حلق و تارهای صوتی همۀ حیوانات، پرندگان و انسانها در ظاهر ساختار مشابهی دارند؛ اما صدای هرکدام متفاوت است. در میان انسانها هم، شکل گلو و دهان تقریباً یکی است، ولی صداها و آهنگها مختلفاند؛ بعضی صداها زیبا و گوشنوازند و بعضی ناهنجار و ناخوشایند. برخی صداها سبب شادی و آرامش میشوند و بعضی دیگر موجب نفرت و رنجش. این تفاوت حیرتانگیز در صداها، نشانهای از علم و قدرت خداوند دانای مطلق است.
۶. دلیل حیوانی (زیستی)
جوجۀ درون تخممرغ بسته است و تقریباً هیچ حرکتی ندارد؛ اما هنگامی که زمان بیرون آمدنش فرا میرسد، از درونِ پوسته، با نوک کوچکش شروع به زدن میکند و با قدرت الهی آن را میشکافد و بیرون میآید. از همه شگفتانگیزتر، جوجۀ شترمرغ است که تخمش بزرگ و سخت است و گویی مشابه به پوشش سیمانی یا فلزی است؛ بااینحال جوجه، درست در زمان مقرر، از آن بیرون میشود. این پدیدۀ تعجبآور، خود دلیل واضحی است بر وجود خداوند و قدرت کامل او.[1]
۷. دلیل عقلانی از امامان و بزرگان امت
امامان بزرگ اسلام نیز برای کسانیکه وجود الله را انکار میکردند، پاسخهایی مستحکم، عقلانی و قانعکننده دادهاند و آنان را وادار به پذیرش حقیقت کردهاند:
الف: روزی امام ابوحنیفه رحمهالله در مسجد نشسته بود. جماعتی از «دهریه» (منکران خدا) که از مخالفان سرسخت او بودند، به مسجد آمدند. آنان همیشه دنبال فرصتی بودند تا با امام رحمهالله مناظره کنند و او را شکست دهند. پس یکی از آنان گفت: ای ابوحنیفه! دلیلت بر وجود خدا چیست؟
امام رحمهالله پرسید: پیش از این، هیچ کشتی را دیدهای؟ گفت: بلی. فرمود: اگر کشتیای را ببینی که بر سطح دریا حرکت میکند، ولی نه ناخدایی دارد، نه کسی آن را میرانَد، و نه کسی مراقب آن است، آیا عقل میپذیرد که چنین کشتیای خود بهخود در حرکت باشد؟ گفت: نه، این را عقل قبول نمیکند.
امام رحمهالله فرمود: «سبحانالله! آسمانها و زمین با همۀ نظم و دقتشان، خورشید و ماه و ستارگان در مدارهای دقیق خود میچرخند، دریاها و خشکیها در نظامی تعجبآور قرار دارند، و اینهمه بدون تدبیر و خالق؟! چگونه ممکن است؟!»
سپس گفت: «همانگونه که کشتی بدون کشتیبان نمیتواند بر دریا حرکت کند، این جهان بزرگ و دقیق هم بدون آفرینندهای دانا و توانا نمیتواند بهوجود آید.» سپس همۀ حاضران بر صحت سخن او پی بردند، حقیقت را پذیرفتند و توبه کردند.»
ب: از امام شافعی رحمهالله پرسیدند: «دلیل تو بر وجود خدا چیست؟» او گفت: «برگ درخت توت.» گفتند: چگونه برگ توت دلیل بر وجود خداست؟ فرمود: «این برگ، طعم و رنگ و طبیعتی یکسان دارد؛ اما وقتی کرم ابریشم آن را میخورد، ابریشم تولید میکند؛ زنبور عسل از آن عسل میسازد؛ بز از آن شیر میدهد؛ و آهو از آن مشک خوشبو بهوجود میآورد! با اینکه همه از یک برگ میخورند، اما نتیجهها متفاوت است. پس، بیتردید، پشت این نظام تعجبانگیز، پروردگاری دانا و توانا وجود دارد که هر چیز را به اندازه و مصلحتی خاص آفریده است.» مردم از سخنش شگفتزده شدند و به خدا ایمان آوردند.
