
نویسنده: محمدعاصم اسماعیلزهی
قربانی؛ اهمیت، فضایل، فلسفه وآداب آن
بخش اول
چکیده:
قربانی از جمله آیینهایی است که در تاریخ ادیان الهی و حتی پیش از اسلام مورد توجه بوده است.
قربانی حیوانات یکی از عبادات بزرگ است، اگر چه عمل قربانی و فداکاری در هر امتی ادامه داشته است؛ اما این عمل در زمان حضرت ابراهیم علیهالسلام اهمیت خاصی پیدا کرده است و به همین دلیل آن را «سنت ابراهیمی» نامیدهاند. حضرت ابراهیم علیهالسلام پسر خود، حضرت اسماعیل علیهالسلام را فقط برای رضای خدا بهعنوان قربانی تقدیم کرد و هر ساله مسلمانان به یاد این عمل قربانی میکنند، از این قربانی کردن، مسلمانان مطیع، این درسی را میآموزند که باید برای هر نوع فداکاری و قربانی در اطاعت پروردگار آماده باشند.
همچنین محبت و علاقه به مال و داراییها را رها کنند و محبت و علاقه خدا را در قلب خود ایجاد کنند؛ زیرا، هنگام انجام قربانی، باید در نظر داشته باشند که هدف از قربانی، مانند سایر عبادات، رضایت خداوند میباشد.
عبادت خداوند نباید علاوه بر کس دیگری باشد و زندگی هر فرد مسلمان باید تفسیر عملی این آیه باشد: “قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ” ترجمه: «بگو مسلماٌ نماز من، قربانی من، زندگی من و مرگ من، همه برای رضای خداوند است که همانا خالق و مالک کل جهان است».[1]
حکیم شیرینزبان میسراید:
در منای قرب یاران، جان اگر قربان کنند جز به تیغ مِهر او در پیش او بِسمل مباش[2]
کلیدواژهها
ذبح ، گوسفند، آیین قربانی، حضرت اسماعیل، شبهه، ادیان گذشته.
مقدمه:
رسم قربانی از کهنترین ازمنه تاریخ، در میان اقوام باستان با فرهنگها و تمدنهای دیرینه همواره رواج داشته است. این سنت، گاه به صورت اهدای قربانیهای دسته جمعی انسانی، حیوانی و زمانی، به صورت هدایای نباتی و جمادی مرسوم بوده است. قدر مسلم آنکه هر چه به عقبتر گام نهیم و با اقوام غیر متمدنتر روبهرو شویم، قربانی شکلی غیر عقلانیتر به خود میگیرد، تا آنجا که اقوام ابتدایی از قربانیهای انسانی نیز برای جلب رضایت خاطر خدایان خودساخته و یا دفع آفات و بلایا دریغ نداشتند.
اما در اسلام، قربانی، بهعنوان یکی از شعائر برجسته الهی، نمادی از بندگی و تقرب به خداوند است، این آیین که با ذبح حیوان برای رضای الله متعال انجام میشود، از دیرباز در میان ادیان و فرهنگهای مختلف جایگاه ویژهای داشته است، در دین اسلام، قربانی بهعنوان عملی خداپسندانه و نمادی از تسلیم و تقوا معرفی شده است، خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:”قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ” «بگو مسلماٌ نماز من، قربانی من، زندگی من و مرگ من، همه برای رضای خداوند است که همانا خالق و مالک کل جهان است».[3]
این آیه نشاندهنده جایگاه والای قربانی در نزد خداوند و رابطهٔ مستقیم آن با ایمان و تقوای قلبی است.
در شریعت حضرت ابراهیم علیهالسلام، قربانی بهعنوان نمادی از تسلیم در برابر اراده الهی و آزمون بندگی شناخته شد، داستان قربانی کردن حضرت اسماعیل علیهالسلام نمونهای بارز از این تسلیم و ایمان عمیق است که قرآن کریم در سوره صافات به آن اشاره کرده است.
در عید قربان یک قدردانی بزرگ الهی نهفته از پیامبر برگزیدهی حضرت حق، حضرت ابراهیم علیهالسلام است که آن روز ایثار کرد، بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است، او در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد و آنهم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار، در دوران پیری به او داده بود، چنانچه فرمود: “الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ“. ترجمه «همه ستایشها ویژه خدایی است که اسماعیل و اسحاق را در سن پیری به من بخشید؛ یقیناٌ پروردگارم شنونده دعاست».[4]
خدای متعال این دو پسر را در دوران پیری، لابد بعد از یک عمر انتظار و اشتیاق، به این پدر داده بود؛ امید فرزند هم دیگر بعد از آن نداشت.
این ایثار و این گذشت، یک نماد است برای مؤمنانی که میخواهند راه حقیقت، راه تعالی و راه عروج به مدارج عالیه را طی کنند.
