نویسنده: عبیدالله نیمروزی

سیرت ابو حامد امام محمد غزالی رحمه‌الله

بخش دوازدهم

نقش محوری علما در هدایت جامعه
امام محمد غزالی رحمه‌الله معتقد بود که علما ستون‌های اصلی هدایت جامعه‌اند و سرنوشت امت اسلامی به اصلاح یا انحراف این قشر بستگی دارد. اگر علما در مسیر حق گام بردارند و وظیفۀ خود را با اخلاص و تقوا انجام دهند، جامعه به سوی عدالت، معنویت و سعادت حرکت خواهد کرد. اما اگر این گروه دچار فساد شوند و علم را وسیله‌ای برای کسب دنیا قرار دهند، انحراف آن‌ها به دیگر لایه‌های جامعه سرایت کرده و منجر به سقوط اخلاقی و فکری امت خواهد شد.
این دیدگاه امام محمد غزالی رحمه‌الله، برگرفته از آموزه‌های قرآنی و احادیث نبوی است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «إذا فسد العالِم فسد العالَم»؛ یعنی: «اگر عالم فاسد شود، جهان فاسد خواهد شد.»
امام محمد غزالی رحمه‌الله با درک عمیق از این حقیقت، به شدت از علما می‌خواست که پیش از اصلاح دیگران، به اصلاح خود بپردازند و از افتادن در دام دنیاطلبی و جاه‌طلبی بپرهیزند. او در احیاء علوم الدین تأکید می‌کند که عالمان واقعی، کسانی هستند که علم خود را نه برای شهرت و مقام، بلکه برای هدایت و تربیت مردم به کار گیرند. در مقابل، علمای فاسد کسانی‌اند که علم را وسیله‌ای برای جلب منافع شخصی ساخته و به دنبال تحصیل قدرت و ثروت هستند. چنین افرادی، نه‌تنها خود را به تباهی می‌کشانند، بلکه جامعه را نیز از مسیر هدایت منحرف می‌کنند.
دو چهره از علما: اصلاح‌گران و منحرفان
امام محمد غزالی رحمه‌الله در تحلیل وضعیت علما، دو گروه را از یکدیگر متمایز می‌سازد:
  1. علمای ربانی و مصلح:
  • کسانی‌که علم را برای رضای خدا و هدایت مردم می‌آموزند.
  • به علم خود عمل کرده و تقوا و زهد را در زندگی شخصی خود رعایت می‌کنند.
  • به دنبال اصلاح جامعه هستند و با ظلم و فساد مقابله می‌کنند.
  • مستقل از قدرت‌های فاسد بوده و حقیقت را بدون ملاحظات دنیوی بیان می‌کنند.
  1. علمای فاسد و دنیاپرست:
  • کسانی‌که علم را برای کسب قدرت، شهرت و ثروت به کار می‌گیرند.
  • به ظواهر دین اکتفا کرده و از روح و حقیقت آن غافل‌اند.
  • در خدمت سلاطین و حاکمان جور قرار گرفته و ظلم را توجیه می‌کنند.
  • نه‌تنها جامعه را اصلاح نمی‌کنند، بلکه خود به عاملی برای انحطاط و فساد تبدیل می‌شوند.
امام محمد غزالی رحمه‌الله، این دو دسته از علما را بارها در آثار خود مقایسه کرده و تأکید نموده است که اصلاح امت، در گرو اصلاح علماست. او معتقد است که اگر علمای راستین در جامعه حضور فعال داشته باشند و مردم را به‌سوی حقیقت راهنمایی کنند، بسیاری از انحرافات فکری و اخلاقی از بین خواهد رفت. اما اگر علمای فاسد میدان‌دار شوند، جامعه دچار گمراهی و تباهی خواهد شد.
ضرورت اصلاح علما برای اصلاح جامعه
یکی از محورهای اصلی اندیشۀ امام محمد غزالی رحمه‌الله، تأکید بر لزوم اصلاح علما به عنوان مقدمه‌ای برای اصلاح جامعه است. او در کتاب احیاء علوم الدین، فساد علما را یکی از مهم‌ترین عوامل زوال معنوی امت اسلامی می‌داند و معتقد است که بدون اصلاح این قشر، اصلاح جامعه امکان‌پذیر نخواهد بود.
امام محمد غزالی رحمه‌الله برای تحقق این اصلاح، چند راهکار اساسی ارائه می‌دهد:
  • بازگشت علما به رسالت اصلی خود: علما باید علم را برای هدایت و اصلاح جامعه بیاموزند، نه برای کسب مقام و ثروت.
  • پیوند علم و عمل: علمی که در عمل نمود نیابد، نه‌تنها سودمند نیست، بلکه می‌تواند مخرب باشد.
  • اجتناب از وابستگی به سلاطین و صاحبان قدرت: علما باید استقلال خود را حفظ کنند و اجازه ندهند که قدرت‌های سیاسی از دین سوءاستفاده کنند.
  • تقویت روحیۀ زهد و تقوا در علما: عالم باید پیش از هر چیز، خود را از آفات اخلاقی و دنیوی پاک سازد تا بتواند جامعه را اصلاح کند.
در یک کلام!
