نویسنده: سید مصلح الدین

نماز وجایگاه آن در اسلام (بخش نهم)

فروتنی طبیعی و تدریجی در نماز:
نمازگذار به تدریج، فروتنی و خضوعش را ادامه می‌­دهد، نماز را با قیام شروع کرده، سپس رکوع و سجده می‌­کند و این چنین است حال کسی که فروتنی طبیعی دارد و از حالت رکوع مستقیماً به سجده نمی­‌افتد؛ بلکه از رکوع بر می‌­خیزد و اندکی درنگ کرده سپس به سجده می­‌رود؛ تا فروتنی و افتادگی کامل­‌تر و تاثیرگذارتر بوده و بر حالت خاکساری و افتادگی بیشتر دلالت کند.[1]
همچنین در ستایش و تعظیم به تدریج پیش می­‌رود؛ در رکوع «سُبْحَانَ رَبِّي العَظِيْمِ» می‌­گوید و در سجده «سُبْحَانَ رَبّي الأَعْلَى».
هنگامی که به نهایت خضوع و فروتنی می‌­رسد و عزیزترین عضوش را بر پست‌­ترین محل این هستی؛ یعنی زمین، که زیر پا لگدمال شده و در افتادگی، پستی و ذلت ضرب‌المثل است، می­‌نهد و با بزرگ­ترین و رساترین کلمه، عظمت و برتری الله را فریاد می­زند و اعلام می‌­کند: «سُبْحَانَ رَبِّي الأَعْلَى»؛ اینجا است که زیبایی و شکوه هیئت و مکان با زیبایی بیان و سخن جمع می‌­شوند. سپس بین دو سجده با نشستن کوتاهی فاصله می­‌آورد، تا سجده جدیدی آغاز شود و نفس از غفتلش بیدار شده و احساس لذت جدیدی بکند.
سجده‌ی فروتنانه و مهرآفرینی که هستی در برابر آن به تکان می­‌افتد:
هرگاه انسان سجده کند، زنجیرهای بردگی گسسته می­‌شوند، زنجیرهایی که جامعه، عادت و رسوم آن­ها را تحمیل کرده­‌اند. انسان به سجده می­‌افتد و چهره و پیشانی­‌اش را با خاک آغشته می­‌کند و افسار قلب را رها کرده و نفس را بر سرشتش وا می­‌گذارد. اینجا دیگر خشوع و فروتنی ممنوع نیست، اشک ریختن مورد ملامت قرار نمی‌­گیرد، اخگر قلب به­‌جوش آمده و کاسه‌ی قلب لبریز می­‌شود. به‌­همین خاطر صحابه (رضی الله عنهم) درباره­‌ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) روایت کرده‌­اند که سینه‌­ی رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) از شدت گریه چون دیگ می­‌جوشید.[2] حضرت عمرو بن عاص (رضی الله عنه) نماز کسوف و رسول الله (صلی الله علیه وسلم) را چنین توصیف می‌­کند: «سپس در آخر در آخر سجده دَم برآورده و چنین می‌­گفت: “افسوس! افسوس!” سپس می­‌گفت: “پروردگارا! آیا به به من وعده نداده­‌ای که تا زمانی که من در میان آنان هستم، آنان را عذاب ندهی؟ آیا به من وعده نداده­‌ای که تا مادامی که آنان استغفار می­‌کنند، آنان را عذاب ندهی؟”»[3]
و در روایت دیگر آمده است: «هنگامی که دَم بر می­‌آورد می­‌گریست.»
