نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی
قرآن؛ معجزهای فراتر از زمان
بخش پنجاهوسوم
پانکراس و مرض قند (دیابت)
مرض قند یا دیابت، بیماریای شایع و فراگیر است که منشأ آن عملکرد غدهای به نام «پانکراس» است. این غدۀ کوچک و شگفتانگیز در بدن انسان قرار دارد و نقش حیاتی و پیچیدهای را در تنظیم سوخت و ساز مواد غذایی برعهده دارد.
نقش پانکراس در هضم و تنظیم قند خون
وقتی غذا وارد معده میشود، با عصارههای گوارشی ترکیب میگردد و خاصیت اسیدی پیدا میکند. این حالت اسیدی توسط اعصابی که خداوند متعال در دیوارههای رودهها قرار داده است، به مراکز عصبی در مغز اطلاع داده میشود. مغز سپس به پانکراس فرمان میدهد تا موادی را ترشح کند که خاصیت اسیدی غذا را تعدیل و خنثی سازد، بهگونهای که غذا حالت قلیایی پیدا کند. این نخستین و مهمترین وظیفۀ پانکراس است.
وظیفۀ دوم پانکراس، تبدیل قند ذخیره شده در کبد و عضلات از شکل ذخیرهای به شکل قابل استفاده و سوختن در بدن است. قند در دو حالت موجود است: یکی قند ذخیرهای و دیگری قند مصرفی. هورمونی که از پانکراس ترشح میشود، این تبدیل را امکانپذیر میسازد.
اما مهمترین وظیفۀ پانکراس، ترشح هورمون انسولین است که نقش اساسی در سوختن و استفاده از قند در بدن دارد. هنگامی که پانکراس در ترشح انسولین کوتاهی کند، قند در ادرار ظاهر شده و سوختن آن در بدن به طور قابل توجهی کاهش مییابد. این اتفاق موجب بروز مرض قند میگردد.
اهمیت پانکراس در سلامت انسان
این غدۀ کوچک که شاید به چشم نیاید، مسئول انجام یکی از حیاتیترین کارهای بدن است؛ کاری که حکمت و علم بینهایت خالق بزرگ را در آن میتوان دید. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَفِی أَنفُسِكُم أَفَلَا تُبصِرُونَ.»[1]؛ ترجمه: «و نیز در وجودتان (نشانههایی است) آیا نمیبینید؟»
به طور خلاصه در بدن انسان آیات و نشانههایی وجود دارد که اگر تمام عمر را صرف تدبر و تأمل در آنها کنیم، هرگز به پایان نمیرسد. سپاس و حمد بیکران به خدای عالمیان که انسان را خلق کرد، به زیبایی تصویرش ساخت و کار خلق او را به کمال رسانید.[2]
طحال
طحال دستگاه شگفتانگیز و عضو حیاتی و مهمی است که اگر کارش متوقف شود یا فعالیتش بیش از حد شود، زندگی انسان به خطر میافتد و میتواند به پایان برسد.
طحال یک دستگاه، یا عضو، یا غده است که وزن آن بیش از دوصد گرم نیست. رنگ آن سرخ تیره است و توسط رگهای خونی بزرگ، شامل شریان و ورید طحالی، به جریان خون متصل میشود. در داخل طحال، حواجز و دیوارههایی وجود دارد که آن را به بخشها و محلاتی تقسیم میکند. همچنین عضلاتی اطراف طحال را فرا گرفتهاند که با انقباض خود، خون ذخیرهشده در طحال را تخلیه میکنند.
این دستگاه مقدار زیادی از کُریَات سفید خون را تولید میکند که همان اردوی دفاعی بدن انسان است. بیماری ایدز که جهان را نگران ساخته، در واقع تخریب این اردوی دفاعی است و موجب ضعف دستگاه دفاعی بدن میشود، که در نتیجه کوچکترین میکروب قادر است بر بدن غلبه کند.
