نویسنده: ابوعائشه

نشنالیزم (بخش هجدهم)

از بین رفتن خلافت اسلامی
دولت عثمانی در سال ۱۳۰۰ میلادی تأسیس شد و به‌سرعت گسترش یافت. این امپراتوری پهناور، بر مناطقی حکمرانی می‌کرد که تقریباً تمام خاورمیانه، غرب ایران، شبه‌جزیرۀ بالکان، بخش‌هایی از اروپای مرکزی و قفقاز را دربر می‌گرفت. پایتخت آن، استانبول، از سال ۱۴۵۳ میلادی به مرکز قدرت سلاطین عثمانی تبدیل شد. تنوع زبانی، فرهنگی و مذهبی مردمانی که زیر لوای این خلافت زندگی می‌کردند، از برجسته‌ترین ویژگی‌های آن بود.[1]
خلافت عثمانی بر اساس ایمان خالص اسلامی بنا شد؛ دولتی که از آغاز، جهت‌گیری خود را بر مبنای اصول اسلامی استوار کرد. این جهت‌گیری، دولت عثمانی را به نیرویی قدرتمند در برابر هجوم کفار و دشمنان اسلام تبدیل کرد.[2]
این دولت که به «دولت علیّۀ عثمانی» نیز معروف بود، به مدت ۶۰۰ سال نماد قدرت، وحدت و پایداری امت اسلامی باقی ماند و به‌عنوان مانعی محکم در برابر حملات دشمنان به سرزمین‌های اسلامی عمل کرد.[3]
خلافت عثمانی، کشورهای کوچک و مناطق قبیله‌نشین را گرد هم آورد و با اجرای قوانین اسلامی، ساخت مساجد، رشد مدارس دینی و حفظ پرچم اسلام، نقش مهمی در انسجام امت اسلامی ایفا کرد. این دولت، مانع گسترش نفوذ صلیبی‌ها شد و با مقاومت در برابر استعمارگران غربی، از هویت عربی-اسلامی سرزمین‌های اسلامی دفاع کرد؛ اما خلافت عثمانی با دسیسه‌ها و توطئه‌های غربی‌ها و عوامل داخلی آنان، رو به زوال رفت. استعمارگران اروپایی، با برپایی جنگ فکری و ترویج اندیشه‌های غرب‌گرایانه، سعی در انهدام دولت عثمانی از درون داشتند.[4]
یکی از مهم‌ترین عواملی که به سقوط دولت عثمانی انجامید، اندیشۀ نشنالیزم و ملی‌گرایی بود. غربی‌ها با ترویج این ایده، ملت‌ها و اقوام اسلامی را به جای توجه به امت اسلامی، به تمرکز بر هویت قومی و منافع ملی خود سوق دادند. افسران ترک ملی‌گرا که بسیاری از آنان از یهودیان بودند، در سال ۱۹۰۹ میلادی، با عزل سلطان عبدالحمید ثانی، زمینه‌ساز فروپاشی خلافت شدند. آنان به رهبری انجمن اتحاد و ترقی، شعارهای ملی‌گرایی را جایگزین ایدۀ وحدت اسلامی کردند و عملاً راه را برای انحطاط دولت عثمانی باز نمودند.[5]
استعمارگران غربی، از جمله اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها، به همراه یهودیان و صلیبی‌ها، دریافتند که دولت عثمانی تنها مانع جدی در برابر سلطۀ آنان بر سرزمین‌های اسلامی است. ازاین‌رو، آنان تلاش کردند با نفوذ در ساختار داخلی خلافت، آن را از درون متلاشی کنند.
آن‌ها با استفاده از شعارهای ملی‌گرایی، مسلمانان را به فراموشی اهداف امت اسلامی واداشتند. این تلاش‌ها، همراه با ضعف داخلی دولت عثمانی و خیانت برخی عوامل داخلی، در نهایت به فروپاشی خلافت در سال ۱۹۲۴ میلادی انجامید.
