نویسنده: مهاجر عزیزی
نگاه تحلیلی بر حکم پوشش چهره
بخش هجدهم
صورتهای جواز ظاهر کردن چهره
شریعت مطهر اسلام همواره شرایط و نیازهای انسان را در نظر گرفته و هیچگاه احکامی یکجانبه صادر نکرده است. ازاینرو، در مسئلۀ پوشش چهره نیز، در مواقع ضروری، اجازه داده است که زنان چهرۀ خود را آشکار کنند تا از سختی و مشقت در امان باشند. در ادامه، مواردی که ظاهر کردن چهره جایز است، بیان میشود:
۱. در هنگام نماز
فقهای حنفی تصریح کردهاند که صورت و کفین (دستها تا مچ) از عورت در نماز نیستند. بنابراین، زنان در نماز نیازی به پوشاندن چهره ندارند.
علامه شرنبلالی حنفی رحمهالله گفتهاند: «وجميع بدن الحرة عورة إلا وجهها وكفيها وقدميها وكشف ربع عضو من أعضاء العورة يمنع صحة الصلاة.» ترجمه: «تمامی بدن زن آزاد (غیرکنیز)، بهجز چهره، دو کف دست و دو پا، عورت محسوب میشود. آشکار شدن یکچهارم یکی از اعضای عورت، موجب بطلان نماز خواهد شد.»[1]
شیخ السمنقانی رحمهالله در این خصوص فرمودهاند: «وأمّا المرأةُ فتُواري في صلاتِها كلَّ شيءٍ منها إلا وجهَها، وكفّيها، وقدميها.» «اما زن در نماز خود باید تمام بدنش را بپوشاند، بهجز چهره، دو کف دست و دو پا.»[2]
۲. در حج و عمره
بر اساس حدیث نبوی، زنان در حال احرام نباید صورت خود را بپوشانند:
در صحیح بخاری و سنن ابوداود و دیگر کتب حدیث آمده که رسول الله صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «لاَ تَنْتَقِبُ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ وَلاَ تَلْبَسُ الْقُفَّازَيْنِ»[3] (زن در حالت احرام نقاب برنگیرد و دستکش نپوشد.)
پس برای زن لازم است که در حالت احرام چهرۀ خود را باز دارد و دستکش نیز نپوشد.
۳. در مواقع ضرورت
فقهای کرام در موارد ضرورت، مانند شهادت دادن، معامله کردن، قضاوت شدن، یا مراجعه به پزشک، ظاهر کردن چهره را جایز دانستهاند.
ابن مازه رحمهالله در این باره میگوید: «والنظرُ إلى الأجنبيَّة مع ما فيه من خوفِ الفِتنة لا يجوزُ إلَّا لضرورة.» «نگاه کردن به زن نامحرم، با توجه به اینکه بیم فتنه در آن وجود دارد، جایز نیست مگر در صورت ضرورت.»[4]
در مجمع الأنهر في شرح ملتقى الأبحر آمده است: «ودلَّتِ المسألةُ على أنَّ المرأةَ لا تَكشِف وجهَها للأجانبِ من غيرِ ضرورةٍ.» «این مسئله دلالت دارد بر اینکه زن نباید چهرۀ خود را برای نامحرمان آشکار کند، مگر در حالت ضرورت.»[5]
ظاهر کردن چهره در مواقع ضرورت در کتب معتبر فقهی به تفصیل ذکر شده است. در ادامه، این حکم را از برخی منابع معتبر بررسی میکنیم:
الف) ظاهر کردن چهره در ادای شهادت
فقهای حنفی تصریح کردهاند که زن در هنگام ادای شهادت باید چهرۀ خود را آشکار کند تا قاضی و حاضرین بتوانند او را بشناسند.
علامه ابن عابدین شامی رحمهاللهتعالی در این باره میفرماید: «قَوْلُهُ: (وَلَا يَجُوزُ النَّظَرُ إلَيْهِ بِشَهْوَةٍ) أَيْ إلَّا لِحَاجَةٍ كَقَاضٍ أَوْ شَاهِدٍ بِحُكْمٍ أَوْ يَشْهَدُ عَلَيْهَا لَا لِتَحَمُّلِ الشَّهَادَةِ،»؛ «گفته او که (نگاه کردن با شهوت جایز نیست)، یعنی مگر در موارد نیاز، مانند قاضی که میخواهد دربارۀ او حکم دهد، یا شاهدی که میخواهد بر او شهادت دهد. البته نه برای تحمل شهادت.»[6]
همچنان علامه اکمل الدین بابرتی رحمهاللهتعالی فرمودهاند: «ويجوز للقاضي إذا أراد أن يحكم عليها، وللشاهد إذا أراد أداء الشهادة عليها، النظر إلى وجهها وإن خاف أن يشتهي، للحاجة إلى إحياء حقوق الناس بواسطة القضاء وأداء الشهادة.» «برای قاضی جایز است که اگر بخواهد دربارۀ زنی حکم صادر کند، و برای شاهد جایز است که اگر بخواهد دربارۀ او شهادت دهد، به چهرهاش نگاه کند، حتی اگر بیم آن باشد که او را بپسندد؛ زیرا نیاز به احیای حقوق مردم از طریق قضاوت و ادای شهادت وجود دارد.»[7]
ب) ظاهر کردن چهره نزد طبیب (پزشک/داکتر)
در شرایطی که نیاز به معالجۀ پزشکی وجود داشته باشد، فقه حنفی اجازه میدهد که زن چهره و مواضع ضروری را نزد طبیب مرد ظاهر کند، البته به شرط نبود طبیب زن.
