نویسنده: ابومهاجر

المندی:

مندی عبارت از معبد صابئه می‌باشد، کتب مقدسشان نیز آنجا می‌باشد، مراسم تعمید شخصیات دینی نیز در آنجا انجام می‌شود، که حین تعمید به کنار راست نهر جاری می‌ایستند. معبد یک دروازه دارد که به طرف جنوب می‌باشد طوری که شخص داخل شونده رویش طرف ستاره قطب شمال قرار گیرد، وجود یک جوی آب که متصل به آب نهر باشد ضروری می‌باشد، دخول زنان در معبد جائز نیست، و در اوقات کار وجود پرچم یحیی (ع) در بالای آن حتمی است.

 نماز:

در یک روز سه بار نماز ادا می‌‌کنند پیش از آفتاب برآمد، وقت زوال و پیشتر از غروب، و در روزهای یکشنبه و عیدها مستحب است که با جماعت ادا شود، و در نماز ایشان ایستادن، رکوع و نشستن به زمین است و سجده ندارد، تقریبا یک ساعت و پانزده دقیقه را در برمی‌گیرد، نمازگزار در وقت نماز متوجه برج جدی بوده لباسش پاک و پاهایش برهنه باشد، هفت بار قرائت نماید که در قرائت خود پروردگار را تمجید نموده از وی استمداد نماید و درخواست سهولت اتصال به جهان انوار را نماید.

 روزه: در طول سال به مدت سی و شش روز از خوردن گوشت‌های که برای شان حلال است امتناع می ورزند، البته این امر ضروری نیست که پی در پی باشد.

طهارت: طهارت برمرد وزن یکسان و بدون تفاوت فرض می‌باشد و از جنابت غسل می‌کنند که بصورت غوطه خوردن سه بار در آب جاری با نیت غسل انجام می‌شود اما بعد از غوطه خوردن در آب وضو کردن واجب بوده، چرا که وضو کردن برای هر نماز واجب می‌باشد.

طریقه وضو چنین است که شخص در وقت وضو کردن متوجه ستاره قطب بوده مشابه مسلمان وضو انجام می‌دهد همچنین در وقت وضو دعاهای خاصی را نیز می‌خوانند و شکننده‌های وضو در نزدشان بول، غائط، باد، دست زدن به زن حائضه و نفاس است.

 تعمید:

تعمید باید توسط شخصیات دینی انجام شود. و در حالت ولادت، نکاح، و تعمید اجتماعی و عیدها، به شرح ذیل انجام می‌شود:

الف- ولادت: طفل بعد از چهل و پنج روز تعمید کرده می‌شود تا از پلیدی‌های ولادت پاک شود.

ب- تعمید نکاح: این تعمید در روز یکشنبه به حضور ترمیده و کتربرا، با غوطه خوردن سه بار در آب، همراه با تلاوت کتاب فلستا، با لباسی خاص انجام می‌شود، بعد از آن زن و شوهر از لیوانی که پر از آب نهری بنام ممبوهه شده باشد می‌نوشند بعد از آن هردو (البهثه) را می‌خورند و پیشانی خویش را به روغن کنجد چرب می‌کنند بعد از گذشت هفت روز هردو شخص بار دیگر تعمید نموده ظروفی که در آن‌ها خورده بودند و یا نوشیده بودند شسته می‌شود.

ج- تعمید اجتماعی: این تعمید در هر عید (پنجه) در کبیسه هرسال (شرح کبیسه عن‌قریب می‌آید) به مدت پنج روز انجام می‌شود، و تمام افراد طائفه را، اعم از مرد و زن، کلان و خورد، شامل می‌باشد، که توسط غوطه خوردن سه بار، در آب جاری قبل از خوردن طعام، صورت می‌پذیرد و مقصود مغفرت گناهان و خطایائی است که در تمام سال مرتکب شده‌اند.

عید یحیی: یک روز می‌باشد و از مقدس‌ ترین ایام به شمار می‌رود که (۶۰) روز بعد از عید پنجه می‌آید در این روز تولد یحیی که وی را پیامبر خاص خود می‌دانند است.

د- تعمید شخص قريب الموت و دفن آن: وقتی صابی نزدیک مردن می‌شود باید به آب جاری برده شود تا تعمیدش انجام شود. و کسی که بدون تعمید بمیرد وی نجس بوده دست زدن به آن حرام می‌باشد.

در وقت تعمید، وی را به طرف ستاره قطب شمالی نشانده غسل می‌دهند، بعدا به خانه‌اش آورده روی به طرف ستاره قطب، برفراشش می‌نشانند تا آنکه وفات نماید. بعد از موتش غسل داده می‌شود، کفن کرده می‌شود و در همان‌جا که وفات کرده دفن می‌شود، زیرا که نقل آن از یک قريه به قريه دیگر جائز نیست.

کسی که ناگهانی کشته شود ویا بمیرد غسل داده نمی‌شود و لمس کرده نمی شود، بلکه کتربرا واجب تعمید را از طرف وی انجام می‌دهد.

صابی به این طریق دفن می‌شود که به پشت خوابانده شده رویش و پاهایش بطرف برج جدی می‌شود و در دهنش اندکی خاک می‌اندازند، البته از اولین خاکی که از قبرش کندهاند.

بر اهل و خانواده میت گریه کردن، آواز کشیدن و بی‌صبری کردن حرام است زیرا مردن نزد آنان سبب سرور و خوشی بوده روز ماتم نیست.