نامگذاری قربانی:
قربانی از کلمهی «قربان» مشتق شده است، چنانکه در «صراح» آمده است: “بالضم وهو ما يتقرب به إلى الله تعالى يقال قربة الله” «قربانی آن است که انسان به ذریعه آن به خداوند سبحانه وتعالی نزدیکتر گردد» انسان با قربانی کردن حیوان، طالب قرب به خداوند جلجلاله میشود؛ لذا به این عملش را «قربانی» میگویند».[5]
قربانی در اصل چیست؟! همه میدانند که خداوند تبارَكَ وَتَعَالَی نیازمند قربانی نیست؛ بلکه “هو يطعم ولا يطعم” آن ذات پاک و عظیمالشأن نه محتاج پوست قربانی است و نه هم محتاج گوشت آن؛ بلکه به شما میآموزد که شما در درگاه او تعالى جَلَّ وَعَلا قربانی بدهید، مجاهده کنید و حیوانات محبوب و گران خود را در عوض خود، قربانی نمایید.
هر کسی که قربانی نمودن را خلاف منطق میداند؛ پس باید بداند که قربانی نمودن در تمام دنیا و در طول تاریخ بشریت مروج بوده است! با نگاهی ساده به تاریخ، مشخص میشود که همیشه «ادنی» برای «اعلی» قربانی میشده است و این سلسله در هر چیز کوچک و بزرگ تا به امروز رواج دارد، شاید شنیده باشید که نزد برخی رسم است هنگامی که مار و یا عقرب کسی را نیش میزند انگشت کوچکش را میبرند تا زهر آن به تمام بدن سرایت نکند گویا انگشت کوچک را قربانی تمام جسم میکنند.
اگر دوستی عزیز نزد ما بیاید حاضر هستیم تا هر چه را که برایمان میسر است برای پذیرایی بهکار گرفته و آماده کنیم؛ حتی گرانترین اشیاء را، این هم یک نوع «قربانی» است و امکان دارد اگر حیوانی داشته باشیم به خاطر وی ذبح کنیم.
اگر به طب هم نگاه کنیم میبینیم آن دسته افرادی که مخالف ذبح حیوانات هستند خیلی راحت برای درمان بیماریهای خود دهها حشره و یا جانور را میکشند تا از آن بهعنوان پادزهر و یا دوا استفاده نمایند! اگر این قربانی «ادنی» برای «اعلی» نیست پس چه هست؟!
در نیروهای نظامی و انتظامی آنانی که دارای درجات پایینتر هستند خادم و جانفشان مقامات بالاتر خویش هستند؛ به همین منظور خداوند تعالی جلجلاله قربانی ادنی برای اعلی را جزء امور فطری بشر قرار داده است.[6]
قربانی کردن نزد ملتهای غیر اسلامی در دوران گذشته:
قربانی از زمانهای قدیم در دیانتهای مختلف و مذهبهای متفاوت رایج بوده و شریعت اسلام آن عادات و رسومی را که بر وفق قوانین اسلام نبوده اصلاح نموده، اصل قربانی را ثابت گذاشته و قربانیهایی که در قدیم بهواسطه تقرب به الله متعال انجام میگرفت، بهحسب زمان و محل تفاوت داشت و اولین قربانی که در روی زمین بهحصول انجامید و خداوند آنرا در قرآن مجید بیان فرموده است این بود که: قابیل فرزند آدم در راه خدا قربانی کرد و برادرش هابیل نیز هدیهای قربانی نمود و خداوند قربانی یکی را قبول کرد و از دیگری را رد فرمود، گفته میشود که قربانی قابیل از میوههای زمینی و قربانی هابیل از بهترین گوسفندانش بود و همانا خداوند این قصه را به بهترین وجهی برای پیغمبرش حکایت میکند چنانچه در قرآن مجید میخوانید:”و اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَاءِ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَبَا قُرْبَانًا فَتُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخِر“. ترجمه:«(ای پیامبر) قصه واقعی دو فرزند آدم را (که سراسر پند وعبرت است) برایشان بخوان زمانیکه هر دو برای خدا قربانی تقدیم نمودند و خدا قربانی یکی را قبول و از آن دیگری رد فرمود».[7]
و بعد از طوفان حضرت نوح عليهالسلام جایی ترتیب دادند که در آنجا، حیواناتی را قربانی میکردند و آتشی آمده آنها را میبلعید و ابراهیم عليهالسلام همیشه نان و غیره را در راه الله صدقه میکرد و از حضرت ابراهیم عليهالسلام منقول است که خداوند او را بهذبح گوساله، بز و گوسفند مأمور ساخت، چنانچه در کتاب تکوین آیه ۹ و ۱۷ بهتصریح بیان گردیده و اولاد حضرت ابراهیم عليهالسلام بعد از رحلتش بر همین حال مداومت میکردند تا موسی عليهالسلام به نبوت مبعوث گردید و قربانیها را به خونی و غیر خونی تقسیم کرد و در قربانیهای غیر خونی به مرور زمان تغییراتی بهوجود آمد که خط مشی اصلی خود را از دست داده اسم قربانی برای الله تعالی بود؛ لکن در واقع برای بتهای خود قربانی میکردند و همین رواج در بین آنها بود تا اسلام ظهور نموده و به حرمت آنها حکم فرمود، قربانیهای خونی در نزد آنها به سه نوع تقسیم میگردید: یکی ذبیحه سوختنی، دیگری ذبیحه کفاره گناه و دیگری ذبیحه سلامتی.