سجده، نزدیک­ترین و محبوب­ترین حالت نمازگذار نزد الله تعالی است. در حدیث آمده است: «نزدیک­ترین حالت بنده به پروردگار حالت سجده است، پس در آن زیاد دعا بکنید.»[4]
بنابراین، نمازگزار باید از این فرصت ارزشمند بهره‌برداری کرده و قلب خود را از هر چیزی به جز یاد خدا خالی سازد، و در حالت دعا و بندگی، با زبان حال[5] یا مقال، چنین بگوید: «بارالها! من چون مسکینی از تو درخواست می‌کنم، مانند شخص گناه‌کاری در پیشگاهت زاری می‌کنم، و از تو، چون بنده‌ای ترسیده و نیازمند، درخواست می‌کنم؛ مانند کسی که در مقابل عظمت تو فروتنی می‌کند، اشک‌هایش جاری است، و در برابر تو خاضع و خاشع است.»[6]
این سجده، سجده‌ای است که در برابر آن کوه‌های استوار و زمین پایدار به لرزه درمی‌آیند و ستمگران و متکبران در برابر آن می‌لرزند؛ حالات و وقایع شگفت‌انگیزی در تاریخ امت و در بحران‌ها و ماجراهای آن ثبت شده است.

 

جایگاه درود بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) در نماز و فلسفه و حکمت آن:
در نماز، نمازگزار به ادامه نماز خود می‌پردازد و قیام، رکوع، سجده و بخش‌های دیگر نماز را انجام می‌دهد تا به تشهد آخر می‌رسد و می‌نشیند و تشهد می‌خواند و بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) درود می‌فرستد و می‌گوید: «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ». سپس از خداوند می‌خواهد که بر پیامبر و خاندان او درود و رحمت و برکت بفرستد، همانطور که بر ابراهیم و خاندان او درود فرستاده، و می‌گوید: «اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَآلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ». پیامبران به عنوان واسطه‌هایی میان خداوند تعالی و انسان‌ها در راه هدایت عمل کرده‌اند و با واسطه آن‌ها، شناخت ذات و صفات الهی به دست می‌آید و مردم از تاریکی به سوی نور و روشنایی هدایت می‌شوند و به ایمان و عمل صالح دست می‌یابند. به همین خاطر، اهل بهشت نه تنها «الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللهُ»؛ «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این راه هدایت کرد و ما هرگز به هدایت نمی‌رسیدیم مگر اینکه خداوند ما را هدایت می‌کرد»[7]، را می‌گویند، بلکه این سخن را نیز می‌افزایند: «لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبَّنَا بِالْحَقِّ»؛ «بی‌شک فرستادگان پروردگار ما با حق آمده‌اند».[8]
پیامبران مسیر طبیعی رسیدن هدایت به انسان‌­ها و توفیق یافتن‌­شان برای رهایی از نادانی و گمراهی در دنیا و بدبختی و عذاب در آخرت بودند؛ بنابراین سزاوار شکرگذاری و سپاس از طرف امت‌ها و ملت‌­ها هستند؛ زیرا در راه دعوت و آموزش دادن­شان زحمات طاقت­‌فرسایی را متحمل شدند؛ تا هدایت، شناخت، انابت و عبادت به آنان برسد و این نمازی که مردم آن را ادا می­‌کنند نیز در نتیجه‌­ی رسالتی است که آن را بدوش کشیدند و ثمره‌ی تلاش دراز مدت و جانکاهی است که آن را به خرج دادند؛ لذا طبیعت شکر و سپاسگذاری می­‌طلبد که بدون ادای این حق سپاس­گذاری، از نماز فارغ نشوند.
در آن دوران، رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) در راه دعوت به اسلام، تبلیغ رسالت و جهاد در راه آن، نقشی بسزا داشت؛ زیرا مأموریت خود را در زمانی آغاز کرد که بر روی زمین تنها عده‌ای اندک، که به صورت پراکنده به پرستش خدای یکتا مشغول بودند، وجود داشتند. در جزیرة العرب، جایی که به پیامبری مبعوث شد، فردی را نمی‌یافت که به صورت خالصانه خدا را عبادت کند و در برابر او سر فرود آورد، و در داخل کعبه ۳۶۰ بت نصب شده بود. قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلا مُكَاء وَتَصْدِيَةً»؛ «و نماز آنان نزد خانه کعبه جز سوت کشیدن و کف زدن نبود».[9]
اما هنگامی که رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) از این دنیا به رحمت ایزدی پیوست، نهالی که با دستان خود کاشته بود، به ثمر نشسته بود. اسلام در سراسر جزیرة العرب گسترش یافته بود، مردم گروه گروه به دین الهی گرویده بودند، مساجد بنا شده بود و صدای اذان از هر سو به گوش می‌رسید. رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) مسلمانان را مشاهده می‌کرد که به سوی مسجد شتابان بودند، ولی بیماری اجازه امامت به او نمی‌داد؛ با این حال، این موضوع کاهشی در فعالیت‌های مسلمانان ایجاد نکرد و تعداد آن‌ها کم نشد.
