نویسنده: عبدالحمید گرگیج
زیارت خانه خدا از ارکان مهم و از جملهٔ عبادات بدنی و مالی است. حج به لحاظ تئوری و مفهـوم علاوه بر عبادات مسائل مهم دیگری از امور اجتماعی ،سیاسی فرهنگی و اخلاقی تاریخی و عرفانی را در خود گنجانده است. این ابعاد سازنده و گوناگون حج به همان اندازه که حائز اهمیت هستند، متأسفانه به همان میزان مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته اند در نتیجه اکثریت قریب به اتفاق زائران خانه خدا به انجام رسوم و ضوابط ظاهری مناسک و احکام اکتفاء نموده، آگاهی لازم و عنایت چندانی به ابعاد اجتماعی، فلسفی، اخلاقی، عرفانی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی حج ندارند. اینجاست که پس از انجام این رکن عظیم و سازنده اسلام تحول چشمگیری در رفتار، روش و منش، خوی و خصلت زایرین محترم بوجود نمی آید مگر به ندرت و موردی.
مهمان خدا، باید همه ی علایق و خواسته های نفسانی را از خود بزداید و مادیات و مظاهر دنیوی را به کناری نهد و به راستی اعلان کند که اینک ایـن مـنـم، تنها و پیراسته از قید و بندهای ظلمانی دنیا فرار کننده از شهوات و هوا پرستی ها و تمام آن چیزهایی را که مورد علاقه و پسند من است به کناری نهاده ام و با آرامش خاطر و ضمیری امیدوار، به سوی تو سفر می کنم تا در مکتب تـو بهزیستی و بهتـر زندگی کردن را بیاموزم و بتوانم پس از این سفر رابطه مناسبی با خود و طبیعتی که در آن زیست می کنم و همنوعانی که با آنها زندگی مینمایم داشته باشم.
مهم ترین و سودمندترین حکمت حج ، اظهار عبودیت و بندگی به پیشگاه خداوند متعال است که این امر در تمام اعمال حج نظیر: احرام ، طواف ، سعی ، قربانی و… آشکار و مشخص است.
 حج­گزار با احرام و قطع وابستگی هایش از تعلقات مادی و دنیوی، از تمام قیود و وابستگی های خسران آور رها شده، آماده عروج و پرواز در فضاهای معنوی و عرفانی می گردد. همچنین ، حج ، نمایشی عظیم از وحدت جامعه اسلامی است. هر مسلمانی موظف است با رها شدن از همه قید و بندهای زندگی و پرهیز از همه روزمرگی ها، در این نمایش عظیم شرکت کند.
با اندکی تأمل در متون اسلامی، می‌توان دریافت که در طول تاریخ، مفهوم حج، در ابعاد گوناگون با روند حرکت پیامبران (علیهم السلام) و اهداف آنان در ارتباط بوده است.
در میان واجبات الهی، حج، برجستگی و ویژگی خاصی دارد که به ابعاد وسیـع و گسترده مناسک آن مربوط است و به دلیل همین گستردگی مناسک فلسفه اسرار‌آمیز حج همچنان پویا و شگفتی‌آفرین است؛ هرچند که برای بسیاری ناشناخته مانده است. حج گنجینه‌ای است با زوایای بی­شمار‌ که هرکس به قدر فهم و دانش خود، آن را درک می­کند و با این همه، حقایق آن تمام‌نشدنی است و پا به پای حرکت زمان و رشد اندیشه بشر، رشد می‌کند و هر اندازه، به بحث و بررسی فلسفه حج بپردازیم، نکات تازه‌تری خواهیم یافت. ازاین‌رو، یکی از عوامل مهم‌که می­تواند ما را در انجام دادن حج واقعی و مورد رضایت خداوند متعال یاری کند، توجه عمیق و همه‌جانبه به اسرار و فلسفه و روح حج است؛ زیرا وقتی ما با فلسفه و اسرار حج آشنا شویم و اهداف عالی شرع مقدس را از این فریضه بزرگ به دست آوریم، دیگر به خود اجازه نمی­دهیم‌که به اجرای مراسم تشریفاتی و اعمال خشک و بی­روح اکتفا کنیم.

