسازد.
بهراستی، انسان که پایه حکومت غرایز در کانون وجود او مستحکم است، بهترین راه برای کنترل غرایز و خواستهای مرزنشناس او همان یاد خدا، یاد کیفرهای خطاکاران و حسابهای دقیق و اشتباهناپذیر آن میباشد. از این نظر قرآن یکی از اسرار نماز را یاد خدا معرفی میکند: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي»؛ «و نماز را برای یاد من بپادار!».
نیاز به فهمیدن رابطه بین بنده و پروردگار
درک حقیقت نماز و نیاز انسان به آن و احساس لذت از آن امکانپذیر نیست؛ مگر برای کسی که آن رابطه عجیب و بیمانند را که بین بنده و پروردگار وجود دارد، بفهمد. این رابطه بسیار عجیب و بیمانند است و هیچ نمونه و مثالی ندارد و با رابطهای که بین دو شخص و دو انسان وجود دارد، قابل مقایسه نیست. این رابطه را نمیتوان با رابطهای که بین سازنده و ساخته شده، بین حاکم و محکوم، بین شخص توانا و ناتوان، بین شخص نیازمند و بینیاز، بین سائل و تکدیگر و شخص سخاوتمند و بخششگر وجود دارد، مقایسه نمود. این رابطه از تمام این روابط دقیقتر، عمیقتر، قویتر و گستردهتر است.
روابط از صفات سرچشمه گرفته و تابع آنها هستند
این رابطه عجیب و بیمانند که بین بنده و پروردگار وجود دارد، قابل درک و فهم نیست؛ مگر برای کسی که صفت «بنده» و «رب» را بفهمد؛ زیرا روابط همواره تابع صفات بوده و از آنها سرچشمه میگیرند. انسان نمیتواند رابطه بین دو نفر را مشخص بکند؛ مگر زمانی که صفات هر یک از آن دو را درک کرده و تفاوت و یا برتریای که بین آن دو وجود دارد و مقدار نیاز هر یکی به دیگری و برتریشان را نسبت به یکدیگر بفهمد. تمام روابطی که در زندگی با آنها سروکار داریم و روابط قانونی و روابط مدنی و اجتماعی که پیونددهنده جامعه هستند، وابسته به صفات و ویژگیهای افراد، موجودات، اعضای خانواده و یا حاکمان هستند که ما این صفات را میشناسیم و یا گمان میکنیم که آنها را میشناسیم.
اسماء و صفات الهی و جایگاهشان از نظر دین و قرآن
کتابهای آسمانی، ادیان و آئینها، پیش از آنکه به بحث رابطه بین بنده و پروردگار بپردازند و به عبادت دعوت دهند و احکام و فرائض را قانونگذاری کنند و به فرمانبرداری تشویق نمایند، ابتدا به بیان صفات پرداختهاند. در تمام ادیان آسمانی، بحث عقیده بر بحث عمل، عبادات و احکام مقدم بوده است. تمام پیامبران الهی در ادوار و اماکن مختلف، پیش از دعوت به هر امر دیگری، به علم و معرفت صحیح فراخواندهاند و به درستی اوصاف الهی را بیان کرده و به پاکی و تقدیس دعوت دادهاند. موضوع صفات الهی بیشتر اوقات و تلاشهای آنان را به خود اختصاص داده و در کتابها و دعوتهایشان جایگاه بزرگی به این موضوع داده شده است. آنان در این زمینه به جهاد اکبر پرداختهاند.
قرآن، که پایانبخش تمام کتابهای آسمانی و کتابی جاودانه است، بزرگترین گواه این مدعاست؛ زیرا موضوع اسماء و صفات و عقیده بارها و به صورتهای گوناگون در آن ذکر شده و موضوع اصلی این کتاب معجز را تشکیل میدهد. سوره اخلاص، با وجود کوتاهی و اختصارش، به دلیل اینکه این موضوع به صراحت و قوت در آن بیان شده، به یکسوم قرآن تعبیر شده است. و در قرآن، صفات و اسمای حسنی و افعال و کردارهای شگرف الله سبحانه و تعالی، که دلالت بر نیرو و قدرت، آفرینش و نوآوری، لطف و مهربانی، دوستی و ترحم، بخشش و کرم، عفو و گذشت، بخشیدن و منع کردن، ضرر و نفع، علم و معرفت، قرب و نزدیکی، احاطه و همراهی و قبول و اجابت میکنند، ذکر شدهاند و ذات الله تعالی را نمونهی والای زیبایی، بزرگی، کمال و بخشش معرفی میکنند: «وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»؛ «و از آنِ اوست وصف برتر در آسمانها و زمین و اوست آن پیروزمند سنجیدهکار.»
و ذات باری تعالی را در صفات زیبا و نیکو، منفرد میگردانند: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ»؛ «نیست مانند او هیچ چیزی و اوست آن شنوای بینا».