گروه زیادی از علما و اندیشمندان اسلامی، که خداوند به ایشان علم و بصیرتی راسخ عطا فرموده است، بر این امر اجماع دارند که زنان نباید بدون پوشاندن چهره از خانه خارج شوند. در ادامه، برخی از اقوال آنها ذکر میشود:
۱. ابن رسلان شافعی رحمهالله نقل میکند: «اتفاق المسلمين على منع النساء أن يخرجن سافرات الوجوه، لا سيما عند كثرة الفساق»؛[1] (مسلمانان بر این امر اتفاق دارند که زنان بدون پوشاندن چهره از خانه خارج نشوند، بهویژه در زمانی که فاسقان و هوسبازان در بازارها حضور دارند.
۲. امام نووی شافعی رحمهالله، که در قرن هفتم میزیست، در روضة الطالبین چنین مینویسد: «ووجهه الإمام باتفاق المسلمين على منع النساء من الخروج سافرات، وبأن النظر مظنة الفتنة، وهو محرك للشهوة»؛[2] (امام بیان کرده است که علمای مسلمین بر این فتوا اتفاق نظر دارند که زنان مسلمان نباید بدون پوشاندن چهره از خانه خارج شوند؛ زیرا نگاه نامحرم به چهرۀ زنان موجب ایجاد فتنه و فساد شده و باعث تحریک شهوت میگردد.)
۳. علامه شیخ خلیل احمد سهارنپوری رحمهالله در کتاب بذل المجهود شرح سنن ابی داود اجماع علمای اسلام را در این باره چنین بیان کرده است: «اتفاق المسلمین علی منع النساء أن یخرجن سافرات الوجوه و بأن النظر مظنة الفتنة و محرک للشهوة»؛[3] (مسلمانان بر ممنوع بودن خروج زنان با چهرۀ آشکار، اتفاق کردهاند؛ زیرا نگاه به چهرۀ زن موجب وقوع فتنه و تحریک شهوت میگردد.)
۴. شیخ یوسف دجوی رحمهالله در این باره میفرماید: «… أما اذا خشیت الفتنة و لم یؤمن الفساد، فلا یجوز کشف وجهها ولا شیء من بدنها بحال من الاحوال عند جمیع العلماء»؛[4] (… اما اگر بیم فتنه وجود داشته باشد و امنیت از فساد تضمین نشده باشد، در هیچ حالتی برای زن جایز نیست که چهره یا هیچ بخشی از بدن خود را آشکار کند و این حکم نزد تمام علما پذیرفته شده است.)
اجماع عملی مسلمانان در طول تاریخ
اجماع عملی مسلمانان دربارۀ این مسئله در زمانهای مختلف از سوی علما نقل شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
۱. علامه حافظ ابن حجر عسقلانی شافعی رحمهالله، که در قرن هفتم زندگی میکرد، میگوید: «ولَم تَزَل عادَة النِّساء قَدِيمًا وحَدِيثًا يَستُرنَ وُجُوههنَّ عَن الأَجانِب»؛[5] (همواره شیوۀ زندگی زنان، از گذشته تاکنون، چنین بوده است که چهرۀشان را در برابر مردان نامحرم میپوشاندهاند.)
۲. ابوحیان اندلسی، که در قرن هشتم میزیست، در تفسیر البحر المحیط مینویسد: (عادت مردم اندلس چنین بوده است که زنان، جز یک چشم، تمامی بدن خود را در برابر مردان میپوشاندند.)[6]
۳. ابوحامد غزالی رحمهالله، که در قرن پنجم در شام و عراق زندگی میکرد، در کتاب معروف خود احیاء علوم الدین میفرماید: «اذ لم یزل الرجال علی ممر الزمان مکشوفی الوجوه، والنساء یخرجن منتقبات»؛[7] (همواره مردان، در گذر زمان، با چهرۀ آشکار رفتوآمد میکردند، درحالیکه زنان ما همواره با نقاب از خانه بیرون میآمدند.)
۴. دکتر محمد عریفی، از علمای برجستۀ معاصر، در این مورد میگوید: (پوشش چهره برای زن، یک سنّت موروثی در میان زنان مسلمان در طول تاریخ اسلامی بوده است. حتی تصاویری که از کشورهای اسلامی، از جمله ترکیه، مصر، تونس و سوریه، گرفته شده، نشان میدهد که زنان مسلمان همواره چهرۀشان را در حجاب و نقاب داشتهاند.)[8]
از مجموع اقوال و شواهد تاریخی برمیآید که پوشاندن چهره در برابر نامحرمان، در طول تاریخ اسلامی، یک امر مورد اجماع و پایبندی عمومی مسلمانان بوده است. علما و فقهای بزرگ نیز بر لزوم این حکم تأکید کردهاند و آن را یکی از ضروریات حفظ عفت و جلوگیری از فتنه دانستهاند.
ادامه دارد…
[1]. عون المعبود، في اللباس، باب: فيما تبدي المرأة من زينتها: ج ۱۲، ص ۱۶۲؛ اظهارالحق و الصواب فی حکم الحجاب، ص ۳۶۰.
[2]. محمد اسماعیل المقدم، عودة الحجاب، ج ۳، ص ۴۰۷؛ وقال الشيخ تقي الدين الحصني: «النظر قد لا تدعو إليه الحاجة، وقد تدعو إليه الحاجة.
الضرب الأول: أن لا تمسَّ إليه الحاجة، فحينئذٍ يحرم نظر الرجل إلى عورة المرأة الأجنبية مطلقًا، وكذا يحرم إلى وجهها وكفيها إن خاف فتنة، فإن لم يخف ففيه خلاف، والصحيح التحريم، قاله الإصطخري، وأبو علي الطبري، واختاره الشيخ أبو محمد، وبه قطع الشيخ أبو إسحاق الشيرازي والروياني. ووجَّههُ الإمام باتفاق المسلمين على منع النساء من الخروج حاسرات سافرات. (کفایة الاخیار، ج 2، ص ۷۵)؛ وقال الخطيب الشربيني في شرحه على متن المنهاج: … وَوَجَّهَهُ الإمام باتفاق المسلمين على منع النساء من الخروج سافرات الوجوه. (مغنی المحتاج، ج ۳، ص ۱۲۸).