ابن نجیم رحمهالله در الأشباه والنظائر (ص۲۱۸) مینویسد: «الضرورات تبیح المحظورات» (ضرورتها محرمات را مباح میسازند)، بنابراین پزشک میتواند به موضع نیازمند درمان نگاه کند.
در هدایه البدایه آمده است: « ویجوز للطبیب أن ینظر إلی موضع المرض منها للضرورة» ( برای طبیب جایز است که از روی ضرورت، به موضع بیماری زن نگاه کند.»[8]
صاحب کتاب منحة السلوک گفتهاند: «ويحل للطبيب النظر على موضع المرض منها» (أي من المرأة). «برای پزشک جایز است که به موضع بیماری زن نگاه کند.»[9]
ج) ظاهر کردن چهره در محکمه/دادگاه و امور قضایی
در امور قضایی، مانند دعاوی و شناخت متهمان، فقهای حنفی اجازه دادهاند که زن چهرۀ خود را آشکار کند.
علامه اکمل الدین بابرتی رحمهاللهتعالی مینویسد: «ويجوز للقاضي إذا أراد أن يحكم عليها، وللشاهد إذا أراد أداء الشهادة عليها، النظر إلى وجهها وإن خاف أن يشتهي، للحاجة إلى إحياء حقوق الناس بواسطة القضاء وأداء الشهادة.» «برای قاضی جایز است که اگر بخواهد دربارۀ زنی حکم صادر کند، و برای شاهد جایز است که اگر بخواهد دربارۀ او شهادت دهد، به چهرهاش نگاه کند، حتی اگر بیم آن باشد که او را بپسندد؛ زیرا نیاز به احیای حقوق مردم از طریق قضاوت و ادای شهادت وجود دارد.»[10]
ابن عابدین شامی رحمهالله در این مورد وضاحت دادهاند: «قَوْلُهُ (وَلَا يَجُوزُ النَّظَرُ إلَيْهِ بِشَهْوَةٍ) أَيْ إلَّا لِحَاجَةٍ كَقَاضٍ أَوْ شَاهِدٍ بِحُكْمٍ أَوْ يَشْهَدُ عَلَيْهَا لَا لِتَحَمُّلِ الشَّهَادَةِ.» «گفته او که (نگاه کردن با شهوت جایز نیست)، یعنی مگر در موارد نیاز، مانند قاضی که میخواهد دربارۀ او حکم دهد، یا شاهدی که میخواهد بر او شهادت دهد. البته نه برای تحمل شهادت.»[11]
د) ظاهر کردن چهره در ازدواج (برای شناخت همسر آینده)
فقهای حنفی اجازه دادهاند که مرد، هنگام خواستگاری، چهره و دستان زن را ببیند؛ زیرا این امر به تصمیمگیری در ازدواج کمک میکند.
عن المُغِيرة بن شُعبة، أَنَّهُ خَطبَ امرأَةً، فقال النَّبِيُّ صلىاللهعليهوسلم: «انْظُرْ إِلَيْهَا، فَإِنَّهُ أَحْرَى أَنْ يُؤْدَمَ بَيْنَكُمَا»؛ «از مغیره بن شعبه روایت شده است که او زنی را خواستگاری کرد. پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «به او نگاه کن، زیرا این کار احتمال ایجاد محبت و الفت بین شما را بیشتر میکند.»[12]
علامه مرغینانی رحمهالله میگوید: «ومن أراد أن يتزوج امرأة فلا بأس بأن ينظر إليها وإن علم أنه يشتهيها، لقوله عليهالصلاةوالسلام فيه: «أبصرها فإنه أحرى أن يؤدم بينكما»، ولأن مقصوده إقامة السنة لا قضاء الشهوة.» «کسیکه قصد ازدواج با زنی را دارد، اشکالی ندارد که به او نگاه کند، حتی اگر بداند که او را میپسندد؛ زیرا پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در اینباره فرمودهاند: «به او نگاه کن، زیرا این کار احتمال ایجاد محبت و الفت بین شما را بیشتر میکند.» همچنین، هدف از این نگاه، عمل به سنت است، نه ارضای شهوت.»[13]
علامه ابن عابدین شامی، مفتی بزرگ فقه حنفی، در این باره فرمودهاند: «وَكَخَاطِبٍ يُرِيدُ نِكَاحَهَا فَيَنْظُرُ وَلَوْ عَنْ شَهْوَةٍ بِنِيَّةِ السُّنَّةِ لَا قَضَاءِ الشَّهْوَةِ.» «همچنین، مانند خواستگاری که قصد ازدواج دارد، پس میتواند نگاه کند، حتی اگر همراه با شهوت باشد، اما به نیت عمل به سنت، نه ارضای شهوت.»[14]
پس خلاصه:
-
زن هنگام ادای شهادت باید چهرۀ خود را آشکار کند تا شناخته شود؛
-
در صورت نیاز پزشکی، ظاهر کردن چهره و سایر مواضع ضروری جایز است؛
-
در دعاوی قضایی، ظاهر کردن چهره برای شناخت شخص مجاز است؛
-
در خواستگاری، دیدن چهره و دستان زن مجاز دانسته شده است.