اکتفاکردن به یکی از سه مورد فوق، نادانی و گمراهی است:
زیرا انسان از جسم، عقل و قلب تشکیل یافته است و نمازی که در اسلام فرض شـده است، کاملترین نماز است که در آن، طبیعت انسان با بخشهای اصلی و شعبههای ویژهاش به نمایش درآمده است و آن دسته از قانونگذاران و عبادتگذارانی که فقط حرکات ورزشی اکتفا کردند، مانند یهودیان در عصر کنونی، گمراه شدند و یا آن دسته از افرادی که تنها به تدبر و تفکر و مراقبه و اندیشیدن اکتفا کردند مانند برخی از صوفیان منحرف و حکما و فیلسوفان، ره گم کردند؛ همچنین آنانی که تنها به خشوع و رقت قلب و گریه و دعا و سرگشتگی در محبت و شوق اکتفا کردند مانند برخی از عابدان یا راهبانِ نادان و جاهل مسیحی، و یا برخی از کسانی که ادعای اسلام دارند، نیز به بیراهه رفته و گمراه شدند.
ساختار دقیق و حکیمانهی نماز و نظام تربیتی معجزهآسای آن:
حکمت الهی و شریعت ربانی نماز را با ریزبینی، دقت و ژرفنگری فراوان تدارک دیده است، که در واقع جزو معجزات تشریعی و قانونگذاری اسلام به شمار میرود، تا هدف بندگی، اخلاص، فروتنی، تذلل خاکساری، کمک خواستن و رازونیاز محقق شود و با الله تعالی ارتباط برقرار شده و یا این رابطه تجدید شود و پیوند با غیرالله بگسلد.
نماز در حقیقت اعلام شورش و مخالفتی است با هر کسی که با الله تعالی در الوهیت یا ربوبیت یا بزرگی و عظمت یا در حکم و عبادت ستیز کرده و با زبان حال یا مقال به تضرع و فروتنی یا عبادت و خشوع برای خودش دعوت دهد و اعلان جنگی است با کسی که ادعا میکند که او فرمانروا و صاحب امرونهی بوده و باید از او بیم داشته باشند. نماز مشروع شده است تا در جانها نیروی روحی جدید و ایمان تازه و ژرف، و در قلب نور و روشنایی به وجود آورد و به وسیله آن، انسان بتواند در مقابل فتنهها و فریبندگیها مقاومت کرده و در مقابل حوادث و مشکلات ایستادگی نماید و برحیلههای نفس و آسیبها و نقاط ضعف آن فایق آید.
فلسفهی رویگرداندن به طرف قبله در نماز و تأثیر آن:
نمازگذار فرمان داده شده است که در نماز رویش را به طرف کعبه بگرداند؛ خانهای کهن و قدیمی که برای یکتاپرستی و توحید الهی بنا شده است و به عبادت الله تعالی اختصاص یافته است؛ آنهم در زمانی که خانهها، معابد و پرستشگاهها را در زمین برای غیرالله ساخته و در آنها سنگها، صخرهها، افلاک و اجرام آسمانی و معبودان ساخته و پرداختهی تصور و خیال خویش را عبادت میکردند.[1]
بنابراین کعبه نخستین و تنهاترین خانهای است که به پرستش الله تعالی و دعوت به سوی او بنا شده است و نماد جاویدان و شعار جهانی توحید و یکتاپرستی است؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید: «إنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ»؛ (همانا نخستین خانهای که نهاده شده است برای عبادت مردم البته همان است که در مکه برکت داده شده و هدایتی است برای جهانیان.)[2]