حج هدایتی برای جهانیان:

از ایرادهاى بنى‌اسرائیل این بود که چرا مسلمانان، با توجه به قدمت بیت‌المقدس که هزار سال قبل از میلاد به‌دست حضرت سلیمان ساخته شده، آن را کنار گذاشته و کعبه را قبله خود برگزیده‌اند. این آیه در پاسخ آنان مى‏فرماید:
]إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمِينَ 8* فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَلِله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ الله غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ [{سوره آل عمران/ آیه: 96ـ 97}
«نخستين خانه‌كه نهاده شد به دنيا از بهر عبادت مردمان‌، خانه‌كعبه در زمين مكه است‌،‌ كه با خير و بركت و هدايت و راهنمای جهانيان است‌، درآنجا دلايل و نشانه‌های واضح وآشكاری است‌كه به امرخدا ساخته شده ومحل تكريم وی است‌، از جمله مقام ابراهيم عليه السلام است‌كه در آنجا بعبادت می‌پرداخت و از جمله آنكه هركس وارد آن شود، درامن وامان خواهد بود، و ازجمله‌كه خداوند بر مردمان واجب‌كرده است‌،‌ كه هركس توانائی مالی و جسمی دارد بايد بزيارت خانه كعبه برود، و هركس اين معانی را نپذيرد وكفر پيشه‌كند، خداوند ازهمه جهانيان بی‌نياز است، او تنها به خود ستم‌كرده و به خود آسيب رسانده است‌»‌.

تعريف حج

حجّ در لغت:  به معنی قصد به شیء معظم است و در شرع  مقدس اسلام اراده و قصد مکلف به بیت الله الحرام با اوصاف مخصوص در زمان مخصوص و با شرائط بالخصوص را می‌باشد.

معنی اصطلاحی:

مراد از حج در متون و منابع اسلامی، از جمله منابع فقهی، عازم شدن به سمت بیت الله الحرام به منظور به جا آوردن اعمال و عباداتی ویژه در زمانی خاص است.
به تعبیر برخی فقها، اصطلاح فقهیِ حج بر مجموعه اعمالی دلالت دارد که در مکان‌هایی خاص در مکه انجام می‌شوند.
پس حج شرعاً عبارت است از قصد مكه بمنظور اداء عبادت طواف خانه‌كعبه و سعی بين صفا ومروه ووقوف درعرفه و ديگرمناسك حج تنها بخاطراجابت امر خدا و طلب رضای او.
حج يكی از اركان اسلام است و يكی از فرايضی است‌كه از ضروريات دين شناخته شده است‌.
 بنابراين هركس فرضیت آن را انكاركند،‌ كافر می‌شود.
 بنا بقول برگزيده جمهور علما در سال ششم هجری واجب شده است‌. زیرا آيه:
]وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ [{سوره بقره/ آیه: 196} «حج و عمره را برای رضای خدا به اتمام وكمال انجام دهيد».
 درآن سال نازل شده است و اين وقتی درست است‌كه مراد از (‌اتمّوا=اتمام حج‌‌) آغاز وجوب وفرضيت آن باشد. درتاييد اين نظريه درقرائت ‌“‌علقمه‌‌“ و ‌“‌مسروق‌‌“ و ‌“‌ابراهيم نخعی‌‌“ بجای “‌اتمّوا‌“ “‌اقيموا“ آمده است‌كه طبرانی آنرا با سند صحيح روايت‌كرده است‌. ابن القيم ترجيح داده است‌كه حج در سال نهم يا دهم واجب شده باشد.