ذبیحه سوختنی را میسوختند و جز پوستش از آن استفاده نمیگرفتند و این اختصاص به کاهنان داشت و ذبیحه کفاره گناهان که قسمتی از آنرا میسوختند و قسمتی را کاهنان میخوردند و ذبیحه سلامتی خوردن گوشتش برای همگان حلال بود و در ذبیحه قربانی شرط میکردند که باید از هر عیبی مبرا باشد و چون انسان فقیر و محتاج میبود که نمیتوانست از حیوانات چهار دست و پا ذبح کند ذبح پرنده نیز از آنها قبول میگردید و بهطور دائم از زمانههای قدیم در بین بتپرستان و ستارهپرستان رائج بود که چیزی از گیاهان و حبوبات به معبودان خود تقدیم نموده و میسوختند و یونانیان قدیم قربانیهای خود را نمک میزدند و این را رمز اخلاص و صداقت میدانستند و آنرا با دانههای جو ترتیب داده به حضار مجلس تقدیم میکردند و رومانیها قربانی را به معبودان خود پیشکش نموده اهل مجلس قطعه قطعه از گوشتش را به تبرک میگرفتند و حصهای از آن گوشت را نیز در میان خویشاوندان خود تقسیم میکردند و کاهنان آنها در وقت تقدیم و قربانیها عسل و آب بر حاضرین میپاشیدند تا مسئله عمومیت پیدا کرد و در تمام محافل بر سر اهل مجلس گلاب میپاشیدند و این رسم تاکنون در بیشتر جلسات دینی نیز مروج است و ذبح قربانی در ملل سابقه در کشتن حیوانات منحصر نبود؛ بلکه بسیاری از ملتها افراط و زیادهروی کرده انسانها را نیز قربانی میکردند، مانند لبنانیها، سوریها، فارسیها، رومانیها و مصریها که این عادت قبیحه و زشت در بین آنها شایع بود و مردم اروپا کاملاً به این رسم خلاف انسانی پایبند بودند تا در سنه ۶۵۷ میلادی از مجلس اعیان رومانی حکم منع آن صادر گردید و با وجود صدور حکم منع باز هم این رسم قبیح مدت طولانی در شهرهای آلمان ادامه داشت و ملک (حیره) در ایام حکومت خود برای احترام معبودش که نام آن (عزی) بود انسانی را قربانی میکرد و این خصلت از بتپرستان فارس در او سرایت کرده بود و گفته میشود که مصریها هر سال در روز یازدهم ماه بؤنه از ماههای قبلی دختر بکر جوانی را از اولیای او خریداری نموده با لباسهای فاخره و زیورهای عروسی آراسته ساخته در نیل غرق میکردند و میگفتند که این عروسی نیل و قربانی یکی از معبودان آنها است و این رسم دور از انسانیت در مصر شایع بود تا عمرو بن عاص رضیاللهعنه با کسب اجازه از خلیفه رسول خدا عمر بن خطاب رضیاللهعنه آنرا تحریم و باطل ساخت و فعلاً بعض مصریها از وقوع چنین حادثهای در مصر انکار دارند و میگویند: سند صحیحی ندارد و واقعا هم باید چنین بگویند؛ زیرا عقل انسانی از اقدام چنین عمل زشتی ابا میآورد باز هم تاریخ را مطالعه نمائید تا بیشتر برایتان روشن شود.[8]
ادامه دارد…
بخش بعدی
[1]ـ سنایی، مجدود بن آدم، دیوان اشعار حکیم سنایی، غزلیات شماره: ۱۹۴، گردآورنده: بابایی، پرویز، ناشر: آزادمهر ـ تهران ۱۳۸۱هـ.
[2]ـ سوره أنعام، آیه:۱۶۲.
[3]ـ سوره أنعام، آیه:۱۶۲.
[4]ـ سوره ابراهیم، آیه:۳۹.
[5]ـ قرشی، جمال، الصراح من الصحاح، ص۳۴۲، واژه: «قربان»، ترجمه: محمد حسین حیدریان، انجمن آثار ومفاخر فرهنگی تهران: ۱۳۹۷هـ.
[6]ـ تهانوی، مولانا اشرف علی، فلسفهی احکام اسلام، ص۱۸۴، مسائل قربانی، ترجمه: عبدالمنان پناه، انتشارات تسنیم ۱۴۰۰هـ.
[7]ـ سوره مائده، آیه:۲۷.
[8]ـ جرجای، علی احمد، حکمت وفلسفه شریعت، ص۲۳۴، قربانی کردن نزد ملتهای غیر اسلامی در دوران گذشته، ترجمه: عبدالواحد احراری، انتشارات شیخ الاسلام احمد جام: ۱۳۸۰هـ.