نویسنده: رحمت الله رحمانی
آفات و گناهان زبان (بخش چهارم)
آفت چهارم: ستيزهجویی و مجادله
منظور از این، بحث کردن در مورد امور ممنوعی است که در گذشته رخ دادهاند و یا این که در آینده احتمال دارد که به وقوع بپیوندند، از جمله اموری که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) از آن نهی کردهاند این است که فرمودند: «لاَ تُمَارِ أَخَاكَ، وَلا تُمَازِحْهُ، وَلاَ تَعِدْهُ مَوْعِدًا فَتَخْلِفَهُ»؛ ترجمه: «با برادر دینی خود شوخی بیجا و مجادله نکن و به او وعدهایی نده که خلاف آن وعده را انجام دهی.»[1]
در جای دیگری پیامبر (صلی الله علیه وسلم) میفرمایند: «ذَرُوْا الْمِرَاءَ فَإِنَّهُ لَا تُفْهَمُ حِكْمَتُهُ وَ لَا تُؤْمَنُ فِتْنَتُهُ»؛ ترجمه: «مجادله را ترک کنید زیرا حکمت آن فهمیده نمیشود و از آزمایش آن در امان نخواهید شد.»[2]
حضرت عمر (رضیاللهعنه) میفرماید: «علم را به خاطر سه چیز حاصل نکن!
۱. علم را به خاطر مجادله حاصل نکن! یعنی اینکه هدف تو از تحصیل علم این نباشد که بعد از آن مشغول مجادله با دیگران باشی.
۲. علم را به خاطر تباهی مردم حاصل نکن!
۳. علم را به خاطر ریا و تظاهر حاصل نکن.»
«و علم را به خاطر سه چیز ترک نکن:
۱. علم را به خاطر حیاء از تحصیل آن ترک نکن! یعنی در یادگیری علم نباید خجالت کشید و به سبب شرم و خجالتی علم را نباید ترک کرد بلکه همواره در یادگیری علم کوشا و جدی بود.
-
علم را به خاطر کثرت زهد ترک نکن!
-
رضایت به ندانستن بحث تو را وادار به ترک آن نکند! یعنی زمانی که مطلبی را متوجه نمیشوی و یادگیری آن برایت سخت و مشکل است نباید ناامید شوی و این سبب ترک علم شود، بلکه در این مورد نیز تلاش کن، چرا که خداوند تلاش و کوشش هیچ فردی را بینتیجه نمیگذارد.»
برخی از افراد هستند که همواره دنبال سوژه میگردند تا در هر مجلس و محفلی اظهار فضل و دانش کنند، و توان علمی خویش را به رخ دیگران بکشند. از این جهت باب مجادله را با بحثهای بیجا و اختلافی باز میکنند و بسیاری از مردم را دچار سرگردانی و حیرانی میکنند! باید متوجه باشیم مناظرهای که به منظور غلبه بر دیگران و ساکت کردن طرف مقابل و تمایل عصبی به اظهار فضل صورت میگیرد، منبع و سرچشمهی همه خویها و رفتارهایی است که از نظر خداوند متعال ناستوده ولی از دیدگاه ابلیس ستوده است.
همانگونه که اگر کسی میان شرب خمر و سایر گناهان و زشتکاریها مخیر باشد و شرب خمر را به خاطر ناچیز شمردن جرم آن، بر دیگر گناهان ترجیح دهد و در نتیجه همین گناه به طرف گناهان دیگر کشیده شود، همینگونه نیز اگر بر روحیهی کسی حس علاقه به غلبه بر دیگران و ساکت کردن آنها در مناظره و جاهطلبی و مباهات بر دیگران چیره و مستولی گردد، اینگونه تمایلات او را به اظهار و ارتکاب علنی تمام پلیدیها سوق میدهد. باید دانست که جدال غیر أحسن و مراء و نزاع توأم با دوازده آفت است. یعنی کسی که دنبال جدال و مناظرات بیجا است، دوازده آفت دامنگیر او است که این موارد از دیدگاه شریعت مقدس نکوهیده و زشت هستند و آنها عبارتند از:
۱. عدم پذیرش حق
کسی که دنبال جدال و مناظرات بیجا است، دلیل و منطق و حرف حق را نمیپذیرد و همواره بر جهل خویش اصرار دارد. ولو اینکه فردی دلیلی محکم بیاورد، باز هم او نمیپذیرد! عدم پذیرش حق نوعی از تکبر است و مراء و جدال مستلزم چنین حالتی است.