فضيلت حج

شارع مقدس مردم را به اداء فريضه حج بسيار تشويق و ترغيب نموده است‌، اينك به برخی ازآنها اشاره می‌كنيم‌:
آنچهكه درباره فضيلت حج آمده وآن را بهترين اعمال عباد دانسته است:
 ابوهريره (رضی‌الله‌عنه) گويد: از پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) سئوال شد كه كدام عمل انسان افضل و بهترين است‌؟ فرموده ‌ايمان بخدا و رسول او»‌.گفتند: سپس چه چيز؟ فرمود:  ‌سپس جهاد در راه خدا‌. گفتند: سپس چه چيز؟  فرمود: حج مبرور يعنی حجی‌كه‌گناه آميزه آن نباشد. حسن بصری در معنی حج مبرورگفته است‌: آنست‌كه حاجی پس از بازگشت نسبت بدنيا زاهد و بی‌رغبت و نسبت به آخرت راغب و مايل باشد.
با سند حسن درحديث مرفوع آمده است‌: بر و نيكوئی حج آنست‌كه ديگران را اطعام‌كنی و با مردم بملايمت و نرمی سخن‌گوئی‌.
آنچهكه درباره حجآمده استكه جهاد في سبيل الله است:
1ـ حسن بن علي بن ابيطالب‌گويد: مردی به پيشگاه پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) آمد وگفت‌: من ترسان و ناتوانم‌. پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) گفت‌: هَلُمَّ إِلَى جِهَادٍ لَا شَوْكَةَ فِيهِ: الْحَجِّ:  «برو به جهادی‌كه  در آن سختی و دردسر نيست‌كه حج است‌». بروايت طبرانی و عبدالرزاق‌كه راويان آن موثوق به هستند.
2‌ـ ابوهريره‌گويد: پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) گفت‌: جِهَادُ الْكَبِيرِ وَالضَّعِيفِ وَالْمَرْأَةِ الْحَجُّ «جهاد پير و ضعيف و زن حج است‌»‌.
بروايت نسائی با اسناد حسن‌.
٣-‌عايشه (رضی‌الله‌عنها) گويد:‌ گفتم‌: ای رسول خدا توجهاد را از بهترين اعمال می‌دانی، آيا ما به جهاد نرويم‌؟ او فرمود: «لَكِنَّ أَفْضَلَ الجِهَادِ حَجٌّ مَبْرُورٌ» «‌برای شما زنان بهترين جهاد حج مقبول است‌».
4-‌بخاری و مسلم‌گويند: عايشه‌ (رضی‌الله‌عنها) گويد:‌ گفتم‌: ای رسول خدا ما هم همراه شما به جهاد و غزوه بيایيم‌؟‌گفت‌:«لَكِنَّ أَحْسَنَ الجِهَادِ وَأَجْمَلَهُ الحَجُّ، حَجٌّ مَبْرُورٌ» «برای شما زنان نيكوترين و زيباترين جهاد حج است‌، حج مقبول‌»‌. عايشه‌ (رضی‌الله‌عنها) گويد: بعد ازاينكه اين سخن را از پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) شنيده‌ام‌، ديگرحج را ترك نمی‌كنم‌.
آنچهكه درباره حجآمده استكه گناهان را محو میكند:
١‌‌-‌ابوهريره‌ (رضی‌الله‌عنه) گويد: پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) گفت‌:«مَنْ حَجَّ فَلَمْ يَرْفُثْ، وَلَمْ يَفْسُقْ رَجَعَ كَيَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ»
 «‌هركس فريضه حج را به جای آورد ودرحين انجام آن ازصحبت زنان وفسق و ناسزاگوئی دوری‌كرده باشد، بمانند روزی‌كه از مادر متولد شده است‌، بی‌گناه و پاكيزه خواهد شد». بخاری و مسلم‌.
2-‌عمرو بن عاص‌ (رضی‌الله‌عنه) گويد: چون خداوند محبت به اسلام را درقلبم جای داد، به خدمت پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) رفتم وگفتم‌: دستت را بگشای (‌دست بده) ‌تا با تو بيعت‌كنم‌. او دست راگشود، من دست خود را بستم (‌دست خود را پس‌كشيدم‌، اوگفت‌: ترا چه شده است ای عمرو؟‌گفتم‌: شرطی دارم گفت‌: چه شرطی‌؟‌گفتم‌: آنكه خداوند مرا بيامرزد. اوگفت‌:«أَمَا عَلِمْتَ يَا عَمْرُو، أَنَّ الإِسْلامَ يَهْدِمُ مَا قَبْلَهُ، وَأَنَّ الْهِجْرَةَ تَهْدِمُ مَا قَبْلَهَا، وَأَنَّ الْحَجَّ يَهْدِمُ مَا قَبْلَهُ». ‌«مگرنمی‌دانی‌ ای عمرو، كه اسلام‌گناهان پيشين را محو می‌سازد و هجرت‌گناهان پيش ازهجرت را محومی‌كند و حج مقبول‌گناهان پيش ازحج را محو می‌نمايد».مسلم‌.
  ٣-‌عبدالله مسعود (رضی‌الله‌عنه) گويد: پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) گفت‌:«تَابِعُوا بَيْنَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ، فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَالذُّنُوبَ كَمَا يَنْفِي الْكِيرُ خَبَثَ الْحَدِيدِ وَالذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ، وَلَيْسَ لِحَجَّةٍ مَبْرُورَةٍ إِلَّا الْجَنَّةُ»
 «حج و عمره را بدنبال هم و جدا از هم انجام دهيد. بيگمان آنها فقرو گناهان را محو می­سازند، همانگونه‌كه‌كوره آهنگری زنگ آهن و طلا و نقره را می‌زدايد و حج مقبول پاداشی ندارد مگر بهشت‌»‌. نسائی ـ ترمذی‌.