در مجموع، امام محمد غزالی رحمه‌الله اصلاح جامعه را وابسته به اصلاح علما می‌داند و معتقد است که اگر علما در مسیر حق گام بردارند، جامعه نیز به تدریج اصلاح خواهد شد. در مقابل، اگر علما دچار فساد شوند، تأثیر منفی آنان بر اجتماع، به مراتب عمیق‌تر و گسترده‌تر خواهد بود. دیدگاه‌های او در این زمینه، هم‌چنان برای جوامع اسلامی معاصر قابل تأمل است و یادآور این حقیقت است که رشد و پیشرفت امت اسلامی، بدون علمای آگاه، متعهد و مستقل ممکن نخواهد بود.
مسئولیت علما در هدایت جامعه از دیدگاه امام محمد غزالی
علما؛ ستون‌های اخلاقی جامعه
امام محمد غزالی رحمه‌الله در تحلیل علل فساد اخلاقی و دینی جامعه، نقش علما را بسیار مهم می‌داند و آنان را به نمک جامعه تشبیه می‌کند. او در این‌باره می‌گوید: «یا معشر القراء یا ملح البلد، ما یصلح الملح إذا الملح فسد.»
ترجمۀ این بیت چنین است: «ای گروه قاریان و علما! شما نمک این شهر هستید، اگر نمک فاسد شود، چه چیزی آن را می‌تواند اصلاح  کند؟»
این تشبیه، گویای جایگاه والا و نقش سرنوشت‌ساز علما در جامعه است. همان‌طور که نمک وظیفۀ جلوگیری از فساد و تعفن را دارد، علما نیز وظیفۀ جلوگیری از گسترش فساد و انحطاط دینی و اخلاقی را بر عهده دارند. اگر آنان به درستی عمل کنند، جامعه در مسیر سلامت فکری و اخلاقی قرار می‌گیرد، اما اگر خودشان دچار انحراف شوند، جامعه را نیز به تباهی خواهند کشاند.
مسئولیت سنگین علما در تربیت جامعه
امام محمد غزالی رحمه‌الله معتقد است که علمای دین، علاوه بر دانش نظری، باید در اصلاح اخلاق و تربیت نفوس نیز کوشا باشند. او بر این باور است که اگر علما فقط به تدریس علوم فقهی و نظری بپردازند، اما نسبت به اصلاح اخلاقی جامعه بی‌توجه باشند، دانش آنان بی‌اثر خواهد شد و مردم در ورطۀ جهل و فساد گرفتار خواهند شد.
وی تأکید می‌کند که علمای گذشته نه‌تنها در مسائل نظری دین تخصص داشتند، بلکه در مقام عمل نیز الگو بودند و مردم را به‌سوی ارزش‌های اخلاقی سوق می‌دادند. اما در دوران او، بسیاری از علما به امور دنیوی سرگرم شده و از وظیفۀ اصلی خود غافل شده بودند.
بحران اخلاقی و علمی در دوران امام محمد غزالی
امام محمد غزالی رحمه‌الله یکی از مهم‌ترین علل انحطاط دینی و اخلاقی را ضعف علما و عدم ایفای صحیح نقش آنان می‌داند. او در این‌باره می‌نویسد: «سبب سوم که شبیه امراض لاعلاج است این است که مریض موجود است، اما طبیب مفقود. طبیب همان علما هستند و آنان در این زمان، خود به بیماری شدیدی دچار شده‌اند و از درمان دیگران عاجزند.»
این سخن بیانگر آن است که علما باید خود از نظر اخلاقی و معنوی سالم باشند تا بتوانند جامعه را هدایت کنند. اما اگر خودِ آنان دچار بیماری‌های اخلاقی همچون دنیاطلبی، حب مال و مقام، و ترس از قدرت شوند، نه‌تنها جامعه را اصلاح نخواهند کرد، بلکه به عامل انحطاط آن تبدیل خواهند شد.
نقش علمای صالح در جلوگیری از فساد حکام
امام محمد غزالی رحمه‌الله بر این باور است که فساد حکام و سلاطین نیز ناشی از ضعف علماست. او می‌نویسد: «فساد رعایا نتیجۀ فساد سلاطین است و فساد سلاطین ناشی از فساد علماست. زیرا اگر قضاتِ بی‌تقوا و علمای دنیاطلب وجود نداشتند، سلاطین نیز این‌چنین فاسد نمی‌شدند و از انتقاد و محاسبۀ علما می‌ترسیدند.»[1]
این بیان نشان‌دهندۀ نقش کلیدی علمای دین در اصلاح یا فساد حکومت‌هاست. اگر علما وظایف خود را به درستی انجام دهند و با شجاعت در برابر ظلم و فساد بایستند، حکام جرأت ظلم و ستم نخواهند داشت. اما اگر علمای دین به دنبال منافع شخصی باشند و از مواجهه با قدرت پرهیز کنند، حاکمان فاسد جسورتر خواهند شد و جامعه را به تباهی خواهند کشاند.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] . غزالی، امام ابو حامد، محمد، احیای علوم الدین ج۲ صفحه ۱۳۲.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version