نویسنده: احمد شعیب غزنوی

منکرین حدیث و شبهات نوین آن‌ها (بخش سوم)

مشهورترین گروه‌های منکر سنت در عصر حاضر
مستشرقین: محققان غربی که دربارۀ اسلام، زبان عربی و فرهنگ مشرق‌زمین تحقیق می‌کنند. بسیاری از آن‌ها اهداف تبشیری داشته و تلاش کرده‌اند تا با تخریب سنت نبوی، ارزش آن را نزد مسلمانان کاهش دهند.[1] آنان عدالت راویان حدیث را زیر سؤال برده و ادعا کردند که سنت با قرآن و احادیث با یکدیگر در تضاد هستند. هدف آن‌ها این بود که قرآن را از منابع تفسیری سنت جدا کرده و اسلام را دچار بحران نمایند.
دیدگاه خوارج نسبت به سنت
خوارج، پیش از فتنۀ حکمیت، سنت را به‌عنوان دومین منبع تشریع پذیرفته بودند؛ اما پس از این فتنه، عدالت صحابه را زیر سؤال برده و مرویات آنان را رد کردند.[2] آنان در مسائل اعتقادی و فقهی تنها به قرآن و عقل خود تکیه کردند.[3]
بهره‌برداری خوارج از انکار سنت
خوارج برای تحقق اهداف افراطی و ایجاد هرج‌ومرج، سنت را مانع اصلی خود می‌دانستند. آن‌ها برای ایجاد بی‌نظمی در جامعه، در صحت احادیث و وجوب پیروی از سنت تردید ایجاد کردند.[4]
دیدگاه معتزله نسبت به سنت
معتزله، عدالت صحابه را زیر سؤال برده و در پذیرش احادیث، عقل خود را معیار قرار دادند. آن‌ها هر حدیثی را که موافق عقل خود می‌دانستند، می‌پذیرفتند و آنچه مخالف عقل‌شان بود، رد می‌کردند.[5]
در برابر فعالیت‌های گروه‌های مذکور، محدثین و علمای اسلام با تلاش‌های خود، این فتنه را خنثی کرده و از تاریخ حذف کردند. نقش آن‌ها در حفظ و دفاع از سنت، یکی از برجسته‌ترین اقدامات برای حفاظت از میراث نبوی است.
دلایل اصلی از بین رفتن فتنۀ انکار سنت
این فتنه با تلاش‌های علمی و فرهنگی بسیاری از محدثین و اندیشمندان اسلامی از میان رفت. مهم‌ترین دلایل برای پایان یافتن این فتنه به شرح زیر است:
  1. 1. کار تحقیقی محدثین: محدثین با جدیت به بررسی و تحلیل منابع حدیثی پرداختند و با تفکیک احادیث صحیح از مشکوک، اعتماد عمومی به سنت نبوی را احیا کردند.
  2. تبیین جایگاه پیامبر: با استناد به آیاتی از قرآن، جایگاه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم را فراتر از یک نامه‌رسان نشان دادند و نقش او در تشریع احکام اسلامی را ثابت کردند.
  3. رد تأویلات منکرین سنت: علما با بیان فساد تأویلات انحرافی منکرین، به امت اسلامی نشان دادند که این تأویلات چه زیان‌هایی برای دین اسلام به همراه دارد.
  4. مخالفت افکار عمومی امت: جامعۀ اسلامی، این تفکر غیرمنطقی را که باید به پیامبر ایمان داشت ولی از دستورات او پیروی نکرد، نپذیرفتند.[6]
این‌گونه بود که فتنۀ انکار سنت از میان رفت و تا قرن‌ها به فراموشی سپرده شد؛ اما در سدۀ سیزدهم هجری (نوزدهم میلادی)، این فتنه بار دیگر سر برآورد.
فرقۀ قرآنیون
قرآنیون نام گروهی است که تنها به قرآن بسنده کرده و سنت را به‌کلی انکار می‌کنند. این گروه معتقدند که قرآن تنها کتابی است که همۀ مسلمانان بر صحت آن اجماع دارند، اما دربارۀ احادیث اختلاف نظر وجود دارد. از نظر آنان، قرآن پاسخ‌گوی تمام مسائل است و نیازی به حدیث نیست.
این فرقه در هند شکل گرفت و از افکار سیداحمدخان تأثیر پذیرفت. سیداحمدخان بر این باور بود که استفاده از احادیث باید محدود به مسائل دینی باشد و نباید به جزئیات رفتار اجتماعی، سیاسی و امور دنیوی گسترش یابد.
رهبران قرآنیون: مولوی چراغ علی: نخستین رهبر این فرقه؛ عبدالله چکرالوی: پرچم‌دار بعدی این گروه؛ غلام احمد پرویز: این شخص، افکار انحرافی این فرقه را به اوج رساند.
دلایل اساسی انکار سنت در عصر حاضر
علامه محمد اسد، متفکر برجستۀ اسلامی، در کتاب الاسلام على مفترق الطرق، به انگیزۀ اصلی انکار سنت در عصر حاضر اشاره کرده است: «در جوامعی که تمدن غرب بر کشورهای اسلامی چیره شده است، برخی می‌گویند که پیروی از سنت نبوی با زندگی در چارچوب تمدن غرب ناسازگار است. نسل حاضر نیز آماده است تا تمدن غرب را بپذیرد و در آن رشد کند. این غرب‌گرایی، قوی‌ترین دلیل برای انکار حدیث است؛ چراکه سنت نبوی به‌صراحت تمدن غرب را رد می‌کند.»[7]
ادامه دارد…
[1]. الاستشراق والمستشرقون ومالهم وما عليهم، للدكتور السباعي، ص ۸۷.
[2]. زوابع في وجه السنة قديماً وحديثاً، للأستاذ صلاح الدين مقبول أحمد، ص ۵۱.
[3]. اتجاهات فى دراسات السنة قديمها وحديثها، للدكتور الخير الآبادى، ص ۲۷.
[4]. جایگاه حقوقی احادیث پیامبر، سید ابوالاعلی مودودی، ص ۹.
[5]. موقف المعتزلة من السنة النبوية ومواطن انحرافهم عنها، للدكتور ابولبابه حسین، ص ۷۳.
[6]. با اختصار از جایگاه حقوقی احادیث پیامبر، سید ابوالاعلی مودودی، ص ۱۱.
[7]. الاسلام على مفترق الطرق، علامه محمد اسد، ص ۶۴.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version