عبیدالله نیمروزی

باطلِ خوش‌نما؛ نگاهی عمیق اسلامی به کنفوسیوسیزم

بخش دوم

گام اول: افق‌های نوین و ضرورت شناخت جامع کنفوسیوسیزم
با گسترش نفوذ مکاتب شرقی در جهان امروز و تأثیر آن بر فرهنگ‌ها و اندیشه‌های معاصر، اهمیت شناختی ژرف و علمی این آموزه‌ها بیش از پیش آشکار می‌شود. این گام، نه‌فقط ضرورت پژوهش را بیان می‌کند؛ بلکه افق‌های نوینی را می‌گشاید که شناخت کنفوسیوسیزم از منظر اسلام، چگونه می‌تواند به روشن‌گری مسیر حق و باطل کمک کند.
گام دوم: چهره و بستر تاریخی پیدایش کنفوسیوس
کنفوسیوس، فیلسوفی چینی است که در میانه آشوب‌ها و بحران‌های سیاسی قرن ششم پیش از میلاد، در پی ایجاد جامعه‌ای منظم و اخلاق‌مند برآمد، زندگی و شخصیت او به‌مثابه معلمی حکیم، در دل تاریخی پرتنش، زمینه‌ساز شکل‌گیری مکتبی شد که از طریق متون مهمی مانند «گفتارها» (Analects) شناخته می‌شود. شناخت دقیق این زمینه، دریچه‌ای است به فهم عمیق‌تر اعتقادات و اهداف کنفوسیوس.
گام سوم: اصول بنیادین و سازوکار فکری کنفوسیوسیزم
این مکتب بر محورهای کلیدی چون احترام به سنت‌ها (لی)، انسان‌دوستی و مهربانی (رن)، اهمیت احترام به نیاکان (شیاو) و باور به «تیان» – نماد نظم جهان – شکل گرفته است. این بخش، چارچوب فکری و اعتقادی کنفوسیوسیسم را ترسیم می‌کند و مبنای نقد دقیق‌تری فراهم می‌سازد.
گام چهارم: نقد کلامی و عقیدتی از منظر توحید ناب
با معیارهای توحید خالص، نبوت پیامبران و ایمان به معاد، آموزه‌های کنفوسیوسیزم زیر ذره‌بین دقیق اسلام قرار می‌گیرند، باور به «تیان» به جای الله متعال، انکار وحی و نبوت و تأکید بر اخلاقیات بدون ایمان، همگی نشانگر فاصله عمیق این مکتب با دین حق است، قرآن کریم در این باره می‌فرماید: “وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ” [آل‌عمران: ۸۵]
گام پنجم: نظرات علمی اهل سنت و متکلمان آن
امام ابوحنیفه رحمه‌الله در «الفقه الأکبر» به صراحت می‌فرماید ایمان بدون توحید، نبوت و معاد، ناقص و مردود است، همچنین، امام ماتریدی تأکید می‌کند که عقل، هرچند کارآمد، بدون وحی نمی‌تواند راهنمای نهایی انسان باشد. این بخش، دیدگاه‌های معتبر علمی را برای تقویت نقد عقاید کنفوسیوس عرضه می‌دارد.
گام ششم: جمع‌بندی، تبیین مرز حق و باطل و پاسخ به پرسش اساسی.
در پایان، پس از مرور کلیه ابعاد، این نتیجه‌گیری حاصل می‌شود که کنفوسیوس انسانی بااخلاق و نظم‌طلب بود؛ اما مکتبش از منظر اسلام ناقص و باطل است؛ چراکه فاقد وحی الهی، ایمان به خدای یکتا و باور به معاد است. دین حقیقی تنها از جانب خداوند متعال است و اخلاقیات بدون ایمان، هرچند نیکو، نمی‌تواند راه نجات باشد.
نتیجه‌گیری مقدماتی
