نویسنده: شکران احمدی

پیشگفتار

الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله، وعلی آله وصحبه ومن والاه.
پس از نعمت بزرگ رسالت پیامبر ‌اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)‌ و اكمال دین و ختم نبوت، بزرگ‌ترین نعمتی كه امت اسلامی از وجود آن بهرمند شد، نعمت استخلاف و تمكین دین در قالب «خلافت راشده» بود كه در یك دورۀ تاریخی سی‌ساله رخ نمود، این دوره‌ گرچه به ظاهر كوتاه بود، اما از حیث اهمیت و تأثیر‌گذاری در بقا و جاودانگی دین اسلام و امت اسلامی و در سرنوشت جهان پس از ختم نبوت، و الگو بودن برای ادوار بعدی نقشی حیاتی و تاریخ‌ساز داشت.
در این دوران پرافتخار به سبب فراست ایمانی و اقدامات پیامبرگونۀ فیض‌یافتگان مكتب نبوت، ارمغان‌های رسالت محمدی جهانی شد و پایه‌های دین تثبیت گردید؛ قرآن به‌عنوان منبع نخست و جاویدان دین اسلام از تحریف و پراكندگی مصون ماند و در مصحف‌ها ثبت و ضبط گردید و انتشار جهانی یافت؛ سنّت‌و حدیث به‌عنوان دومین و با ارزش‌ترین گنجینة روایی دین رونق محافل علمی و آموزشی جهان اسلام گردید، و مبنای قانونگذاری فقه و اجتهاد قرار گرفت؛ علم فقه راهش را پیدا كرد و اصل راهگشای اجماع و قیاس بنیان یافت تا در مسائل مجتهدفیه و اختلافی راه ‌برون‌رفتی برای امت اسلامی باشد؛ علم تزكیه و احسان، مراتب علم حكمت، وجوه اخلاق فاضله و اخلاق ‌رذیله و علم خانواده و نحوۀ ادارۀ جامعه و مسائل مربوط به آن نیز در این دوره، نمودی بایسته و شایسته یافت.
آن‌حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) چون آخرین و كامل‌‌ترین پیامبر خداست و تعالیم وی نیز از هر نظر كامل‌ترین است، حكومتش نیز تا قیامت بهترین نمونه حكومت‌ها محسوب می‌شود، لذا لازم بود كه بعد از آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) امر جانشینی ایشان برقرار باشد.
افرادی هم كه جانشین ایشان قرار گرفتند، همه از شمار بهترین تربیت‌یافتگان مكتب آنحضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم) یعنی صحابه كرام (رضی‌الله‌عنهما) بودند. آن‌ها بیش از هر كس شایسته بودند كه حكومت خود را مشابه حكومت حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) قرار دهند. به همین دلیل حكومت آنها به خلافت راشده موسوم گردید، ولی پس از خلافت راشده هر چه فاصله زمانی بیشتر شد، وضع حكومت‌ها نسبت به گذشته متغیرتر گردید.
البته خلفای راشدین با الگو قرار دادن سیرۀ تابناك حضرت ‌رسول (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) كوشیدند تا ذره‌ای از این مسیر متعالی تخطی نكنند و همواره در صدد بودند تا بتوانند به نحو شایسته و به بهترین روش از شریعت و سنّت پیروی كنند و هر یك مطابق با اوضاع زمان خویش در این راه گام برداشتند و فداکاری كردند.
علاوه بر آن در دوران خلافت، اختیار كردن زندگی زاهدانه كه نمی‌توانست با حقوق دریافتی از بیت‌المال یك بار شیرینی تهیه كرده و دهان بچه‌های خود را شیرین كند؛ آن هم در زمان تسلسل فتوحات و غنایم و نیز در آخرین  لحظات، زمین شخصی خود را فروختن و به بیت‌المال مسترد كردن و مبلغی را كه در دوران خلافت (با تصویب مسلمین) به‌عنوان حقوق دریافت كرده بود و وصیت وی نسبت به برگرداندن تمام وسایلی كه در زمان خلافت از آنها استفاده می‌كرد به بیت‌المال، واقعاتی از زهد و ایثار هستند كه شاید نظیر آنها در زندگی هیچ فردی جز انبیا (علیهم‌السلام) یافت نشود و پرتو همان اصلی هستند که شرف نیابت وی را حاصل كرده و خلیفه بودن‌شان میسر گردید.
همین طبیعت و طرز زندگی خلافت نبوت، در آخرین حلقه این زنجیر، طلایی یعنی پسر عموی پیامبر علی (رضی‌الله‌عنه) به وضوح نمایان بود، می‌بینیم كه او نیز حكم و اصول را در برابر سیاست و مصلحت مقدم داشته برای بقا و استحکام خلافت از شیوه‌ها و تدابیری كه ارباب حكومت اختیار می‌كنند و برای امین خلافت نبوت مناسب نیست اجتناب نمود و بی‌باكانه آن دسته از حکام را كه از دیدگاه وی از نظر تقوا و پرهیزگاری بر معیار بلندی كه رسول‌الله و خلفایش به جای گذاشته و مناسب نظام خلافت بود، منطبق نمی‌آمدند، عزل نمود، به خاطر حفظ اصول و عقیده و باقی گذاشتن خلافت بر «منهاج نبوت» فرایض ناگواری را انجام داد كه مقتضای عقیده، یقین مؤمن و مطالبه زمان بودند، تمام مدت خلافت را در مجاهدات، درگیری‌ها و سفرهای مستمر گذرانید، یأس و ناامیدی به دل راه نداد و اظهار خستگی و گلایه از دشمنان نكرد.
