نویسنده: ابو جریر
  • تردید نمودن ایدیولوژی کاپیتالیستی

    همانگونه که این ایدیولوژی در بالا مختصراً توضیح داده شد معلوم گردید که پیروان این ایدیولوژی به خدا باور دارند، یعنی به ماقبل ومابعد زندگی باور دارند ولی وجود دین را در زندگی، رد می‌کنند و خود، نظام زندگی می‌سازند و مطابق آن زندگی می‌کنند؛ این عقیده هم یک عقیده باطل است؛ زیرا این خود یک گمراهی است که خالق همه جهان را الله متعال می‌دانند، ولی می‌گویند که در زندگی ما دخالتی ندارد!

    ما وقتی عمیقاً در مورد این ایدیولوژی دقت کنیم درمی‌یابیم که این ایدیولوژی ساخته فکر بشر بوده و به فکر بشر محدود است؛ لذا نمی‌تواند مشکلات انسان‌ها را حل کند. به همین خاطر است که نظام‌های ساخته‌ی فکر بشری، دارای تناقض زیاد هستند و به مرور زمان، تمام احکام آن تغییر می‌کند.

    در حقیقت، در این ایدیولوژی انسان‌ها سیادت می‌کنند درحالی‌که در اسلام، سیادت، از آنِ شریعت است و دولت فقط مجری آن است. اجرای نظام دموکراسی سبب بدبختی جامعه گردیده و مشکلات انسان‌ها را حل نمی‌کند، بلکه برعکس مشکلات آن‌ها را بیشتر می‌کند.

    این نظام از ریشه با اسلام در تضاد و تناقض قرار دارد؛ زیرا این ایدیولوژی، وابسته به دو اندیشه است که هر دو مخالف اسلام هستند و عبارتند از: 1. سیادت (صلاحیت حلال و حرام قرار دادن) از آنِ مردم است؛ 2. در این ایدیولوژی، آزادی‌های زیادی وجود دارد و همچنین مردم مصدر قدرت‌ها می‌باشند.

    دموکراسی سرمایه‌داری، مبدأ و ایدیولوژیِ دولت‌های غربی و آمریکا بوده که عبارت است از جدا دانستن دین از دولت و فاصله میان دین و زندگی. یا به عبارتی دیگر آنچه از قیصر است برای قیصر بگذار و آنچه از الله است برای الله؛ بنابراین، خود انسان است که برای خود نظام وضع می‌کند.

    این ایدیولوژی کفر بوده و متناقض با اسلام است؛ زیرا از نظر اسلام، شریعت را خداوند می‌فرستد و تنها اوست که برای انسان، نظام وضع می‌کند. وجود دولت را جزئی از احکام اسلام و لازمی دانسته، تا تمام امور زندگی بر اساس احکام شریعتی که او (خداوند) نازل کرده است حل و فصل گردد.

    بنابراین، به‌خاطر کفری بودن تفکر و ایدیولوژیِ سرمایه‌داری، برای مسلمانان حرام است که مبدأ سرمایه‌داری را بپذیرند و یا افکار و نظامش را انتخاب نمایند؛ زیرا انسان بندة خداست نه آزاد.

    آزادی‌های چهارگانه‌ای که در این ایدیولوژی وجود دارند متناقض و منافی با احکام اسلامی هستند؛ زیرا مسلمانان در عقیده خود آزاد نیستند و هرگاه مرتد شوند، به توبه فراخوانده می‌شوند و اگر بازنگردند، کشته می‌شوند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرموده است: «مَن بَدَّلَ دِينَهُ فَاقْتُلُوهُ» [بخاری] (هرکسی دین خود را عوض کرد، او را بکشید.)

    همچنین مسلمانان در ملکیت آزاد نیستند؛ برای شخص مسلمان جایز نیست که چیزی را در تملک خویش درآورد، مگر در چارچوب شرعیِ آن؛ بنابراین، او این آزادی را ندارد که در عوض هر چیزی که خواست، چیزی دیگر را تصاحب کند.

    آزادی شخصی در اسلام نیست؛ آزادی شخصی در اسلام وجود نداشته بلکه وی پایبند به آنچه که شرع به وی لازم کرده، می‌باشد. اگر مسلمانی خلاف آنچه الله متعال دستور داده عمل نماید، مجازات می‌شود. بنابراین، آزادی‌های موجود در نظام سرمایه‌داری غرب، در اسلام وجود ندارند. بلکه این آزادی‌ها از بارزترین افکار نظام سرمایه‌داری دموکراسی هستند.