بنابراین، آیا نمازی که مسلمانان به فضل الهی در شرق و غرب جهان به جا می‌آورند، جزو نیکی‌ها و صدقات آنان نیست؟ آیا این نتیجه‌ی دعوت و جهاد آنان نیست؟ و آیا سزاوار نیست که مسلمان پس از سپاسگزاری از خداوند با حمد و ثنا، نماز خود را با درود فرستادن بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) و طلب رحمت و برکت برای او به پایان برساند؟
همچنین، درود فرستادن به پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در برابر شرک حفاظت می‌کند؛ زیرا کسی که از خداوند برای پیامبر (صلی الله علیه وسلم) درخواست رحمت می‌کند و اعتقاد دارد که این کار به پیامبر سود می‌رساند و او را خشنود می‌سازد، از باور اشتباهی که کسی می‌تواند از رحمت، پاداش و بخشش الهی بی‌نیاز باشد، مصون می‌ماند و از شرک در ذات و صفات خداوند نیز دوری می‌جوید.[10]
رسول الله (صلی الله علیه وسلم) رحمتی برای تمام بشریت و سرور همگان است و الله تعالی به درود فرستادن بر ایشان امر کرده است. آنجا که می‌­فرماید: «إِنَّ الله وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»؛ «همانا الله و فرشتگان او درود می­فرستند بر پیامبر، ای کسانی که ایمان آورده­اید، درود بفرستید بروی و تسلیم محض او بشوید.»[11]
خود رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) بر درود فرستادن تشویق کرده و از امت خویش آن­را خواسته است؛ چنان که در احادیث صحیح و مشهوری که نزدیک به متواتر هستند، این امر بیان گردیده است.[12]
ادامه دارد…
[1] ـ شيخ الاسلام ولى الله دهلوی الله درباره حکمت و فلسفه قومه بین رکوع و سجده می­گوید: با قومه فرق عملی که به عنوان مقدمه سجده شمرده می­شود و رکوعی که مستقلا تعظیم و تقرب است معلوم می­گردد. حجة الله البالغة، ج۱، ص۷۶.
[2] ـ سنن ترمذی و ابوداود به روایت عبدالله بن خیره (رضی الله عنه).
[3] ـ سنن ابو داود و نسائی.
[4] ـ صحیح مسلم.
[5] ـ نظر فقهای احناف – برخلاف شوافع و محدثین این است که سایر دعاهای مأثور و دعاهای که نمازگذار اراده خواندن آن­ها را دارد باید در غیر فرائض و در نوافل خوانده شوند.
[6] ـ دعائی است که در عرفه خوانده می­شود و در کتاب کنز العمال به روایت حضرت ابن عباس (رضی الله عنه) ذكر شده است.
[7] ـ سوره اعراف، آیه:۴۳.
[8] ـ سوره اعراف، آیه:۴۳.
[9] ـ سوره انفال، آیه:۳۵.
[10] ـ برگرفته از کتاب « معارف الحدیث، ج ۳» تالیف شیخ محمد منظور نعمانی.
[11] ـ سوره احزاب، آیه:۵۶.
[12] ـ در رابطه با احادیثی که درباره درود و سلام و معانی مفاهیم و حکمت­های آن آمده­اند به کتاب «جلاء الأفهام في الصلاة والسلام على خير الأنام» تألیف علامه ابن قیم (رحمه الله) مراجعه شود.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version