زندگی زاهدانه حضرت علی (رضی‌الله‌عنه) پرتو كامل خلافت نبوت و نور خلافت صدیقی و فاروقی بود، زاهدان و پارسایان بزرگ نمی‌توانستند در این زندگی ساده و فقیرانه با وی برابری كنند. در حقیقت، ایمان به غیب و یقین به آخرت كه رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) و صحابه‌كرام پدید آورده بودند، ذهن و دل، سیرت و اخلاق، زندگی و كردار و سیاست آنها را در قالبی نوین قالب‌بندی نموده بود كه در تنگی و راحت، پیروزی و شكست، فقیری و حكومت به‌طور یكسان نمایان بود، آشكارترین و نیرومندترین معجزه این ایمان، خلفای راشدین می‌باشند، آنان به این معنی خلفای راشدین هستند كه طبیعت نبوت و میراث نبی به آنها منتقل شد و نیز در این طبیعت و روش از او پیروی کرده و نیابت كامل او را انجام دادند.
شكی نیست كه هر یك از خلفای راشدین به نوبت خود حق را ادا نموده و به جهانیان نشان دادند که نبوت، خلافت الهی و خلافت راشده، خلافت نبوت است. به نظر من دوران كوتاه خلافت راشده (كه از سی سال متجاوز نبود) برای تمام ادوار و مراحل آینده زندگی اسلامی سرمشق و الگو می‌باشد و برای هر یك از دوره‌های ناگزیری كه در پیش داریم راهنمایی وجود دارد، حیات طیبه و خلافت راشده حضرت ابوبكر (رضی‌الله‌عنه) رهنمودی است برای اینكه در آغاز كار و پشت سرگذاشتن مراحل ترقی نیاز به استقامت و ابزار نیروی ایمان و یقین می‌باشد و دوران خلافت فاروقی الگویی است برای اینكه در زمان صلح و امنیت و اوج ترقی چگونه از ایمان، استقامت و پایمردی و دلیری و شجاعت پاسداری شود، این درس ‌را از زندگی حضرت علی (رضی‌الله‌عنه) و حضرت عثمان (رضی‌الله‌عنه) می‌گیریم. اگر در تاریخ اسلامی فقط دو باب می‌‌بود و فقط خلافت صدیقی و فاروقی نمونه می‌‌بودند، در آن صورت این راهنمایی ناقص و ناتمام بود و برای دوران فتنه و هرج‌ومرج برای مسلمین امام و پیشوایی وجود نداشت كه از آن تقلید كنند، برای امتی كه مقدر بود تا قیامت باقی بماند و از تمام ادوار انسانی و فراز و نشیب تاریخ بگذرند، لازم بود كه هر دو نمونه را پیش روی داشته باشد، لذا خلافت راشده با تمام اجزای خود این نمونه‌ها را فراهم و این راهنمایی را تكمیل نمود. خداوند از ابوبكر، عمر، عثمان، و علی (رضی‌الله‌عنهما) راضی باد و آنان را خود خشنود گرداند و عزت بخشد و از سوی اسلام و امت اسلامی، پاداش نیكو عنایت فرماید.
یكی از رویدادهای مهم، حساس و تأمل‌برانگیز دوران خلافت راشده كه در سال‌های خلافت حضرت علی )رضی‌الله‌عنه) روی داد، جریان جنگ صفین و حكمیت است. بسیاری از نویسندگان و مؤرخان در مورد حقیقت این جریان دچار سردرگمی شده و با اعتماد بر روایات ضعیف و غیرقابل اعتبار، چهره‌ای ناخوشایند از اصحاب بزرگوار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) بویژه حضرت علی (رضی‌الله‌عنه)، حضرت ابوموسی اشعری و حضرت عمرو بن عاص به تصویر كشیده‌اند. حضرت ابوموسی اشعری (رضی‌الله‌عنه) را به ضعف رأی و فریب خوردن و حضرت عمرو بن عاص )رضی‌الله‌عنه) را به زیركی و فریبكاری متهم ساخته‌اند. در صورتی كه این قبیل روایات، ساختگی بوده و توسط مخالفان و دشمنان صحابه وضع شده‌اند، و بعضی از نویسندگان بدون ارزیابی دقیق و سنجش علمی، آنها را پذیرفته‌اند.
بنده در حد توان خویش برای روشن‌تر شدن بیشتر قضیۀ جنگ صفین و حكمیت، آن را در پرتو روایات صحیحی كه مورد اعتماد محققان برجستة تاریخ اسلام و اهل‌سنت است، بررسی کردم؛ در ضمن مختصرا در مورد زندگینامه حضرت علی (رضی‌الله‌عنه) و سپس در مورد جنگ صفین و مسئله حکمیت بحث نمودم و در نهایت هم، به مذهب اهل‌سنت پیرامون مشاجرات صحابه روشنی انداختم و رساله‌ام را به فرجام رساندم. امیدوارم الله متعال کوشش ناچیز بنده را به درگاهش بپذیرد و توشه دار بقایم بگرداند.
جا دارد در اخیر، از اساتید و دوستان بزرگواری که در راستای جمع‌آوری، تصحیح و تحقیق این رساله بنده را همکاری و تشویق نمودند سپاس‌گزاری نمایم. الله از ایشان راضی باد.
ادامه دارد…
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version