نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی
قرآن؛ معجزهای فراتر از زمان
بخش پنجاهودوم
غدهای کوچک و مرموز در عمق مغز
در وسط مغز انسان، غدهای بسیار کوچک و ظریف وجود دارد که اندازهاش به اندازۀ یک دانه ذرت سفید است و به نام «الغدة الصنوبریة» یا «غدۀ پینهآل» شناخته میشود. این غده به ظاهر کوچک و کماهمیت، یکی از اسرارآمیزترین بخشهای بدن انسان و موجودات زنده است.
نادیدهانگاری اشتباه علم قدیم
گاهی دانشمندان بزرگ و طبیبان مشهور، این غده را بدون شناخت کامل، بدون وظیفه و بیاهمیت میپنداشتند. یکی از آنها به محصلین خود گفته بود: «این غده بیفایده است و نقشی در بدن ندارد». اما قرآن کریم میفرماید: “وَمَا أُوتِیتُم مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا”[1] ترجمه: «جز دانش اندكی به شما داده نشده است، (و علم شما انسانها با توجّه به گسترۀ كلّ جهان و علم لایتناهی خداوند سبحان ، قطره به دریا هم نیست).» یعنی آنچه انسان میداند، بخش کوچکی از علم و حکمت خداوند متعال است.
غدهای با پیشینۀ شگفتانگیز و قدمتی دیرینه
غدۀ پینهآل، نخستین غدهای است که در جنین شکل میگیرد و آخرین غدهای است که اسرار و فعالیتهایش توسط علم طب کشف میشود. این نکته به خودی خود اهمیت و جایگاه خاص این غده را نشان میدهد.
هورمون ملاتونین؛ فرمانده خواب و سلامت
غدۀ پینهآل هورمونی به نام «ملاتونین» ترشح میکند که در تمام موجودات زنده از جمله گیاهان، حیوانات، انسانها و حتی موجودات تکسلولی یافت میشود. این هورمون تنها در شب و تاریکی ترشح میشود و نقشهای بسیار مهمی دارد، از جمله:
۱. تنظیم چرخۀ خواب و بیداری و بهبود کیفیت خواب؛
۲. کمک به مبارزه با ویروسها و باکتریها؛
۳. کاهش خطر بیماریهای قلبی عروقی؛
۴. کاهش علائم مربوط به جت لگ (اختلال زمانی سفر هوایی) و خستگی سفرهای طولانی؛
۵. افزایش انرژی و قدرت عضلات.
علم امروز معتقد است ملاتونین یکی از فعالترین و مؤثرترین هورمونها در بدن انسان است که نقش اساسی در سلامت و بقای بدن ایفا میکند.
اشتباه بزرگ کسانیکه غدۀ پینهآل را بیارزش میدانند
کسانیکه این غده را بیفایده میخوانند و عملکرد آن را ناچیز میشمارند، در واقع از حقیقت غافلاند و در اشتباه بزرگی به سر میبرند؛ زیرا حذف یا اختلال در ترشح هورمون ملاتونین میتواند منجر به اختلالات جدی و حتی مرگ شود.
حضور جهانی و فراگیر غدۀ پینهآل
این غده تنها در انسانها نیست، بلکه در همۀ موجودات زنده حتی گیاهان و میکروبها وجود دارد؛ و این نشاندهندۀ نقشی بسیار بنیادین در چرخۀ حیات است.
تذکر قرآن و دانشمندان دربارۀ محدودیت دانش بشری
“وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیء مِّن عِلمِهِۦۤ إِلَّا بِمَا شَاءَ”[2] ترجمه: «و از علم او آگاهی نمییابند (و به دانش او احاطه پیدا نخواهند کرد) مگر آن مقدار که او بخواهد.»
دانشمندان نیز بر این باورند که هنوز انسانها در برابر اسرار این غده و رازهای حیات، همانند کودکان خردسال هستند که تازه شروع به کشف جهان کردهاند.
رشد چشمگیر تحقیقات علمی
امروزه سالانه صدها تحقیق علمی دقیق دربارۀ این غده منتشر میشود که نشاندهندۀ اهمیت روزافزون آن در طب و علوم زیستی است.
در پایان این بحث باید گفت که کوچک شمردن غدۀ پینهآل ناشی از جهل و نادانی است. شناخت و درک عظمت این غده و عملکردهای شگفتانگیز آن، انسان را به سجده و سپاسگزاری از خالق حکیم و توانا میکشاند.[3]
غدۀ صعتر (تیموس)
غدۀ صعتر، که به نام تیموس نیز شناخته میشود، یکی از غدههای حیاتی در بدن انسان است. این غده پس از تولد رشد میکند و فعالیت آن تا حدود دو سالگی ادامه دارد؛ سپس به تدریج دچار کوچک شدن (ضمور) میشود. این جریان باعث شده بود که برخی دانشمندان تصور کنند غدۀ صعتر نقش و وظیفهای در زندگی انسان ندارد، اما این برداشت ناشی از کمبود علم و فهم نادرست است. با پیشرفت علوم طبی، معلوم شد که این غده یکی از حیاتیترین و خطرناکترین غدد برای حفظ سلامت و بقای انسان است.