    نظام دموکراسی آن نظامی است که در آن اراده، سیادت و قدرت اجرایی قوانین، در دست مردم باشد؛ در این نظام، مردم سید و سردار خود هستند و هیچ کس دیگری بر آن‌ها سیادت ندارد. پس خودشان صاحب تشریع بوده و هرگونه شریعتی که بخواهند، برای خود درست می‌کنند و هر شریعتی را که بخواهند باطل و لغو می‌سازند. اما از آنجایی که خود ملت توانایی انجام این کارها را به صورت مستقیم ندارند،  برای خود نمایندگانی تعیین می‌کنند تا از طرف آن‌ها و به نیابت از ایشان به وضع قانون و شریعت بپردازند.

    بنابراین، این نظام، نظام کفری می‌باشد؛ چونکه آن را بشر وضع کرده و از احکام شریعت بدور است؛ لذا حکم کردن به‌وسیله‌ی آن، کفر بوده و نوعی دعوت به‌سوی نظام کفری می‌باشد. درحالی‌که اسلام، سیادت را از آنِ شریعت می‌داند و آزادی‌های مسلمانان در تمام اعمال را وابسته به احکام شرعی کرده و در هیچ یک از اعمال آن‌ها را آزاد نگذاشته است؛ چونکه این آزادی‌های چهارگانه، کاملاً با اسلام در تضاد هستند.

    مسلمانان باید متوجه باشند که دموکراسی با اسلام سازگار نمی‌باشد، چونکه دموکراسی از اندیشة بشر سرچشمه گرفته و نظام اسلامی از وحی الهی سرچشمه گرفته است؛ لذا حلّال تمام مشکلات انسان‌ها می‌باشد. لذا، کسانی‌که به ایدیولوژی‌های دیگر روی می‌آورند و صاحبان این ایدیولوژی را دوست و همراز خود می‌گیرند، خداوند متعال درسورة آل عمران آیة 118 در مورد آن‌ها می‌فرماید: «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَاتَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَايَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ» (ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید! آن‌ها از هرگونه شرّ و فسادی دربارة شما، کوتاهی نمی‌کنند. آن‌ها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. [نشانه‌های] دشمنی از دهان [و کلام]شان آشکار شده؛ و آنچه در دل‌های‌شان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است.)

    همچنین خداوند متعال در سورة یوسف می‌فرماید: «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلهِ ۚ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» [يوسف: 40] (حکم تنها از آن خداست؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید! این است آیین پابرجا؛ ولی بیشتر مردم نمی‌دانند!)

    مسلمانان باید بدانند که نظام اسلامی نعمت و تحفۀ خداوند متعال برای بشریت می‌باشد؛ زیرا این اسلام بود که برای مسلمانان وحدت و یکپارچگی به ارمغان آورد ولی اکنون، یعنی زمانی که استعمارگران خونخوار، دولت و نظام اسلامی را توسط مزدوران خود از بین بردند، قدرت مسلمانان به ضعف، عزت‌شان به ذلت تبدیل شد و اجرای نظام اسلامی جای خود را به اجرای نظام دموکراسی، داد.

    نتیجۀ اجرای ایدیولوژی سوسیالیستی و کاپیتالیستی  این است که میلیون‌ها انسان به قتل رسیده، میلیون‌ها انسان گمراه شده و میلیون‌ها انسان دیگر را تحت استعمار قرار داده. تحفه‌ی این دو نظام این است که همه روزه قتل‌های بسیار زیادی صورت می‌گیرد؛ به‌طور مثال سوسیالیست‌ها در 85 سال حاکمیت، 48 میلیون انسان را کشتند که چهل میلیون انسان را تنها استالین کشت.

    نظام کاپیتالیستی (سرمایه داری) نیز همه روزه خون انسان‌ها را می‌ریزد، همانگونه که شاهد آن هستیم، همچنین آنان جامعه را مرتکب جنایت‌های دیگری مثل: چور، چپاول، دزدی‌، قمار، نوشیدن شراب، زنا، لواطت و هزاران مرض روحی و روانی دیگر کردند.

