نویسنده: احمدالله مهاجر
هیچ جامعه‌ای، قبل از آنکه حدود الهی در آن تطبیق نگردد، اسلامی گفته نمی‌شود و نمی‌توانیم نظام حاکم در آن را اسلامی خطاب نماییم، بلکه هرگاه شریعت محمدی را در تمامی ابعاد زندگی؛ فردی و اجتماعی قایم و حاکم ساختند و فضای زیستی خویش را با انوارات و تجلیات شریعت اسلامی روشن نمودند، به‌رغم اینکه دشمنان، ایشان را با القاب گوناگون مخاطب قرار دهند، آن نظام، نظام اسلامی بوده و برکات بی‌پایان الهی در آن جامعه فرود می‌آید.
اسلام، بر یک و یا دو حکم اطلاق نمی‌شود و نه کسی که یک و یا دو حکم شریعت را پذیرا باشد و به‌سایر احکام آن، پشت کرده باشد، مسلمان حقیقی گفته می‌شود.
این ممکن نیست که یک فرد این حکم خدا «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ؛ یعنی، روزهٔ ماه مبارک رمضان بر شما (ای مؤمنان) فرض قرار داده شده است.» را قبول داشته باشد، اما از این حکم خدا «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ؛ یعنی، بر شما (ای مؤمنان! در صورت قتل عمد) قصاص گرفتن و یا قصاص دادن، فرض قرار داده شده است.» روبرتابد و مسلمان واقعی کسی نیست که آیات فرض بودن نماز را پذیرا و از آیات فرضیت جهاد و حرمت رشوت و ربا روگردان باشد.
قرآن کتابی نیست که تنها بر مردگان و روزهای تعزیت و در نمازهای تراویح تلاون شده و در حمله‌ی إسقاط دور داده شود؛ بلکه این کتابی‌ست فراتر از تمامی این موارد؛ برای ساخت‌وساز بشریت، بلکه تمامی مخلوقات فرود آمده است تا بر آنها حکم‌فرمایی نموده و بشریت را تحت قوانین فرستاده‌شدهٔ باری‌تعالی به‌قله‌های سرفرازی برساند، باری‌تعالی می‌فرماید: «إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِتَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِمَآ أَرَىٰكَ ٱللَّهُۚ وَلَا تَكُن لِّلۡخَآئِنِينَ خَصِيمٗا.» (النساء: ۱۰۵)؛ یعنی: ما كتاب را به راستى به تو نازل كرده ايم تا با آنچه خداوند به تو نمايانده است،بين مردم حكم كنى و براى[جانبدارى از]خيانتكاران مدافع مباش!
در جای دیگر باری‌تعالی -خطاب به‌داوود (علیه‌السلام)- می‌فرماید: «يَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰكَ خَلِيفَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡكُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدُۢ بِمَا نَسُواْ يَوۡمَ ٱلۡحِسَابِ.» (صٓ: ۲۶)؛ یعنی: [و گفتيم:] اى داود! همانا تو را در زمين جانشين [و نمايندۀ خود] قرار داديم؛ پس ميان مردم به حق داورى كن و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف مى‌كند، بى ترديد كسانى كه از راه خدا منحرف مى‌شوند، چون روز حساب را فراموش كرده اند، عذابى سخت دارند.
این یکی از وصایای باری‌تعالی برای حاکمان است که آنها باید بر اساس قانونی که از سوی خدا فرود آمده، فیصله و دادگستری نمایند و از فیصله‌نمودن بر اساس قوانینی که از سوی بشر وضع شده اند و به‌نام قوانین وضعی شناخته می‌شوند، به‌گونه‌ای جدی پرهیز کنند.
ابن کثیر (رحمه‌الله) می‌فرماید: کسی که بر اساس قوانینی، غیر از کتاب خدا و شریعت محمدی رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فیصله و دادگستری می‌کند، بدون تردید کافر است؛ پس دادگستری بنابر قوانین یاسق (نخستین قوانین وضعی که چنگیزخان در برابر شریعت اسلامی آن را وضع نمود و بر اساس قدرت خود بر مردم آن را تحمیل می‌کرد.) و ترجیح آن بر شریعت اسلامی چگونه کفر نباشد.