ج: از امام احمد رحمهالله پرسیدند: «چه دلیلی بر وجود خدا داری؟»
او جواب داد: «یک پوستۀ صاف و صیقلیِ تخممرغ.» گفتند: چگونه تخممرغ دلیل بر وجود خداست؟ فرمود: «درونش هیچ درزی ندارد، بیرونش سفید و درونش زرد است. نه کسی آن را رنگ کرده، نه کسی آن را ساخته. با گذشت زمان، از همین پوستۀ ساده و کوچک، جوجهای با چشمان بینا، بالها و پرهایی زیبا بیرون میآید! آیا این جز کار خداوند دانای تواناست؟!»
د. هارونالرشید از امام مالک رحمهالله پرسید: «چه چیزی بر وجود خداوند شاهدی میدهد؟»
امام رحمهالله جواب داد: «تفاوت صداها و زبانها، و گوناگونی لهجهها.» سپس افزود: «همانگونه که گوش، نغمههای مختلف را میشنود، خداوندی هست که این همه تفاوت را آفریده است. کسیکه آهن، نمک، شکر، و مواد بیجان را در زمین بهوجود آورده و در وجود انسان، عقل و فهم و زبان گوناگون نهاده، بیشک خالقی دانا و حکیمی توانا هست.»[2]
ج: اسلام؛ آیین توحید و معیار سنجش آیینهای ساختگی
از دیدگاه اسلام، هیچ دینی جز آیین یکتاپرستیِ الهی که با نام اسلام از سوی خداوند برای هدایت انسانها فرستاده شده، اعتبار و مشروعیت ندارد. شریعتهای حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام در آغاز، تحریفناشده و هماهنگ با آموزههای دین اسلام بودند، ازاینرو پذیرفته میشدند. اما پس از آنکه دچار تغییر و تحریف شدند و با نزول شریعت کاملِ اسلام، آن آیینها به نامهای «یهودیت» و «نصرانیت» شناخته شدند و از اعتبار افتادند.
بر پایۀ تعالیم اسلام، پیروان این دو آیین، پس از آمدن اسلام و انکار آن، کافر و مشرک گفته میشوند. حال که آیینهای آسمانیِ قبلی در نزد خداوند پذیرفته نیستند، چگونه آیینهای غیرآسمانی و مکتبهای ساختۀ بشر مانند هندوییزم، بودییزم و ساینتولوژی میتوانند مقبول خدای جهانیان باشند؟
خداوند متعال فرموده است: “إن الدین عندالله الإسلام”[3] ترجمه: «بهدرستی که دین پسندیده «و مورد قبول» در نزد الله اسلام است»
خداوند متعال (در این آیه) خبر میدهد که هیچ دینی جز اسلام را از هیچکس قبول نمیکند. مقصود از «اسلام» همان پیروی از پیامبران الله علیهمالسلام است، در هر زمانیکه مبعوث شدهاند. این سلسلۀ پیامبران علیهمالسلام سرانجام با بعثت حضرت محمد صلیاللهعلیهوسلم به پایان رسید. پس از آن، همۀ راههای رسیدن به الله تنها از طریق دعوت و شریعت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم ممکن است. بنابراین، هر کس پس از بعثت ایشان با دینی غیر از اسلام به پیشگاه خدا برود، دینش پذیرفته نخواهد شد.
همانگونه که خداوند در آیۀ دیگر میفرماید: “ومن يبتغ غير الإسلام دينا فلن يقبل منه [وهو في الآخرة من الخاسرين”»[4] ترجمه: «و هر کس جز اسلام دینی بجوید، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران خواهد بود.»
در نتیجه، خداوند در این آیه واضح بیان میکند که تنها دینقبول شده در نزد او، دین اسلام است.[5] آیینهای ساختگی دیگر، همانند ساینتولوژی هیچ اعتباری ندارد، بلکه از جمله آیینهای غیر ابراهیمی، غیر زنده، منحرف و الحادی است.