نویسنده: مهاجر عزیزی

تحلیل و نقد مدرنیزم (نوگرایی) در پرتو اسلام

بخش پنجم

ج: جایگاه عقل در اسلام
اسلام، دینی کامل و متعادل است که بر تعقل و تفکر اهمیت ویژه‌ای قائل شده و انسان‌ها را به تأمل و اندیشیدن در آیات الهی فراخوانده است.
قدرت تفکر و تعقل از نعمت‌های بزرگ الهی است که خداوند متعال برای هدایت انسان‌ها ارزانی داشته است؛ تا بندگان با بهره‌گیری از آن، در نشانه‌ها و پدیده‌های آفرینش، چگونگی پیدایش خود، زمین، آسمان و سایر موجودات تأمل نمایند و از این رهگذر، به عظمت پروردگار پی برده و ایمان‌شان تقویت شود.
در قرآن کریم، آیات فراوانی وجود دارد که انسان‌ها را به عقل‌ورزی، تدبر، تفکر و تذکر دعوت می‌کند. این دعوت‌ها، نشان‌دهندۀ جایگاه والای عقل در نظام فکری اسلام است.
۱. «ذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمْ ءَايَـٰتِهِۦ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ.»[1]؛ ترجمه: «این است آیاتی که خداوند برای شما بیان می‌کند، باشد که بیندیشید.»
۲. «إِنَّ فِي خَلْقِ ٱلسَّمَـٰوَاتِ وَٱلْأَرْضِ وَٱخْتِلَـٰفِ ٱلَّيْلِ وَٱلنَّهَارِ لَآيَـٰتٍ لِّأُولِى ٱلْأَلْبَـٰبِ.»[2] ترجمه: «بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در آمدوشد شب و روز، نشانه‌هایی است برای خردمندان.»
۳. «يُنبِتُ لَكُم بِهِ ٱلزَّرْعَ وَٱلزَّيْتُونَ وَٱلنَّخِيلَ وَٱلْأَعْنَـٰبَ وَمِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ ۚ إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَايَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ.»[3]؛ ترجمه: «با آن [آب] برای شما کشت، زیتون، خرما، انگور و هر نوع میوه‌ای می‌رویاند. بی‌گمان در این امور، نشانه‌ای است برای مردمی که می‌اندیشند.»
۴. «كِتَـٰبٌ أَنزَلْنَـٰهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌۭ لِّيَدَّبَّرُوا ءَايَـٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُوا ٱلْأَلْبَـٰبِ.»[4]؛ ترجمه: «این کتابی پربرکت است که آن را به سوی تو نازل کردیم، تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان پند گیرند.»
در قرآن کریم، بیش از ۹۰۰ مرتبه به عقل، علم، فکر و مشتقات آن اشاره شده است. هرگاه کفار بر کفر و انکار خود پافشاری می‌کردند، خداوند متعال با برهان‌های عقلی و استدلال‌های منطقی ـ که از نعمت‌های الهی‌اند ـ آنان را مخاطب قرار می‌داد و عقل را به‌عنوان داور در برابر افکار باطل‌شان معرفی می‌کرد.[5]
۵. «قُلِ ٱنظُرُوا مَاذَا فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۚ وَمَا تُغْنِى ٱلْايَـٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ.»[6]؛ ترجمه: «بگو: در آنچه در آسمان‌ها و زمین است بنگرید! اما آیات و بیم‌دهنده‌ها برای مردمی که ایمان نمی‌آورند، سودی ندارد.»
علامه ابن کثیر رحمه‌الله‌تعالی در تفسیر این آیه می‌گوید: ‌«الله مهربان مردم را دعوت می‌کند که در نعمت‌ها و آفریده‌های شگفت‌انگیز او در آسمان‌ها و زمین فکر کنند. این نشانه‌ها برای کسانی است که عقل و اندیشه دارند. در آسمان‌ها، ستاره‌های درخشان، برخی ثابت و برخی در حال حرکت‌اند. خورشید و ماه، شب و روز، همگی با نظم خاصی می‌گردند. یکی بلند می‌شود، دیگری کوتاه می‌گردد، و این تغییرها دائم در جریان است. آسمان با بلندی، پهناوری، زیبایی و زینتش، نشانه‌ای از قدرت الله است. خداوند از آسمان باران فرو می‌فرستد و با آن، زمین خشک و مرده را زنده می‌کند. گیاهان، میوه‌ها، گل‌ها و سبزی‌های گوناگون از دل زمین می‌رویند. همچنین در زمین، جانوران زیادی با شکل‌ها، رنگ‌ها و فایده‌های گوناگون زندگی می‌کنند. کوه‌ها، دشت‌ها، بیابان‌ها، شهرها و زمین‌های ویران نیز همه از نشانه‌های آفرینش الله هستند. در دریاها هم شگفتی‌های فراوانی وجود دارد؛ با آن همه عظمت، دریاها برای انسان رام شده‌اند. کشتی‌ها روی آب به آسانی حرکت می‌کنند و این همه به فرمان خدای توانمند است. او تنها پروردگار و معبود راستین است و جز او کسی سزاوار پرستش نیست.»[7]