۲. تظاهر و ریاکاری
از آفات بزرگ جدال و مجادله، ریا و تظاهر و ملاحظه از تودهی مردم و سعی و تلاش برای جلب قلوب آنان و معطوف ساختن توجه ایشان به خویش میباشد. کسی که چنین برخوردی داشته باشد، مسلماً از دیدگاه اسلام فردی ریاکار محسوب میشود، و ریاکاری موضوعی است که نکوهش آن در قرآن و حدیث به صراحت بیان شده است. ریا و تظاهر، یک نوع درد و بیماری مشکلزا و مرضی وحشتناک و کشنده است.
۳. حقد و کینهتوزی
یکی دیگر از آفات مجادله غیر أحسن، حقد و کینهتوزی است که خود بازده و زادهی غضب است. چون انسان وقتی خشم خود را به دل میگیرد، مسلماً قادر به تشفی قلب نخواهد بود. لذا این حالت در درون او نفوذ کرده و آنجا پایدار و محفوظ میماند و بالاخره سر از حقد و کینه بر میآورد.
بنابراین، این حقد و کینهتوزی، ثمره تلخ و میوه نایاب خشم و غضب است که امور زشت و حالات ناپسندیده را برای انسان به ارمغان میآورد. این امور عبارتند از: حسد، ناسزاگویی در برابر حوادث ناخوشایند، عزلت و کنارهجویی از مردم، بریدن از خویشاوندان و نزدیکان، سخنهای ناروا و نامشروع از قبیل: دروغ، غیبت، افشای اسرار مردم، پردهدری، نقل مطالب استهزاآمیز و آزار رساندن با زبان و کردار.
تمام این حالات و رفتارها، درجه و پایهی ایمانی انسان را به انحطاط و سقوط میکشاند و بین انسان و فضل و عنایت حق فاصله میاندازد.
۴. خشم و غضب
یکی دیگر از عوارض سوء و آفات جدال و مراء و مناظرهی غیر احسن، خشم و غضب است. جدالکننده غالباً نمیتواند از تیررس خشم در امان بماند، به خصوص اگر به سخن وی ایراد و اشکال کنند و بیان او مورد اعتراض و انتقاد قرار بگیرد و استدلال او در حضور مردم مردود شناخته شود. در چنین شرایطی ناگزیر از عصبانیت است.
خداوند متعال و همهی انبیاء (علیهم السلام) از خشم و غضب به هر کیفیتی که اتفاق افتد نکوهش کردهاند و نسبت به آن تهدید به عذاب نمودهاند، به خصوص اگر منشأ غضب عصبیت بیمورد و بیجا باشد.
۵. حسادت و رشک
یکی دیگر از آفات مضر مجادله، حسادت است که نتیجه و بازده حقد و کینهورزی است.
اکثراً مجادلهکننده از حسد در امان نیست، زیرا گاهی بر طرف خود غالب و گاهی در برابر او مغلوب است و گاهی سخن وی مورد تمجید و وقتی سخن طرف وی مورد ستایش است.
وقتی غلبه با او نباشد و سخنش مورد ستایش قرار نگیرد، به خود میپیچد که ای کاش من غالب میآمدم و از کلام من ستایش میشد و این آرزو و خواسته عین حسد است، چون علم و دانش از مهمترین نعمتهای الهی است. وقتی مجادلهکننده آرزو کند که مزایای دانش به طرف او باشد، معنایش این است که ای کاش طرف من از این امتیازات محروم بود، پس در حقیقت سلب نعمت را از طرف مقابل خود درخواست داشته و این همان حسد است.
۶. کنارهجویی از مردم
فاصله گرفتن از مردم و قطع رابطه با آنان از پیآمدهای حقد و کینهتوزی است؛ زیرا وقتی بین دو طرف مجادلهی نفرت و انزجار بالا میگیرد و خشم و غضب از رهگذر آن چهره نشان میدهد و هر یک از دو طرف مدعی میگردد که حق با اوست و دیگری اشتباه میکند و چنین میپندارد و یا اظهار میکند که طرف وی روی امر باطلی اصرار میورزد. البته این امر موجب خشم میشود و لازمهی خشم، جدایی و قطع رابطه است، زیرا وقتی محبت و عشق رفت، قهر و کینه میآید.
[1] ـ سنن ترمذى «باب ما جاء فى المراء»، حدیث رقم: ۱۹۹۵.
[2] ـ المغني عن حمل الأسفار في تخريج ما في الأحياء من الأخبار اثر عبدالرحيم بن الحسين العراقي، ج ٣ ،ص ١۴۴.
ادامه دارد…