بر امت اسلامی لازم است، تا شریعت اسلامی را در تمامی ابعاد زندگی خود، نهادینه ساخته و منازعات و امور خویش را بر آن حل‌وفصل نمایند.
جهان غرب، پس از مطالعه و فراگیری دقیق اسلام، قوانینی را که با قوانین اسلامی در تضاد قرار داشت، درعوض کتاب آسمانی و الهی بر مردم عرضه نموده و جهت تطبیق آن، در بیشتر کشورهای اسلامی اجیران خود را مجهز و مقرر نمودند، تا ملت‌های اسلامی را بر شریعت اسلامی بدگمان نموده و به‌سوی قوانین وضعی سوق دهند.
هرگاه، حدی از حدود الهی در سرزمینی تطبیق می‌گردد، شاهد حال می‌باشیم که دشمنان و اجیران‌شان از طریق رسانه‌های اجتماعی افواهاتی را مطرح می‌کنند و می‌نمایانند که تطبیق حدود نقض حقوق بشری و بی‌عزتی اعضای یک انسان است.
«کور خود بینای مردم»؛ فلسطین و اهل غزه که در خون غلط می‌خورند و حقوق بشر، حتی حقوق حیوانات با تمامی معنی نقض گردیده، بر یک کلمه لب نمی‌گشایند؛ اما در برابر شریعت اسلامی که در واقع سبب احیای بشریت و انسانیت می‌گردد، با آب‌وتاب واژه‌ها را پی‌هم قرار می‌دهند و با دلسوزی زیاد آن را نقض می‌دانند.
                بر این عقل و دانش بباید گریست.
بدون تردید، اسلام، دین و آیین عدل و انصاف است و تا زمانی اقدام بر مجازات فرد نمی‌کند که از حدود الهی تجاوز و تعدی صورت نگیرد و حقوق دیگران پایمال نشود که در این هنگام حق مسلم مسلمانان است که چنین فردی را مجازات کنند، تا از یک‌سو حق مظلوم گرفته شده و از طرف دیگر درس عبرتی برای این فرد مجرم قرار گیرد و از انجام بار دوم آن دست‌بردار شود.
چنین هم نیست که اسلام تنها دین مجازات باشد، چنانکه مستشرقین در اذهان مردم تزریق می‌نمایند، بلکه اسلام آیین عبادات، اخلاق، عقاید، حقوق و راهنمای انسانی است که انسانیت را به‌تمام معنی در خود جا داده است.
از آنجا که هر فرمان الهی یک عبادت شمرده می‌شود، تطبیق حدود نیز از عبادات بس‌بزرگی می‌باشد و به‌رغم آن، یکی از نعمت‌ها و رحمت‌های بزرگ الهی برای بندگان است، چون با تطبیق آن، جامعه فراگیر امنیت شده و در کمال سعادت به‌سر خواهند برد.
بنابراین، حاکم وقت، می‌باید در اجرای حدود الهی، جدی عمل نماید و نباید به‌خاطر منافع مادی مردم و یا دلسوزی بر آنها این قانون خدا را معطل نماید و نیز حدود را به‌خاطر هدف آن -که بازداشتن مردم از منکرات است- قایم نماید نه به‌خاطر تشفی یافتن قلوب، و نیز می‌بایست بر همگان -چه افراد بلندپایه باشد و یا پایین‌رتبه- یکسان تطبیق داده شود؛ در اینجاست که به‌هدف والای تنفیذ حدود دست یازیده و قدرت و سلطهٔ اسلام را تحکیم می‌بخشد.
در اجرا و تنفیذ حدود الهی، حکمت‌های فراوان و ارجمندی نهفته شده است که نمی‌توان آن را به‌زبان و قلم بشری بیان فرمود؛ در ذیل به‌بخشی از آن اشاره می‌داریم:
  • عبرت برای مجرم: زمانی که بر مجرمی، حد تطبیق داده شود، در آینده وی از امور ناپسند و ناشایسته اجتناب می‌ورزد.