از مصادیق روشن اهمیت عقل در اسلام این است که شخص عالم و مجتهدی که واجد شرایط اجتهاد باشد، می‌تواند در مسائلی که به‌صورت صریح در قرآن و سنت نیامده‌اند، با تکیه بر قدرت عقل، تفکر و قیاس معتبر شرعی، احکام لازم را استخراج و استنباط کرده و فتوا صادر نماید. در صورتی که مجتهد پس از تلاش علمی و اجتهادی خود به نتیجۀ درست نرسد، باز هم مورد سرزنش قرار نمی‌گیرد؛ بلکه بر اساس روایات معتبر، مستحق اجر خواهد بود.
با این حال، باید توجه داشت که عقل تنها در محدودۀ توان و ظرفیت خود کارایی دارد؛ هر اندازه که توانمند باشد، به همان میزان از آن بهره‌گیری می‌شود؛ اما هنگامی که با مسائلی فراتر از قلمرو خویش روبه‌رو گردد، باید با استعانت از وحی الهی به داوری بنشیند؛ در غیر این صورت، عقل در چنین عرصه‌هایی دچار لغزش شده و انسان را به ورطۀ انحراف خواهد کشاند.
مسائل مرتبط با جهان آخرت، همچون قبر، برزخ، عرصۀ محشر، حساب و کتاب، بهشت و دوزخ، از امور غیبی‌اند. اگر انسان بخواهد این مفاهیم را صرفاً با عقل خود اثبات کند، هرگز موفق نخواهد شد؛ چرا که عقلِ بدون استناد به منبعی فراتر از خود، قادر به اثبات یا نفی چنین مسائلی نیست. اما هنگامی که عقل به یاری وحی آسمانی فراخوانده شود، در پرتو آن به تصدیق حقایق غیبی می‌پردازد؛ زیرا هنگامی که صداقت پیامبران و معجزه‌ بودن قرآن برای عقل روشن شود، پذیرش اخبار غیبی آنان نیز عقلانی خواهد بود.
اخبار مربوط به غیب، فراتر از حواس ظاهری و قدرت تحلیل عقل‌اند؛ زیرا عقل و حواس تنها در دایرۀ محسوسات و تجربیات مستقیم کارآمد هستند. ازاین‌رو، عقل در برابر غیبیات خاموش می‌ماند، تا زمانی‌که از وحی آسمانی برای او برهان و راهنمایی روشن فراهم گردد؛ بنابراین، عقل تنها در پرتو وحی قادر است به شناخت و باور در باب مسائل غیبی برسد.
در حقیقت، از نگاه عقل سلیم، درک غیبیات ممکن است؛ برخلاف عقلانیتی که معاد و جهان پس از مرگ را به‌صراحت انکار می‌کند. علت عجیب و باورناپذیر دانستن پدیده‌هایی چون عذاب قبر یا بهشت و دوزخ، تنها به دلیل آن است که برای ما محسوس نیستند، نه اینکه عقل آن‌ها را ناممکن بداند؛ زیرا همین عقل بسیاری از پدیده‌های عجیب‌تر و شگفت‌انگیزتر را فقط به‌دلیل مشاهده‌پذیری‌شان ـ پذیرفته است؛ مگر کدام بخش از پیدایش انسان یا نظم موجود در هستی شگفت‌انگیز نیست؟ تنها تفاوت در آن است که این عجایب را دیده‌ایم و به آن‌ها خو گرفته‌ایم، اما آنچه را که ندیده‌ایم، برای‌مان تعجب‌آور و غیر قابل باور جلوه می‌کند؛ اما باید دانست خدایی که قادر بر آفریدن این عجایب محسوس است، به مراتب بر آفریدن امور غیرمحسوس نیز توانمندتر است. [8]
یکی از محققان می‌گوید: «هیچ‌چیزی شگفت‌انگیزتر از پیدایش مرحله‌ای خود انسان از نطفه‌ای بی‌جان نیست.» وقتی انسان این حقیقت را ـ بر اساس قدرت نامحدود خداوند ـ پذیرفته است، چگونه ممکن است از پذیرش مفاهیمی همچون عذاب قبر، حیات پس از مرگ، بهشت و جهنم که از شگفتی کمتری برخوردارند، سر باز زند؟ آن‌هم درحالی‌که پیامبر راستگو و وحی الهی با قطعیت از این امور خبر داده‌اند.[9]
در نتیجه، کسانی‌که عقل را معیار مطلق و بی‌قیدوشرط در همه‌چیز قرار دادند، دچار انحراف شدند؛ توحید و رسالت را انکار کردند، معاد را نپذیرفتند و در زندگی نیز به بن‌بست‌ها و بحران‌های متعدد رسیدند. عقل در چارچوب شریعت، ابزار مفید و هدایت‌گری است؛ اما اگر از این چارچوب خارج شود، زندگی انسان را همچون جنگلی بی‌قانون و حیوانی خواهد ساخت ـ چنان‌که در بسیاری از جوامع مدرن دیده می‌شود-.
ازاین‌رو، اسلام بر «کارایی محدود عقل» تأکید دارد و اعتماد مطلق به عقل را رد می‌کند.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. سورۀ بقره، آیه ۲۴۲.
[2]. سورۀ آل‌عمران، آیه ۱۹۰.
[3]. سورۀ نحل، آیه ۱۱.
[4]. سورۀ ص، آیه ۲۹.
[5]. عبدالغفور برشان، اسلام و عقلانیت معاصر، ص ۱۲.
[6]. سورۀ یونس، آیه ۱۰۱.
[7]. تفسیر ابن کثیر، جلد ۴، صفحه ۲۹۹.
[8]. اسلام و عقلانیت معاصر، ص ۱۶.
[9].  همان، ص ۱۷
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version