نویسنده: محمد الافغانی

شجاعت

صفت ديگری كه مسلمان واقعی از آن‌حضرت به ارث برده و باید ببرد و لازم است تا همه‌ی پيروان آن‌حضرت به آن متصف باشند، شجاعت است. هرچند نمی‌توان فطری بودن اين ويژه‌گی را ناديده گرفت، اما تأثير عقايد و باورها و محيط زنده‌گی، از خانواده گرفته تا مكتب و مدرسه و كوچه و بازار، در بارور كردن شجاعت نقش اساسی دارد.
رسول اللهe علاوه بر تعاليم قولی سعی می‌نمود با ارائه‌ی الگوی نيك به اصحاب خود بفهماند كه دليری انسان و فرو رفتن او در ميادين كارزار دعوت و جهاد تقدير الله متعال را تغيير نمی‌دهد، و شايسته نيست كه بنده‌ی مؤمن و معتقد به الله و آخرت به خاطر ترس از نيروهای شر و باطل دست از مبارزه بردارد.
حضرت علیt می‌گفت در وقت گرم شدن جنگ پيامبرe از همه‌ی ما به دشمن نزديك‌تر بود. وقتی از براء بن عازبt سوال شد كه آيا در جنگ حنين از نزد رسول اللهe فرار نموديد گفت:
«اما رسول اللهe فرار نكرد»
 در حديثی كه امام بخاری از انسt نقل كرده آمده است:
«كَانَ النَّبِيُّe أَحْسَنَ النَّاسِ وَأَشْجَعَ النَّاسِ وَأَجْوَدَ النَّاسِ وَلَقَدْ فَزِعَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ فَكَانَ النَّبِيُّe سَبَقَهُمْ عَلَى فَرَسٍ وَقَالَ وَجَدْنَاهُ بَحْرًا»
 (پيامبرe بهترين و شجاع‌ترين مردم بود؛ شبی مردم مدينه به طرف صدايی كه آنها را هراسان نمود بيرون شدند، ديدند كه پيامبرe قبل از آنان برآمده و در حالی كه بر اسب بی‌‌زين ابوطلحه سوار و شمشير به گردنش آويزان است از طرف صدا برمی‌گردد و به آنها می‌گويد: «نترسيد، نترسيد» سپس گفت: «اين اسب را همانند دريا يافتم)
از مكتب پيامبرe قهرمانانی چون عمرt خالدt سعد بن ابی وقاصt ربعي بن عامرt و مغيره بن شعبهt بر آمدند كه در شجاعت حتی دشمنان به آنان مثال می‌زنند؛ ابن جرير می‌گويد: «وقتی سعد بن ابي وقاص به قادسيه فرود آمد با او سپاهی متشكل از دوازده هزار نفر بود در حالی كه سپاه دشمن شصت‌هزار نفر بود، وقتی رستم وارد اردوگاه شد گفت: ای مردم عرب كسی را بفرستيد تا با ما مذاكره كند، سعدt مغيره را با چند نفر ديگر نزد رستم فرستاد، وقتی آنها به دربار رستم رسيدند، مغيره بر روی تخت نشست، برادر رستم به تندی او را نگاه كرد، مغيره گفت عصبانی مشو، اين جايگاه چيزی بر شرف و منزلت من نمی‌افزايد و از مقام برادرت نمی‌كاهد، رستم گفت ای مغيره شما مردمی بدبخت بوديد تا به اين جا رسيديد اگر غير از اين است برايم بگو، سپس رستم تيری از تيردان خود كشيده گفت: فكر نكنيد كه اين دوك‌ها می‌تواند شما را به جای برساند، مغيره در جوابش ابتدا از پيامبرe ياد كرده سپس فرمود: يكی از چيزهای كه خداوند متعال به دست مبارك او روزی ما كرد حبه‌يی است كه در سرزمين شما می‌رويد وقتی اهل و عيال ما از آن چشيدند گفتند ما نمی‌توانيم از آن خودداری كنيم، آمديم تا ايشان را از آن بهره‌مند سازيم يا بميريم. رستم گفت: پس شما يا می‌ميريد و يا كشته می‌شويد. مغيره گفت كشته‌گان ما به جنت می‌روند؛ اما كسانی را كه از شما می‌كشيم وارد دوزخ می‌شوند و آنان كه از ما زنده بمانند بر زنده‌گان شما پيروز می‌شوند…»
اين است مثال كسی كه به دست پيامبر بزرگوار اسلام تربيت يافته است؛ مغيره در مجلس رستم -مردی كه فارسی زبانان او را سنبل شجاعت و دليری می‌دانند- اين طور بي‌باكانه سخن می‌زند و ساز و برگ رستم او را مرعوب نمی‌سازد؛ راز شجاعت بی‌نظير مغيرهt چنان كه خود می‌گويد در ايمانش نهفته است؛ او معتقد بود كه اگر كشته شود وارد بهشت می‌گردد و اگر زنده بماند موفق و منصور است؛ در هر دو حالت چيزی از دست نمی‌دهد. پيامبر اسلامe از اين حقيقت چنين تعبير نموده‌اند:
«عَجَبًا لِأَمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ كُلَّهُ خَيْرٌ وَلَيْسَ ذَاكَ لِأَحَدٍ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَكَرَ فَكَانَ خَيْرًا لَهُ وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَكَانَ خَيْرًا لَهُ»
(عجب از كار مؤمن؛ همه‌ی برنامه‌های او به خيرش تمام میشود. اين چيز غير از مؤمن به كسی ديگر ميسر نيست، اگر برايش امتيازي برسد، شكر الله را به جا می‌آورد و به خيرش تمام می‌گردد و اگر به او مصيبت و سختی برسد، صبر می‌كند باز هم به نفعش منتهی می‌گردد)
طور كه قبلاً تذكر رفت بعضی از اوصاف انسان فطری است و مغيره نيز قبل از اسلام مردی شجاع بود، ولی چيزی كه باعث میشود تا در مقابل رستم اين طور بی‌باكانه سخن گويد، ايمان عميق و باور استوار او است؛ مغيرهt بسيار ساده و بدون تكلف، هم فلسفه‌ی لشكركشی و مبارزه‌ی خود را به آنان توضيح می‌دهد، هم آنان را از عواقب زشت راهی كه در پيش گرفته‌اند می‌ترساند و هم آنان را متوجه می‌سازد كه راز موفقيت و اطمينان خاطر مسلمانان اعتماد به الله و ايمان به آخرت است.
بخش قبلی | بخش بعدی

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version