دومین ویژگی بارزی که زکات را از سایر مالیاتی که در زمان پادشاهان و حاکمان و در حکومتهای شخصی و یا در عصر حاضر، در جمهوریها و حکومتهای ملی تحمیل میشوند، جدا ساخته و در آغاز و پایان و در نتایج و دستاوردها و آثار، آنرا متمایز میگرداند، ساختار شرعی آن است که رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم آنرا با سخنی معجزهآسا و حکیمانه و تعبیری باریکبینانه که از جوامعالکلم شمرده میشود، بیان کرده و فرموده است: «تؤخد من أغنيائهم وترد على فقرائهم». «زکات از توانگرانِ مسلمانان گرفته شده و به نیازمندان آنان داده میشود».
این ساختار اصیل و شرعی زکات است که بر آن پایدار بوده و تا قیامت میباید بر آن استوار باشد؛ بنابراین زکات از توانگرانی که شرایط وجوب آنرا دارا باشند؛ یعنی مالک نصاب مشخصی باشند که در احادیث بیان شده است، گرفته شده و به مواردی که الله تعالی در قرآن تعیین کرده است «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلفُقَرَاءِ…» هزینه میشود، مواردی که الله تعالی آنها را به رأی و خرد قانونگذاران یا حاکمان و یا اقتصاددانان نسپرده است.
همچنین شریعت اسلام و احادیث نبوی ترجیح دادهاند که این زکات و صدقات در میان نیازمندان همان شهری که از آن جمعآوری میشوند، مصرف شوند. سیستم زکات؛ حتی در حکومتهای اسلامیای که در تطبیق احکام شرعی و عملی کردن ارزشهای والای اسلامی در حکومت و سیاست چندان دقیق و امانتدار نبودهاند، چنین بوده است و فقرا، نیازمندان و بینوایان را از حقشان محروم نکردهاند و در سایۀ این حکومتها، حدود الهی کاملاً تعطیل نشدهاند.[1] حکومتهایی که بسیاری از تاریخنگاران مغرض و پژوهشگران خاورشناس در بدگویی از آنها و انحرافشان از آموزههای اسلامی و بلکه شورششان علیه اسلام، چنانکه ابراز میکنند، مبالغه کردهاند.
برخلاف این ساختار اسلامی، مالیاتی که حکومتهای امروزی آنها را تحمیل میکنند، شکل معکوس و وارونۀ زکات است. این مالیات، چه عادلانه و اندک باشند و چه ستمگرانه و زیاد، از نیازمندان و طبقۀ متوسط جامعه گرفته شده و به سران دولتها، توانگران و قدرتمندان داده میشود.
این مالیات از عرق پیشانی کشاورزان، کارگران، صنعتکاران و تاجرانی که شبانهروز در مغازهها و دکانهایشان مشغول کارند، جمعآوری شده و با دست و دلبازی و بلکه با سنگدلی عجیب و بیشرمی بیش از حد، در استقبال رؤسای جمهوری که برای دیدار وارد کشور میشوند و یا در جشنها و مهمانیهایشان که تا حد زیادی به مهمانیها و داستانهای خیالی و افسانهای هزار و یک شب مشابهت دارد و نیز در جشنوارههایی که گاه و بیگاه برگذار میشود و در پذیراییهای سفارتخانهها در کشورهای خارجی که در آن شرابنوشی بسان آب رودخانه جاری است و در تبلیغات حکومتهایی که منافع ملی را به یغما برده و خون مردم را میمکند و حتی ملت را از خوراک شبش محروم کردهاند، مصرف میشوند؛ همچنین در حقوق و دستمزد روزنامهنگاران و خبرگذاریها و حقوق مجریان و گویندگانی که در جعل اخبار و اتهام بیگناهان و کالبدشکافی رقبای سیاسی و دشمنانشان مهارت ویژه دارند و در هزینههای روزنامهها و رسانههایی که از نیرومندترین سپاهها و لشکرها و تازهترین اسلحه، مهمتر و سودمندتر شمرده میشوند؛ هزینه میشوند و هیچ حکومت ملی و دموکراتیک و یا حکومت کمونیستی و سوسیالیستیای نیست که چون اسفنج خون ملت را نمکد و آن اموال و مالیات را در دریای تبلیغات و رشوههای سیاسی و جعل رسانهای و محاکمۀ مخالفان مجرم و غیرمجرم نریزد و تصویری دقیقتر و تعبیری صادقانهتر در توصیف این مالیات کنونی از این سخن وجود ندارد که: «از نیازمندان گرفته شده و به توانگران داده میشود».
به همین خاطر، زکاتی که در اسلام، الله تعالی بر بندگان فرض کرده است، در واقع، رحمت و لطفی است به امت و نتیجۀ نعمت نبوت است که بالاتر از آن نعمتی وجود ندارد و مالیاتی است (درصورتیکه از بهکار بردن این تعبیر ناگزیر باشیم) که از نظر مقدار، از سایر مالیات کمتر و از نظر هزینه، سبکتر، با برکتتر و سودمندتر از آن وجود ندارد؛ زیرا: «از توانگران گرفته شده و به نیازمندان داده میشود».
ادامه دارد…
[1]. كتاب «الخراج» قاضی القضاة؛ امام ابویوسف رحمهالله؛ به ویژه مقدمۀ آن، دلیلی روشن و آشکار برای اهمیت دادن و توجه کردن خلافت عباسی در اوج خلافتش به مسألۀ خراج، زکات و صدقات است؛ زیرا امام ابویوسف رحمهالله این کتاب گرانسنگ را بنابر پیشنهاد امیرالمؤمنین هارون الرشید نگاشته است.