پژوهش حاضر در آستانه آغاز فرآیندی عمیق، مستند و منظم قرار دارد که هدف آن واکاوی همه‌جانبه و جامع کنفوسیوسیزم از منظر مبانی کلیدی دین اسلام است؛ به ویژه بر اساس اصول محوری توحید، نبوت و معاد. کنفوسیوسیزم، مکتبی که قرن‌ها در بستر تمدن بزرگ چین تأثیرگذار بوده و با جلوه‌های ظاهری اخلاقی و اجتماعی خود، برای بسیاری از جوامع امروزی جذاب و قابل قبول جلوه می‌کند، از منظر اسلامی دارای تفاوت‌ها و انحرافات بنیادینی است که شناخت دقیق و علمی آن‌ها برای هر مسلمان پژوهشگر و اهل علم ضروری است.
در این مسیر، این تحقیق کوششی علمی و منصفانه است که با اتکا بر میراث فکری امام ابوحنیفه رحمه‌الله و متکلمان مکتب ماتریدی، به نقد و بررسی آموزه‌های کنفوسیوسی می‌پردازد. هدف این است که تصویری واقعی، بی‌طرفانه و مستدل ارائه شود؛ تصویری که هم به جنبه‌های مثبت ظاهری کنفوسیوسیزم ارج می‌نهد و هم به نقد محتوایی و اعتقادی آن از دیدگاه اسلام بپردازد.
از این رو، این پژوهش به جای قضاوت‌های شتاب‌زده یا برداشت‌های سطحی، رویکردی نظام‌مند و مرحله‌به‌مرحله اتخاذ می‌کند:
ابتدا، زندگی، شخصیت و زمینه تاریخی پیدایش کنفوسیوس بررسی می‌شود تا فهم دقیقی از بستر شکل‌گیری این مکتب فراهم گردد.
سپس، اصول و مبانی اعتقادی و اخلاقی کنفوسیوسیزم به‌دقت معرفی و تحلیل می‌شود، از جمله باور به «تیان» (آسمان) به‌جای خداوند یکتا، جایگاه انسان‌دوستی، ادب و سنت در این مکتب.
گام بعدی، نقد کلامی و فلسفی این آموزه‌ها بر اساس سه رکن اساسی اسلام، یعنی توحید ناب، ایمان به نبوت و وحی و باور به معاد و زندگی پس از مرگ خواهد بود.
هم‌زمان، دیدگاه‌های معتبر علمای اهل سنت، به ویژه امام ابوحنیفه رحمه‌الله و متکلمان مکتب ماتریدی، برای تأیید و تقویت تحلیل‌ها وارد میدان می‌شوند تا نقدها علمی‌تر و مستدل‌تر باشد.
در نهایت، پس از طی این مراحل، جمع‌بندی نهایی و تبیین دقیق مرزهای حق و باطل در این زمینه ارائه خواهد شد.
این رویکرد علمی و مرحله‌ای، نه تنها از قضاوت‌های عجولانه و سطحی پرهیز می‌کند؛ بلکه امکان تفکیک دقیق آموزه‌های توحیدی واقعی از جلوه‌های ظاهری اخلاقی را فراهم می‌آورد. به همین دلیل، امید است که این پژوهش به‌عنوان نقطه عطفی در فهم صحیح مکاتب غیرتوحیدی، به ویژه کنفوسیوسیزم، در دنیای امروز مطرح شود و چراغ راهی برای محققان، دانشجویان و عموم مخاطبان علاقه‌مند باشد.
با توجه به اهمیت روزافزون شناخت عمیق و نقادانه جریان‌های فکری و اعتقادی غیر اسلامی در دنیای معاصر، این تحقیق گامی مهم در راستای تقویت مبانی معرفتی مسلمانان و توسعه گفتمان علمی و مستدل دینی خواهد بود.
در نهایت، این مسیر پژوهشی فرصتی است تا با همکاری و تعامل علمی، شناختی نو و ژرف از مکاتب شرقی به دست آید و مخاطبان بتوانند با تکیه بر مبانی اسلامی، درکی روشن و استوار از مفاهیم حق، باطل، هدایت و ضلالت داشته باشند.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version