خانهای است که آن را پدر انبیا، پیشوای یکتاپرستی و بنیانگذار نخستین امت، ابراهیم خلیلالله و فرزند بزرگوارش اسماعیل (علیه السلام) پایهگذاری کردهاند که خداوند متعال نیز در کتاب خود چنین به آن اشاره میکند: «وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتٍ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ رَبَّنَا وَاجَعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»؛ (و آنگاه که بالا میبرد ابراهیم پایهها را از خانهی کعبه و نیز اسماعیل؛ میگفتند: پروردگارا بپذیر از ما همانا تو خود آن شنوای دانایی. پروردگارا و قرار ده ما را دو فرمانبردار از خودت و از فرزندان ما نیز گروهی برای خود؛ و بنمای به ما آیین عبادی ما را و برگرد بر ما (از سر مهر) همانا تو خود آن بس توبه پذیر مهربانی.)[3]
پایهگذاری آن بر اساس مخالفت با پرستش غیر الله و فرمانبرداری از بتها که در آن روزگار مردمان به آن باور داشتند، بوده و اعلام جنگی علیه تمام آنها بود. خداوند متعال میفرماید: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمُ»؛ (و آنگاه که گفت ابراهیم: پروردگارا قرار ده این سرزمین را جای امن و دور دار من و فرزندان مرا از اینکه عبادت بکنیم بتان را. پروردگارا اینان گمراه کردهاند بسیاری از مردمان را پس هر که پیروی کرد مرا پس همانا او از من است و هر که نافرمانی کند مرا پس همانا تو آمرزندهی مهربانی.)[4]
از اینرو، اختصاص دادن کعبه به رویگرداندن در بزرگترین و گستردهترین عبادت؛ یعنی نماز؛ در واقع برآوردن شعار توحید و یکتاپرستی و اظهار موافقت با عقیده، دعوت، شعار و قبله حضرت ابراهیم (علیه السلام) و نسبت یافتن به او است.
«مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ»؛ (پیروی کنید آیین پدرتان ابراهیم را، او (خدا) نامید شما را تسلیم شوندگان.)[5]
شيخ الاسلام احمد بن عبدالرحیم دهلوی (رحمه الله) میگوید: «چون کعبه جزو شعایر الهی است، تعظیم آن واجب است و بزرگترین تعظیم این است که در بهترین حالات رو به آن نهاده شود. و رویآوردن به یک سمت مشخص جزو شعایر الهی است و به نمازگذار صفات فروتنی را مینمایاند و برای او هیئت ایستادن بردگان در مقابل اربابشان را یادآور میشود. بنابرهمین امر، استقبال قبله در نماز شرط قرار داده شده است.»[6]
این تشریع حکیمانه، اتحاد زیبا و بیمانند رونهادن به یک سمت را به وجود آورده است و اثر بزرگ و ژرفی در اتحاد امت و اتحاد دلها و افکار دارد. همچنین تأثیر بسیار زیادی در اجتماع و توافق افکار و تمرکز همتها و گرایش پیدا کردن به یک سمت و سو دارد.
شیخ الاسلام، احمد بن عبد الرحیم (رحمه الله) میگوید: «روی گرداندن در نماز به طرفی که مخصوص الله تعالی است و تقرب جستن به سوی او و به دنبال رضای او بودن، ذهن را بیشتر متمرکز کرده و بر صفت فروتنی بیشتر وا میدارد و سبب حضور قلب بیشتری میشود؛ زیرا که این عمل با سخن گفتن رو در رو با پادشاه مشابهت دارد.»[7]
و نیز میگوید: «چون که متوجه گرداندن قلب، امری مخفی و پوشیده است، روی گرداندن چهره به سمت کعبه؛ که جزو شعایر الهی است؛ قائم مقام آن تعیین شده است. مانند وضو گرفتن و پوشیدن عورت و ترک رجز خوانی؛ زیرا چون تعظیم امر پنهانی است، هیئتهایی که انسان هنگام تعظیم پادشاهان و مانند آنان بر خود لازم گردانده و آنها را تعظیم میشمارد جهت این مرتعیین شدهاند.»[8]
ادامه دارد…
[1] ـ مانند معبود «دوستی»، معبود «زیبائی، معبود «جنگ». و معبودان زن و مرد دیگری که یونانیان، سرخپوستان، آشوریان و مصریان باستان پرستش میکردند.