طحال، به علاوۀ کبد، مسئول تولید کُریَات سفید در دوران جنینی است، این کُریَات سفید در حقیقت اردوی دفاعی بدن بوده و از سلامت آن محافظت میکنند.
طحال همچنین مقبرۀ کُریَات سُرخ خون مرده است که به آن میرسند و مادهای ترشح میشود که این سلولهای مرده را تجزیه میکند. در این جریان آهن رها شده و به کارخانجات تولید کُریَات در مغز استخوان فرستاده میشود، همچنین هموگلوبین رها شده به کبد منتقل شده و صفراء ساخته میشود. بنابراین طحال، محل تجزیۀ کُریَات سُرخ به اجزای اصلی خود است تا دوباره تولید شوند؛ آهن به کُریَات جدید تبدیل شده و هموگلوبین به صفراء که در هضم غذا نقش دارد، مبدل میگردد.
آیا این برنامهریزی اقتصادی نیست؟ آیا این هدایت و نظام ربانی نیست؟؛ زیرا اسراف و اتلاف منابع، با کمال بشری سازگاری ندارد.
وظیفۀ سوم طحال، تولید کُریَات سُرخ است؛ اما این نقش به صورت کارخانه پشتیبان یا احتیاطی است. اگر کارخانجات مغز استخوان در تولید کُریَات سُرخ مختل شوند، طحال وارد عمل شده و این سلولها را تولید میکند تا زندگی انسان حفظ گردد.
وظیفۀ چهارم طحال، ذخیرهسازی کُریَات سُرخ است؛ یعنی به عنوان انبار خون عمل میکند که در مواقع ضرورت، کُریَات را به جریان خون میفرستد.
پس طحال به چهار نقش مهم شناخته میشود:
۱. انبار کُریَات سُرخ،
۲. کارخانۀ پشتیبان تولید کُریَات سُرخ،
۳. کارخانۀ تولید کُریَات سفید،
۴. و مقبرۀ کُریَات سُرخ مرده.
اگر طحال بیشفعال شود و کُریَات سُرخ زنده را از بین ببرد، انسان میمیرد یا به نوع خاصی از کمخونی مبتلا میشود. اگر عملکردش کاهش یابد، دستگاه دفاعی ضعیف شده و انسان در برابر بیماریها آسیبپذیر میگردد؛ مشکلی که امروزه جهان با آن روبهرو است.
شاید وقتی طحال را از یک فروشندۀ ساندویچ میخرید، نمیدانید که این عضو کوچک، یک جهان زنده و پرکار است. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: «أحلت لكم میتتان ودمان، فأما المیتتان، فالحوت والجراد، وأما الدمان، فالكبد والطحال.»[3]؛ ترجمه: «دو نوع خودمرده و دو نوع خون برای ما حلال شدهاند؛ دو خودمرده عبارتند از: ملخ و ماهی، و دو نوع خون جگر و سپرز است».
ترکیب لعاب و وظایف آن
هر انسانی دارای مایعی به نام «لعاب» در دهان خود است؛ لعابی که سَیال و شفاف است و توسط غدههای زیر فک، زیر زبان و اطراف گوشها ترشح میشود. شاید تعداد و ساختار دقیق این غدهها اهمیت چندانی نداشته باشد، اما چیزی که اهمیت دارد ترکیب این لعاب و وظایف متعدد آن است.
شاید کسی باور نکند که در ترکیب لعاب، یونهای معدنی (mineral lons) مانند سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، کلر، بیکربنات، فسفات، ید و نیتروژن وجود دارد. همچنین لعاب حاوی پروتئینها، قندها، آنتیبیوتیکها و آنزیمهایی است که وظایف خاصی دارند. این سؤال مطرح میشود: چه کسی این لعاب را آفریده، چه کسی ترکیب شگفتانگیز آن را تنظیم کرده است؟
از نظر وظایف، دانشمندان دریافتهاند که لعاب نقشی بسیار حیاتی و گسترده در چندین سطح ایفا میکند:
اولین وظیفه، مرطوب نگه داشتن سطح داخلی دهان است. بدون لعاب، این سطح خشک و ترکخورده میشود و زمینه برای فعالیت مخرب باکتریها فراهم میگردد. بنابراین، لعاب از خشک شدن زبان و بافتهای دهان جلوگیری میکند.