یکی از ابزارهای جنگ فکری استعمارگران علیه خلافت اسلامی، طرح اندیشه‌های قوم‌گرایانه و ناسیونالیستی بود. استعمارگران به‌خوبی دریافته بودند که عقیدۀ اسلامی، یک عقیدۀ جهادی است که مسلمانان را به وحدت و مقاومت در برابر هرگونه ظلم و استعمار فرامی‌خواند. ازاین‌رو، تلاش کردند با ترویج اندیشه‌های قومی، جنبش‌های جهادی را به حرکت‌های محدود ملی تبدیل کنند.[6]
نشنالیزم قومی، دام جدیدی است که استعمار برای ضربه وارد کردن بر جهان اسلام تدارک دیده تا رؤیایی را که طی تاریخ با برافروختن جنگ‌های صلیبی نتوانست به آن دست یازد، از این راه تحقق بخشد. غربی‌ها از نشنالیزم قومی به عنوان وسیله‌ای برای شکستن وحدت امت اسلامی و جلوگیری از یکپارچگی جهان اسلام که تهدید بالقوه‌ای برای استعمار محسوب می‌گشت، استفاده کردند تا قادر شوند، جهان اسلام را به واحدهای کوچک تجزیه نمایند و سپس بر امور آنان مسلط شوند.[7]
اروپای غربی، به رهبری انگلیس بر آن بود تا دولت عثمانی را نابود و سرزمین‌های آن را تقسیم کند. به همین دلیل از ایجاد جنبش‌های ناسیونالیستی به دست ترکان روشن‌فکر و فرهنگی که در غرب تحصیل کرده و آموزش لائیک دیده بودند، کار را آغاز کرد. جنبش قوم‌گرایانۀ ترکی، جنبش لائیک بود که در اصل بر پایۀ آگاهی طبقۀ متوسط، آن هم بخش فرهنگی آن بنا شده بود.[8]
از بین رفتن خلافت اسلامی عثمانی، یکی از بزرگ‌ترین اهداف کشورهای غربی بود. آنان برای دستیابی به این هدف، از هیچ هزینه و تلاشی دریغ نکردند. این حقیقت بعدها به‌صراحت توسط خودشان نیز اعتراف شد. جرج ناتانیل کرزن، وزیر امور خارجۀ وقت بریتانیا، در سخنانی آشکار در مجلس عوام بریتانیا اعتراف کرد: «ما آن‌چنان ضربه‌ای به ترکیه وارد کردیم که هرگز نتواند سربلند کند؛ زیرا دو نیروی فعال او را از کار انداختیم: اسلام و خلافت اسلامی.»[9]
ادامه دارد…
[1]. دائرة المعارف ناسیونالیزم زیرنظر الکساندر ماتیل، سرپرست ترجمۀ فارسی: کامران فانی- محبوبه مهاجر، ۱۳۸۳ هـ. ش، ج ۳، ص ۹۸۰.
[2]. پاکپور، سبحان، تاریخ عثمانی، بی‌تا، ص ۱۵۴.
[3]. الفارس، د. محمد سلیمان، القومیة ودورها فی تفکیک وحدة الأمة الإسلامیة، موقع مجلس الإسلامی السوری.
[4]. پاکپور، سبحان، تاریخ عثمانی، بی‌تا، ص ۱۵۴.
[5]. الصفدی، موسی، عنوان المقال: هل کان العرب سببا فی سقوط الخلافة العثمانیة؟ موقع الجزیرة، تاریخ النشر: ۲۰۱۹ م. با اندکی تصرف (ویراستار).
[6]. پاکپور، سبحان، تاریخ عثمانی، بی‌تا، ص ۱۵۴.
[7]. کاظمی، أحمد، پان ترکیسم و پان آذریسم، ۱۳۸۵ هـ.ش، ص ۲۱۱.
[8]. پاکپور، سبحان، تاریخ عثمانی، بی‌تا، ص ۱۵۷.
[9]. شعاعی، محمدعلی، ناسیونالیسم از دیدگاه اسلام، ۱۳۸۴ هـ. ش، ص ۱۰۰.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version