حجاج مهمان خدايند:

ابوهريره (رضی‌الله‌عنه) گويد: پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) گفت‌: «الْحُجَّاجُ وَالْعُمَّارُ، وَفْدُ الله إِنْ دَعَوْهُ أَجَابَهُمْ، وَإِنِ اسْتَغْفَرُوهُ غَفَرَ لَهُمْ»
«حاجيان و عمره‌گزاران مهمانان خدايند، اگر او را بخوانند و دعا كنند، دعايشان را اجابت مي‌كند و اگر طلب آمرزش‌كنند، آنان را می‌آمرزد»‌. نسائي وابن ماجه.
 1-‌بخاری و مسلم از ابوهريره (رضی‌الله‌عنه) روايت كرده‌اند كه پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)  گفت‌: «الْعُمْرَةُ إِلَى الْعُمْرَةِ كَفَّارَةٌ لِمَا بَيْنَهُمَا. وَالْحَجُّ الْمَبْرُورُ لَيْسَ لَهُ جَزَاءٌ إِلاَّ الْجَنَّةُ».
 «‌زيارت عمره كفاره گناهان است تا عمره ديگر و حج مقبول به جز بهشت پاداشی ندارد»‌.
2-‌ابن جريج با اسناد حسن از جابر (رضی‌الله‌عنه) روايت‌كرده‌كه پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)  فرمودند: «هَذَا الْبَيْتُ دِعَامَةُ الْإِسْلَامِ مَنْ خَرَجَ يَؤُمَّ هَذَا الْبَيْتَ مِنْ حَاجٍّ أَوْ مُعْتَمِرٍ , كَانَ مَضْمُونًا عَلَى اللَّهِ إِنْ قَبَضَهُ أَنْ يُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ، وَإِنْ رَدَّهُ أَنْ يَرُدَّهُ بِأَجْرٍ وَغَنِيمَةٍ»
«اين خانه (‌كعبه) پايه و تكيه‌گاه اسلام است‌. هركس بقصد زيارت اين خانه بيرون آيد تا زمانی‌كه در حال حج‌گزاردن يا عمره است درضمانت خداوند می‌باشد، اگرجانش را بگيرد، او را به بهشت می‌برد و اگر او را به خانه‌اش برگرداند، پاداش نيك و غنيمت را نصيب اوكند»‌.

 فضيلت احسان و هزينه در سفر حج:

بريده (رضی‌الله‌عنه) گويد: پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) گفت‌: «النَّفَقَةُ فِي الْحَجِّ كَالنَّفَقَةِ فِي سَبِيلِ اللهِ بِسَبْعِ مِائَةِ ضِعْفٍ»
«هزينه سفر حج مانند، هزينه در راه خدا است‌،‌كه يك درهم‌، به هفتصد برابرست‌»‌. احمد و ابن ابي شيبه و طبراني و بيهقي با اسناد حسن‌.
حج درتمام مدت زندگی يک با‌ر واجب است علما اجماع دارند بر اينكه حج در طول عمر بر هر انسانی يكبار واجب است و تكرار نمی‌گردد. مگر اينكه‌كسی نذركند كه در اين صورت وفای به نذر بر او واجب می با شد.
پس حج يكبار واجب است و هرچه بيشترازآن صورت‌گيرد سنت وداوطلبانه است‌.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version