نزد آنان همیشه بودن در دوزخ وجود ندارد، بلکه وقتی انسان می‌میرد یا جنت برده‌ می‌شود و یا به پاک کننده (یعنی دوزخ) و در آنجا به درجات متفاوت، تا وقت پاک شدنش، عذاب می‌شود و بعد ازآن روحش به ملاالاعلی انتقال می‌نماید و روح جاودان بوده جسد فانی می‌شود.

 افکار و معتقدات دیگر:

بکارة: مادر کتربرا و یا زوجه‌اش دختران خانه را بعد از تعمید شان، تاوقت تسلیم‌شان به شوهر بخاطر تاکید بقای بکارت و دختری‌شان تفتیش و بررسی می‌نماید.

گناه: وقتی زن یا دختر فعل‌ زنا را مرتکب شود کشته نمی‌شود، بلکه با وی ترک سخن می‌نمایند، و برایش ممکن است که توسط غوطه خوردن در آب جاری گناهش بخشوده شود.

دین شان به طلاق اعتراف ندارد، مگر در صورتی که انحرافات بزرگ اخلاقی صورت گیرد، در آن وقت طلاق و جدایی توسط کتربرا انجام می‌شود.

سال مندائی ۳۶۰ روز، مشتمل به دوازده ماه است که هر ماهش ۳۰ روز می‌باشد، پنج روز دیگر زیاده میماند که آنها را روزهای کبیسه می‌گویند و در آن روزها عید پنجه را انجام می‌دهند.

به صحیح بودن تاريخ هجری عقیده دارند واز آن استفاده نیر می‌نمایند، البته این به سبب اختلاط‌شان با مسلمانان می‌باشد، و علاوه بر آن ظهور حضرت محمد (ص) در کتب مقدسی که نزدشان موجود است ذکرشده.

روز یکشنبه را مثل نصارا تعظیم و تقديس می‌نمایند و در آن روز هیچ کاری انجام نمی‌دهند.

 از رنگ کبود نیلی خیلی نفرت دارند و آن‌را هرگز لمس نمی‌کنند.

مرد نکاح ناکرده  جنت ندارد، نه در دنیا نه در آخرت.

درباره امور آینده توسط نظر کردن در آسمان و ستاره‌‌ها و توسط بعضی حساب‌های فلکی، پیشگویی می‌کنند.

برای هر مراسم دینی لباس خاصی وجود دارد، و برای هر مرتبه از مراتب دینی نیز لباس خاصی وجود دارد.

برای مرد، به هر اندازه  که شرایط و اوضاع زندگی‌اش اجازه می‌دهد، حق و اجازه است که ازدواج نماید.

همچنان کاهنان برای مردم وقت مناسب برای تجارت و برای سفر را بیان می‌کنند و اخبار ایشان از طریق علم نجوم می‌باشد.

عقیده‌شان به‌ این‌ تصریح نموده که میراث برای پسر بزرگ خاص می‌باشد، ولی به خاطر مجاورت و همسایگی‌شان با مسلمانان قانون اسلامی را در میراث عمل می‌کنند.

ریشه های فکری و اعتقادی:

صابئه از ادیان و مفکوره‌های زیادی که با ایشان همزیستی نموده‌ اند‌، متاثر شده اند.

مشهور ترین فرقه‌های قدیمی صابئه چهار فرقه: اصحاب روحانیات، اصحاب هیاکل، اصحاب اشخاص، و حلولیه.

از یهودیت، مسیحیت، و مجوسیت، بخاطر مجاورت‌شان با آنان، متاثر شده‌اند.

به افلاطونیه جدید که فلسفه آن در سوریه استقرار یافت متاثر شده‌اند مثل عقیده به فیض روحی برجهان مادی

به فلسفه دینی که در دوران ابراهیم خلیل (ع) ظاهر گردیده بود، نیز متاثر گرديدند، که مردم در آنوقت به قدرت ستاره‌ها در تاثیر نمودن برزندگی مردم عقیده داشتند به همین دلیل به آنان ستاره پرست گفته می‌شود.

انتشار و جاهای نفوذ:

 صابئه مندائی موجود در کناره‌های پایانی نهرهای دجله و فرات منتشراند، و در مناطق اهواز و شط العرب سکونت داشته، در شهرهای العماره، ناصریه، بصره، قلعه صالح، حلفایه، زکیه، بازار شیوخ، و قرنه (قرنه جای اقتران و اتصال دجله و فرات) به کثرت وجود دارند، همچنان در ایران در کنار نهر کارون و دز منتشراند و در شهرهای ساحلی ایران مثل محمره، ناصریه اهواز، ششتر، و دزفول سکونت دارند.

اکثر شان در درست کردن ميناء فضه برای تزیین زیورات، ظروف، ساعت‌ها کار می‌کنند، تقريباً این کسب مخصوص آنان می‌باشد، زیرا اسرار آن را مخفی نگه‌داشته به کسی دیگری نمی‌آموزانند، همچنان در درست کردن غلاف‌های چوبی برای شمشیر، آهنگری و خنجر سازی ماهر هستند و به امور سیاسی علاقه  ندارند.

مهارت‌شان در درست کردن ميناء  باعث شده تا به خاطر کار به بیروت، دمشق، و اسکندریه کوچ کنند، حتی بعضی  از آنان به ایتالیا، فرانسه و آمریکا رسیده‌اند.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version