    ولی متأسفانه شاهد آن هستیم که جامعۀ امروزی ما ایدیولوژی کاپیتالیستی را،  که از ریشه با اسلام در تضاد است، متابعت و پیروی می‌کند و راه برون رفت از مشکلات خود را در این می‌داند، حالانکه این کار در واقع، الگو گرفتن و تقلید کردن از ایدیولوژی بیگانگان است که از لحاظ شرعی اصلا جواز ندارد؛ حتی اگر تقلید در عقیده باشد، سبب کفر مقلدین این ایدیولوژی می‌گردد؛ چون مسلمانان باید پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم را اطاعت کنند و او را الگوی خود قرار دهند؛ زیرا اطاعت کردن و الگو گرفتن از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم واجب می‌باشد.

    برخی از گروه‌ها و احزاب سیاسی از ایدیولوژی‌های سوسیالیستی و کاپیتالیستی پیروی می‌کنند و برای اصلاح جامعه، ایجاد دولت و تشکیل نظام، از این ایدیولوژی‌ها پیروی می‌کنند و راه حل خود را در آن‌ها جستجو می‌کنند، بی‌خبر از اینکه اسلام بخاطر حل مشکلات انسان‌ها آمده و تمام مشکلات انسان‌ها را حل نموده است.

    در نظام اسلامی، قانون اساسی و سایر قوانین و احکام برگرفته از کتاب خدا و سنّت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌باشد و غیر آن مردود است؛ زیرا خداوند متعال می‌فرماید: «فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللهُ ۖ وَلَاتَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ.» [مائده: 48] (پس بر طبق احکامی که خدا نازل کرده، در میان آن‌ها حکم کن! از هوا و هوس‌های آنان پیروی نکن! و از احکام الهی، روی مگردان!)

    و همچنان فرموده است: «وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللهُ إِلَيْكَ» [مائده: 42] (و در میان آن‌ها [اهل کتاب‌]، طبق آنچه خداوند نازل کرده، داوری کن! و از هوس‌های آنان پیروی مکن! و از آن‌ها برحذر باش، مبادا تو را از بعض احکامی که خدا بر تو نازل کرده، منحرف سازند!)

    درجایی دیگر خداوند متعال صدور حکم خلاف اسلام را کفر دانسته: «وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ» [مائده: 44] (و آن‌ها که به احکامی که خدا نازل کرده حکم نمی‌کنند، کافرند.)

    پس ایدیولوژی‌های دیگر، غیر از اسلام مانند دموکراسی و کمونیستی، با اسلام در تضاد هستند؛ زیرا آن‌ها توسط انسان‌ها ساخته شده‌اند؛ لذا پذیرفتن آن‌ها و دعوت به سوی آن‌ها و برقراری جامعه بر اساس آن‌ها حرام می‌باشد.

    همچنین بر مسلمانان حرام است که بر اساس قومی، نژادی و امثال این‌ها گرد هم جمع شوند؛ زیرا ترویج این اعمال نیز همین حکم را دارد؛ زیرا الله متعال می‌فرماید: «وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» [آل‌عمران: 85] (و هر کس جز اسلام [و تسلیم در برابر فرمان حق،] آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است.)

    و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز می‌فرماید: «مَن عَمِلَ عملًا ليس عليه أمرُنا فهو رَدٌّ» [متفق علیه] (هرکسی کاری انجام دهد که بر امر ما [اسلام] نباشد، آن عمل مردود است.)

    حضرت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم واجب الاتباع می‌باشد؛ به دلیل این قول خداوند متعال که می‌فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُواللهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللهَ كَثِيرًا» [احزاب: 21] (مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آن‌ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند.)

    همچنین می‌فرماید: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ» [آل‌عمران: 31] (بگو: اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید! تا خدا [نیز] شما را دوست بدارد؛ و گناهان‌تان را ببخشد.)

    همچنین در این آیه الله متعال فرموده‌اند: «وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» [حشر: 7] (آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید [و اجرا کنید]، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید.)

     مسلمانان باید بدانند که در اسلام همه چیز موجود است و خداوند متعال به‌وسیله‌ی این دین، تمام چیزها را بیان کرده است، چنانچه می‌فرماید: «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ» [نحل: 89] (و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایۀ هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است!)

    بنابراین، در قرآن‌کریم همه چیز وجود دارد؛ یعنی برای همۀ مشکلات راه حل داده است، پس چرا مسلمانان به ایدیولوژی‌های دیگر رجوع می‌کنند و دیگران را الگوی خود می‌گیرند و مطابق ایدیولوژی‌های آن‌ها حرکت می‌کنند‌؟ درحالی‌که اسلام تکمیل گردیده است و برای تمام مشکلات راه‌حل ارائه کرده است و هیچ مشکلی نیست که بدون راه‌حل باقی مانده باشد.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version