دوم، لعاب لقمۀ خوراکی را مرطوب و نرم میکند که این امر موجب سهولت در جویدن و بلعیدن میشود.
سوم، لعاب نقش عصارۀ اولیۀ هضم را در دهان ایفا میکند. هر که نان را در دهان خود برای مدتی نگاه دارد، طعم شیرینی حس میکند که نشانۀ وجود آنزیمهایی در لعاب است که نشاسته را به قند تبدیل میکنند.
چهارم، لعاب در جریان گفتار نیز نقش دارد؛ زیرا تلفظ هر حرف به مشارکت تقریباً هفده عضله نیاز دارد و زبان که ابزار اصلی گفتار است، بدون وجود لعاب قادر به عملکرد صحیح نخواهد بود.
پنجم، لعاب به پاکسازی دهان از باقیماندههای غذا کمک میکند که این وظیفه ممکن است به آن توجه چندانی نشود.
ششم، هنگام مصرف نوشیدنیهای اسیدی یا با غلظت بالا، میزان ترشح لعاب افزایش مییابد. این افزایش برای رقیق کردن و خنثیسازی اسیدها است تا به بافتهای دهان آسیب نرسد.
همچنین، لعاب به تنظیم دمای لقمه کمک میکند؛ به گونهای که غذاهای سرد را گرم و غذاهای گرم را خنک میکند و باعث میشود لقمه در دهان بهتر حرکت کند.
و در نهایت، و شاید مهمتر از همه، لعاب دارای موادی ضد پوسیدگی دندان و ضد باکتری است. دهان که باز و در معرض هوا قرار دارد، محیطی مناسب برای رشد میکروبهاست. وجود رطوبت و دمای مناسب شرایطی است که این میکروبها به سرعت تکثیر مییابند. بنابراین، وجود مواد ضد باکتری در لعاب به کنترل این جمعیت میکروبی کمک میکند و از ابتدای رشد آنها جلوگیری میکند.
پس به طور خلاصه، لعاب دارای وظایفی از قبیل:
۱. ترمیم و مرطوبسازی سطح دهان،
۲. نرم کردن و تسهیل حرکت لقمه،
۳. هضم اولیۀ مواد غذایی،
۴. کمک به گفتار،
۵. پاکسازی دهان،
۶. رقیق کردن مواد خورنده،
۷. تنظیم دمای غذا،
۸. و محافظت در برابر پوسیدگی و عفونتهای دهانی، میباشد.
اگر به این جریانات بنگریم، درمییابیم که چنین سازوکار دقیق و هوشمندانهای از سر حکمت و تدبیر است، همانطور که در قرآن کریم آمده است: «وَفِی أَنفُسِكُم أَفَلَا تُبصِرُونَ.»[4]؛ ترجمه: «و نیز در وجودتان (نشانههایی است) آیا نمیبینید؟»
این لعاب که شاید کسی به آن توجه نکند، ساختاری پیچیده و دقیق دارد، شامل سلولها و غدههایی است که با وظایف متنوع و هماهنگ، زندگی سالم و کامل را برای انسان فراهم میکنند.[5]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. ذاریات: ۲۱.
[2]. موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة: ج ۱، ص ۱۵۴-۱۵۵.
[3]. القزويني، ابن ماجة أبو عبدالله محمد بن يزيد (۱۴۳۱ هـ) السنن، كتاب الأطعم، باب الكبد والطحال، رقم الحدیث: ۳۳۱۴، ج ۲، ص ۱۱۰۲، ت عبدالباقي.
[4]. ذاریات: ۲۱.
[5]. موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة: ج ۱، ص ۱۵۵-۱۵۷.