نقش غدۀ صعتر در دستگاه دفاعی اکتسابی
دستگاه دفاعی اکتسابی، یکی از پیچیدهترین و مهمترین نظامهای دفاعی بدن است که مانند یک اردوی پیشرفته و سازمانیافته عمل میکند. این دستگاه شامل گروههای مختلفی است؛ از جمله گروههای شناسایی، ساخت سلاح، جنگ، خدمات پشتیبانی و نیروهای خاص. تمرکز ما در اینجا بر گروههای نبرد است.
کُرَیات سفید خون که در مغز استخوان ساخته میشوند و برای مأموریتهای جنگی تعیین شدهاند، به غدۀ صعتر فرستاده میشوند تا در یک دورۀ تعلیمی تخصصی شرکت کنند. پس از گذراندن امتحانات دشوار، این کُرَیات به عنوان سلولهای T تربیتشده (transliteration) شناخته میشوند.
آموزش سلولهای سفید خون در غدۀ صعتر
در این «مدرسۀ نظامی»، دو موضوع اصلی به سلولهای سفید تعلیم داده میشود:
۱. شناسایی خود و دوستان
در این بخش، سلولها با صدها هزار پروتئین موجود در بدن انسان آشنا میشوند تا یاد بگیرند این مولکولها «دوست» هستند و نباید به آنها حمله کنند. حمله به این مولکولها به معنای تخریب بدن توسط خودش است.
۲. شناسایی دشمنان و عوامل بیماریزا
در این مرحله، سلولها با عوامل بیماریزای شناختهشده توسط نسلهای پیشین انسان آشنا میشوند؛ این اطلاعات از طریق دفاعی مادر به کودک و نیز مواجهات مستقیم با عوامل بیماریزا در سالهای نخست زندگی به دست میآید. در این بخش سلولها یاد میگیرند چگونه این عوامل را شناسایی و نابود کنند یا به نظام دفاعی هشدار دهند.
جریان امتحان و انتخاب
سلولهای سفید خون به صورت فردی از دروازههای امتحان عبور میکنند و در دو امتحان تخصصی شرکت میکنند:
امتحان اول: اگر سلولی به مولکولهای بدن حمله کند، مردود میشود و کشته میشود تا از آسیب به بدن جلوگیری شود.
امتحان دوم: اگر سلول نتواند دشمنان بیماریزا را شناسایی و علیه آنها واکنش نشان دهد، مردود شده و حذف میشود؛ زیرا چنین سلولی نمیتواند از بدن محافظت کند.
تنها سلولهایی که این دو امتحان را با موفقیت پشت سر بگذارند، اجازه دارند به جریان خون وارد شده و در دفاع از بدن نقش ایفا کنند.
ادامۀ فعالیت و تضعیف غده
غدۀ صعتر از آغاز تولد تا حدود سه سالگی به طور فعال این تعلیمات را انجام میدهد و پس از آن، سلولهای T تربیتشده (transliteration) این وظیفه را بر عهده میگیرند و علم خود را به نسلهای بعدی منتقل میکنند.
با افزایش سن به خصوص پس از ۷۰ سالگی، فعالیت غده کاهش مییابد و این باعث ضعف تعلیم سلولهای سفید میشود. در نتیجه، سلولهای دفاعی ممکن است به جای دفاع، به سلولها و بافتهای سالم بدن حمله کنند که عامل بروز بیماریهای خوددفاعی مانند التهاب مفاصل روماتوئید، مشکلات کلیوی و دیگر اختلالات است.
به طور خلاصه غدۀ صعتر که ممکن است بسیاری آن را کماهمیت بدانند، در واقع یکی از مهمترین و حیاتیترین غدد بدن انسان است؛ مدرسهای نظامی برای تربیت سلولهای دفاعی که نقش کلیدی در حفظ سلامتی ایفا میکنند. با پیشرفت علم و دانش، ما به عظمت و دقت طراحی این غده پی میبریم و بیش از پیش به قدرت و حکمت خالق یکتا ایمان میآوریم. خداوند در قرآن کریم میفرماید: “سَنُرِیهِم ءَایَٰتِنَا فِی ٱلآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِم حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُم أَنَّهُ ٱلحَقُّ أَوَلَم یَكفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَیء شَهِیدٌ”[4] ترجمه: «ما به آنان (كه منكر اسلام و قرآناند) هرچه زودتر دلائل و نشانههای خود را در اقطار و نواحی (آسمانها و زمین، كه جهان كبیر است) و در داخل و درون خودشان (كه جهان صغیراست) به آنان (كه منكر اسلام و قرآناند) نشان خواهیم داد تا برای ایشان روشن و آشكار گردد كه اسلام و قرآن حق است. آیا (برای برگشت كافران از كفر و مشركان از شرك) تنها این بسنده نیست كه پروردگارت بر هر چیزی حاضر و گواه است؟ (چه حضور و شهادتی از این برتر و بالاتر كه با خطّ تكوین، دلائل قدرت و حكمت خود را بر روی همۀ ذرّات كائنات و وجود موجودات نگاشته است؟»[5]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. إسراء: ۸۵.
[2]. بقره: ۲۵۵.
[3]. موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة: ج ۱، ص۱۵۰-۱۵۲.
[4]. فصلت: ۵۳.
[5]. موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة: ج ۱، ص۱۵۲-۱۵۴.


