خواهرم در لوای روشنفکری خودخوانده، دیگر حجاب نمیپوشد!
سلام
خواهر بنده مدتی است که از اعتقادات خود دست کشیده و اسمش را روشنفکری میداند؛ اول نمازش را ترک کرد، بعد روزه، بعد پیامبر، حجاب و مرحله به مرحله الان هم میفرمایند: محققان دینی ثابت کردهاند که حجاب در قرآن ثابت نشده است مرد مو دارد سرش لخت است زن هم موهایش بیرون باشد چه اشکال دارد؟
خواهشمندم به این موضوع پاسخ دهید. ممنون
و علیکم السلام و رحمت الله و بركاته
بله متاسفانه اسلام ستیزان به صورت فرهنگی کار میکنند و قدم به قدم گام بر میدارند اما به نظر شما نهایت چیزی که آنها میخواهند چیست؟ پایان این مراحل چیست؟ اگر برنامههای آنها عملی شود وضعیت جوانان ما به کجا ختم میشود؟
آنها میخواهند جوانی را تحویل نسل آتی دهند که تا دلشان بخواهد ادعای آزادی و روشنفکری داشته باشد هر آنچه دلش خواست و احساس کرد به نفعش است انجام دهد هیچ امر مقدسی وجود نداشته باشد هیچ چیز مطلق نباشد اما ادعا کنند طرز فکر آنها مطلق است!!! زن و شوهر به راحتی در روی هم بایستند خواهر به برادر بگوید به تو چه من خودم بهتر میدانم، ارتباط با خالق از بین برود انسان به خودپرستی بپردازد در نهایت نهادی بنام خانواده را متلاشی کنند و به دنبال آن امت «اسلام» را از درون پوسیده نمایند و این بار با خیال راحت بر دنیا حکومت کنند و همهی ملتها را به بردگی اقتصادی و جنسی و فرهنگی بکشانند چپها و راستها دنیا را در بین خود تقسیم کنند و افراد میانی هم قربانی شوند این است مرحله بندی و برنامهی بلندمدت آنها آنچه زجرآور میباشد این است که جوانان ما را نردبانی کردهاند برای صعودِ خودشان هر انسانی باید بندهی کسی باشد که بی نیاز است و بندگی را برای منفعت خودِ بنده بخواهد و با یک نگرش کلی و منصفانه متوجه میشویم که فقط خدا این گونه است لذا ما باید فقط بندهی خدای رحمان. باشیم ولی متاسفانه با انواع شعارها و تلبیسها جوانان ما را به بندگی برنامههایی کشاندهاند که خودِ آن تلبیس گران از آن نفع میبرند و به «قربانی شدن جوانان ما» و پا گذاشتن روی جسدهای آنها شدیدا نیازمند هستند.
اما لازم است بدانند که این وعدهی حق خداوند است که میفرماید: [يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ الله بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى الله إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ] (توبه: ۳۲) آنان میخواهند نور خدا را با گمانهای باطل و سخنان ناروای دهان خود خاموش گردانند و از گسترش این نور که اسلام است جلوگیری کنند ولی خداوند جز این نمیخواهد که نور خود را به کمال رساند و پیوسته با پیروزی این آئین، آن را گستردهتر گرداند هر چند که کافران دوست نداشته باشند.
گمان نداشته باشید که نور خداوند خاموش شدنی است آن هم با دهان ناباوران اما واقعا دردناک است عدهای بخاطر دلایل واهی و کم ارزش قربانی شوند و با از دست دادن ایمان خود از قافلهی خوشبختی و برنامهی تعیین شدهی پروردگار منحرف گردند. پروردگارا ما و جوانان ما را از فتنه ها محفوظ بدار، آمین یا ارحم الراحمین.
اما سوال شما برادر عزیزمان چطور در قرآن به پوشاندن مو اشاره نشده [يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِيمًا] (احزاب (٥٩).
ای پیغمبر به همسران و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو که رداهای خود را جمع و جور بر خویش فرو افکنند تا این که از زنان بیبندوبار وآلوده دست کم باز شناخته شوند و در نتیجه مورد اذیت و آزار (اوباش) قرار نگیرند خداوند پیوسته آمرزنده و مهربان بوده و هست و اگر تا کنون در رعایت کامل حجاب سست بودهاید و کوتاهی کردهاید، توبه کنید و از این کار دوری کنید تا خدا با مهر خود شما را ببخشد.»
به آیه نگاه کنید جلابیب به چه معناست؟ جمع جلباب میباشد به معنای روسری بلند به طوری که سینه را هم بپوشاند. آیا به نظر شما جلباب را به دست میبندند؟ به پا میبندند؟ به گردن میبندند؟ خیر؛ جلباب یعنی از روسری بلند تر و از چادر کوچکتر یا همان مقنعه.