تصور کنید، فردی است که جاهل، گمراه، با ایمان سست و یا عناد می‌کند و وعظ و ارشاد نیز تأثیری بر وی ندارد، با عذاب‌های گوناگون خداوند متعال بیدار نشده و عبرت نمی‌گیرد و فساد می‌کند؛ پس چنین شخصی چگونه سزاوار شفقت باشد؟! باید جزایی داده شود که هم خودش عبرت گرفته و هم برای دیگران مایه‌ی عبرت گردد.
بدون شک، قرآن برای اصلاح بشریت می‌باشد و از آنجا که قرآن دارای قوانین و مقرراتی است، باید اجرا کننده‌ای داشته باشد که حاکم وقت است؛ چون نوشتن قانون و طرح آن، به‌تنهایی مؤثر نیست، تا اینکه بدون کمی و کاستی به‌صحنهٔ اجرا درآورده نشود.
  • عبرت برای سایر مسلمانان: هرگاه در جامعه‌ای حدود الهی تطبیق کرده شود، علاوه‌بر مجرم، سایر مسلمانان نیز تحت تأثیر قرار گرفته و متأثر می‌گردند و خویشتن را از کرداری که مجرم مرتکب شده است، باز می‌دارند، تا مبادی همچون وی مجازات نشوند.
  • تأثیرپذیری دشمنان: هرگاه حدود الهی به‌گونه‌ای کامل تطبیق کرده شود، حق به‌حقدار رسیده و عدالت برپا می‌شود؛ اینجاست که دشمنان اسلام نیز به‌موضوع پی برده و متأثر می‌شوند؛ چنین مواردی را در تاریخ، زیاد سراغ داریم.
  • زدودن فساد از زمین: زمانی که افرادی در جامعه، با تمام شجاعت به‌انجام جرمی اقدام می‌کنند و مرتکب منکرات و فساد گردیده و اعمال ضد انسانی و اسلامی را انجام می‌دهند؛ بدون تردید چنین جامعه‌ای از فساد گسترده و ناامنی بزرگ برخوردار می‌باشد؛ اینجاست که بایستی اقدام جدی در برابر آنها صورت گرفته و آنان را از کارشان باز دارد؛ زیرا در غیر این‌صورت فساد گسترش پیدا می‌کند و هر که برای امنیت خویش، قدم برمی‌دارد که در چنین حالت ناهنجاری‌های اجتماعی و سیاسی زیادی بروز نموده و به‌رغم جامعه‌ای مذکور،‌ سایر جوامع نیز متأثر می‌شوند و از جهتی که هراسی در دل می‌یابند، دست به‌اسلحه می‌برند.
اسلام عزیز، چاره‌ای کار فساد پیشگان را بیان نموده و جزاهای خاصی را برای هر یک از مجرمین عملی، بیان فرموده است که با تعمیل و روی کارآودن آن، جامعه از واژگون شدن و نوسان تلاطم اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، فکری و…، رهایی می‌یابد.
  • بهره‌مند شدن حیوانات از تطبیق حدود: زمانی که در جامعه‌ای حدود الهی تطبیق گردد، علاوه‌بر انسان‌ها حیوانات نیز بهره‌مند می‌گردند.
رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) می‌فرماید: حَدٌّ يُقَامُ لِلَّهِ فِي الْأَرْضِ أَفْضَلُ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً.»(نسایی و ابن‌ماجه)؛ یعنی: رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فرمودند: اجرای یک حد الهی در روی زمین، بهتر از باران چهل روز است.
اگر دقیق نگاهی اندازیم، از حدیث مذبور خواهیم دانست که؛ بهره‌مند شدن حیوانات با روییدن زمین است، تا غذای ایشان تهیه شده و در هر حالت زندگی سودمند شوند و نسل خوبی را به‌بار آورند و روییدن زمین یکی از مسبّبات باران است و باران یکی از رحمت‌های پروردگار می‌باشد که بندگان خدا، زمانی که رضایت باری‌تعالی را به‌دست آورند، رحمت الهی فرود می‌آید.
بنابراین، حدود الهی، یکی از بزرگ‌ترین فرمانات پروردگار است که إعمال آن، رحمت خدا را به‌ارمغان آورده و تمامی مخلوقات خدا به‌شمول حیوانات از آن بهره‌مند می‌گردند.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version