نفس انسان از فقر و تنگدستی بسیار هراس دارد، در حالی که تنگدستی برای او بهتر از ثروتی است که منجر به طغیان و سرکشی شود. توانگری و ثروت در مواقعی ارزشمند است که همراه با غنای نفس و قناعت باشد، نه سیری شکم. اگر چشم انسان سیر نشود، تمامی ثروت دنیا او را کفایت نخواهد کرد. هر کس دنیای خود را دوست داشته باشد و زندگیش را وقف تحصیل مال و ثروت کند، به آخرتش زیان خواهد رساند. و هر کس آخرتش را دوست داشته و زندگیش را برای رسیدن به نعمتهای آن وقف کند، به دنیای او آسیب میرسد. بنابراین، باید آخرت را که باقی است بر دنیای فانی ترجیح دهد تا به نعمتهای ابدی آن دست یابد.
یک عالم دین، با توجه به نعمت بزرگ علم و این سرمایهی بزرگ معنوی و با توجه به اینکه خداوند بر او منت گذاشته و او را برای خدمت دین و آموزش علوم دین انتخاب کرده است، باید بر حداقل قوت لایموت قناعت کند و به دنبال دنیا و نیازهای دنیوی که هرگز تمام شدنی نیستند، نباشد.
علامه ابراهیم آجری رحمهالله میفرمایند: «کسی که علم را با تحمل فاقه و گرسنگی به دست آورد، بهتر آن را فهمیده و حفظ خواهد کرد.» همچنین امام شافعی رحمهالله فرمود: «هر کس علم را با ثروت و عزت مادی و اسباب ظاهری دنیا بخواهد، هرگز موفق نخواهد بود.» آری! هر کس آن را با تنگدستی، ذلت نفس، خدمت اساتید و هزینه کردن عزت و شرف خود طلب کند، قطعاً به آن خواهد رسید. همچنین میفرماید: «هر طالب علمی که بر ذلت و خواری نفس شکیبا و بردبار باشد، روزی بر قلهی علم و دانش خواهد رسید.»[1]
حقیر پنداشتن علم:
بزرگترین دغدغه طلاب عزیز و علمای کرام در هر زمان، بهویژه در این دوره مادیات و فراوانی وسایل و امکانات رفاهی، مسئله اقتصاد است. هم طلاب عزیز که اوقات خود را برای تحصیل علم وقف کردهاند و هم علمای کرام که مشغول تدریس علم دین هستند، همواره در تنگنا قرار دارند. شهریه (معاش/ حق الزحمه) ناچیز یا همان قوت لایموت که از سوی مدارس دینی به آنها تعلق میگیرد، گاه میسر میشود و گاه تا چندین ماه به تأخیر میافتد و تنها برای نیازهای اولیه آنان کفایت نمیکند. از سوی دیگر، عوامالناس با بهترین امکانات رفاهی، شیکترین منازل و جدیدترین اتومبیلها (موترها) ثروت و داراییشان را به رخ میکشند. در نتیجه، این طلاب و علما به خاطر تهیدستیشان رنجیدهخاطر میشوند، بر تنگدستی و نیازمندی خود حسرت میخورند، اهل دنیا را از خود برتر میبینند و سرانجام سرمایه معنوی خود، یعنی علم قرآن و حدیث، را حقیر پنداشته و انگیزه خدمت به دین و اشتغال به تعلیم را رها کرده و وارد بازار میشوند تا دستکم خود را از نظر مادی با اهل دنیا برابر کنند.
واقعیت این است که خودپسندی، خودباوری، خودآرایی و خوداعتمادی (تکبر و غرور) ریشه تمام بیماریهاست، چه در علم و چه در مال! این یک بیماری مهلک است که انسان را از صعود بر قله سعادت و ترقی در مدارج علمی بازمیدارد، زیرا خودپسندی دلیل و نشانه جهل و نادانی است.
ریای عالم:
فضیل ابن عیاض رحمهالله میفرماید: «نشانه ریای عالم این است که وقتی او را به دانش و تقوا ستایش کنند، خرسند شده و قلبش انشراح مییابد.»
علم ظاهر معدن کین و حسد علم باطن معدن نور و صمد[3]
اگر در ابتدای تحصیل اخلاص نباشد:
اگر در ابتدای تحصیل اخلاص وجود نداشته باشد، باز هم باید به تحصیل ادامه داد و نباید تحصیل را به خاطر نبود اخلاص ترک کنیم. زیرا اگر در ابتدا اخلاص نباشد، امید است بعدها به سبب همین علم، اخلاص به وجود بیاید. چرا که این علم است که انسان را به اهمیت اخلاص آگاه میسازد. مثلاً در دوران تحصیل، آیات و احادیثی که به اهمیت اخلاص و نکوهش ریا و غرور اشاره دارند، خوانده میشود و طالب علم به اشتباه خود پی میبرد و نیت خود را اصلاح میکند.