بله اختلافاتی در این زمینه وجود دارد و جلباب را به چادر بزرگ هم معرفی کردهاند اما در صورت پذیرش این رای، هم مجوزی برای لخت کردن موها صادر نمی گردد والله أعلم.
فادی دروغ پرداز بر قرآن ایراد گرفته چرا که به زن مسلمان دستور داده که خود را بپوشد، آنجا که میفرماید: [وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ] (سوره النور/31) «وباید که روسریهایشان را بر گریبانهایشان فروگذارند» فادی میگوید: خُمُر جمع خمار است، وبه هر آن چیزی گفته میشود که زن سر خود را با آن میپوشاند. جیوبهن جمع جیب است که همان قلب یا سینه است، همچنین جیب به معنی یقه پیراهن است، لذا معنای آن چنین میشود: گردنهایشان را با پوشش روسریهایشان میپوشانند. ما میپرسیم: چگونه زن در حجابی قرار میگیرد که شبیه زندان است؟ حجاب روح کار ونشاط آزادی فردی را در زن میکشد، وانسانیت را به دوران بندگی وبردگی باز میگرداند.
نمیدانم چرا فادی حجاب را مورد تهاجم خود قرار داده، وآن را با این صفات ناپسند ومذموم توصیف میکند؟ در حالی که او یک کشیش مسیحی است، شخصی که مدعی اشتیاق به عفت وپاکدامنی، مبارز با فسق و فجور وزنا است، بیشک حجاب مایهی صیانت وحفظ زن وگسترش پاکیزگی وفضیلت در جامعه است.
چه کسی گفته که حجاب زندان زن است؟ وچرا فادی پیامها وتبلیغات شیاطین را تکرار میکند؟ بیشک دعوتگرات به شهوت، آرزومند گسترش فحشا وفسادند، آنان میخواهند مردان را به واسطه زنان در فتنه اندازند، آنان زنان را در حالی که خود را آرایش کرده وزیبا ساخته ودلربا و اغواگرند بیرون میفرستند، وبا حجاب وپوشش او میجنگند، بیشک فادی نیز یکی از این شیاطین مفسد است، وبه همین خاطر حجاب را مورد تهاجم خود قرار داده وآن را تباهکنندهی زن وقاتل روح کار ونشاط در او نظر میگیرد، در حالی که خود نیز میداند که زنان محجبه جزو با نشاط ترین زنان در جامعه هستند.
آیا اجبار حجاب، ظلم بر زنان نیست جواب این شبهه مشخص است و امر به حجاب فقط برای زنان مسلمان است و ملحد مختار است که هرگونه لباسی بپوشد. پس بیشتر جوابها را در مورد انگیزهی ایجاد این سؤال مطرح میکنیم و آفاتی که با طعمه قرار دادن زنان، جامعهی اسلامی را به قهقرا بردهاند، خدمتتان عرض میکنم. در قرآن کریم در دو جا و در سورههای «النور» و «الاحزاب» بحث حجاب آمده و در هر دو مورد واجب بودن حجاب خطاب به زنان مسلمان است. اما سؤالی که در ذهن خطور پیدا میکند این است که: حجاب امری واجب برای زنان مسلمانان است، پس چرا ملحدین اعتراض میکنند؟ کسی که به دلخواه خود، دین اسلام را پذیرفته و دوست دارد که شیوهی پوششِ خاصی که اسلام گفته رعایت کند، پس چرا باید به مذاق کسانی دیگر خوش نیاید؟
جواب مشخص است: مهمترین مسئلهای که توسط ملحدین و در صحنهی جهانی مورد اهتمام است، مسئلهی زنان میباشد. آنان زنان را به کالاهای جنسی تبدیل کردهاند و از آنها بهره برداریهای تبلیغاتی و تجارتی میکنند و دوست ندارند که زنان مسلمان نمادی باشند در مخالفت با این نقشهی شوم آنان با جلوکشیدن مسائل زنان در صدد فریب دادن زنان جامعهی ما هستند و به گونهای القاء کردهاند که گویا لخت بودن، نماد تمدن و پیشرفت و فرهنگ است و متأسفانه چنان در ذهن مخاطبین خود رسوخ کردهاند که با نگاهی به پیرامون خود به این موفقیت پیمیبریم. عریان بودن زن با پیشرفت او ارتباطی ندارد. پیشرفت زنان در گرو تصحیح افکارشان است. بسیار جای تعجب است که احساس شود هرچه لباس کمتر تن کنید بیشتر پیشرفت میکنید. این شبهه بیشتر یک نگاه جاهلانه به مسئلهی حجاب است. همانگونه که عرض کردیم یک زن مسلمان به دلخواه خودش حجاب را رعایت کرده است. ولی منادیان آزادی و دموکراسیِ پوشالی در کشورهای غربی مانع از حجاب زنان میشوند و گاهی آنان را از حقوق و مزایای اولیهی اجتماعی محروم میکنند.