ابنمنظور میگوید: شورا از الشوراء است؛ بهطور مثال: شار العسل یشوره شوراً. به معنای بیرون آوردن از حفره یا به معنای از جای خودش استخراج کردن.
الشور، عرضه و اظهار چیزی را میگویند. ابوزید میگوید: اگر امرش واضح و نورانی بود، میگویند که استشار أمره. الشورى والمشورة به ضم شين، و شاورته فى الأمر؛ با او به مشورت پرداختم. فلان خیر یا شر؛ شایستۀ مشورت است. شاوره مشاورة وشورا واستشاره؛ از او طلب مشورت کرد. أشار الرجل؛ با دستش اشاره کرد. أشار علیه بالرأي؛ رأی خود را برای او ابراز کرد.
ملاحظه میکنیم که معانی شورا پیرامون اظهار و استخراج و عرضه و توجیه و تحسین و کشف و بیان در دوران است و همۀ این معانی مقصود و مطلوباند و برای موضوع موردبحث ما صلاحیت و گنجایش دارند. هدف و مقصود شورا استخراج رأی و گشتن به دنبال رأی درست و زیبا و سلیم است. همچنین به معنای توجیه درست و صحیح کار قوم از کانال عرضۀ امور و کشف نهانهای آن و ابراز خفایا و بیان مقصودهای نهفته در آن است تا از این کانال به موضعگیری صحیح و برگزیده برسیم.
معنای اصطلاحی شورا
شورا یک مصطلح اصیل قرآنی است و بهعنوان یک مبدأ و امر سیاسی است که به آن به شکل عمومی و روشی اداری برای معالجۀ ابعاد و جوانب گوناگون زندگی نگریسته میشود. افزون بر اینکه شورا تعبیرگر حق امت پیرامون مشارکت دستهجمعی و مسئولانه در امر تدبیر شئون عمومی است، اگر بخواهیم بر معنای اصطلاحی شورا واقف گردیم، لازم است برخی از اقوال فقها و مفسران را پیرامون آن ذکر کنیم.
راغب اصفهانی میگوید: «شورا، استخراج رأی با استفاده از مراجعۀ برخی به برخی دیگر است.»
ابنقدامه مقدسی میگوید: «شورا، استخراج ادله و معرفت حق است.»
الکاسانی تعبیر دیگری دارد و میگوید: «مشاوره در جستوجوی حق از باب مجاهده در راه خدا به شمار میآید و سبب وصول به راه راست میشود.»
صاحب المبدع میگوید: «شورا اجتماع رأی در تحصیل مصلحت است.»
دکتر محمدسلیم العوّا، شورا را چنین تعریف میکند: «تصویب مصوبات و اتخاذ تصمیمات در روشنایی آرای متخصصان در مورد هرموضوعی از موضوعات عمومی است.»
در بیان آنچه گذشت، میتوانیم بر اساس تعریف برگزیده، چنین بگوییم که بر حاکم مسلمان واجب است تا به افراد صاحبرأی و مشورت مراجعه کند و از این راه، حق را شناسایی کرده و تصمیم مناسب را در هر زمینهای از کارهای عمومی اتخاذ کند، جهت تحقق بخشیدن به مصلحت در مواردی که نص قاطع در مورد آنها نیامده است.
از دو بحث گذشته نتیجهگیری میشود که حکومت در اسلام مانند دیگر عرصههای زندگی نخست مستلزم تسلیم مردم و حکمرانان به حاکمیت غایی شریعتی است که در قرآن و سنت چهارچوب ضروری آن برای زندگی ترسیم شده است. بااینحال، این سخن بدان معنا است که حکومت در اسلام شکل دینسالاری به خود میگیرد؛ اما فرمانروایان منتخبان الهی نیستند و مردم بر رفتارشان نظارت دقیق دارند و اگر برخلاف شریعت، قانونگذاری یا رفتار کنند، مردم میتوانند آنان را عزل کنند؛ چون شورا نقشی محوری در حکومت اسلامی دارد و نقش آن در انتصاب رهبران و ادارۀ امور دولت حیاتی است. در تمام این موارد حکومت اسلامی ویژگیهایی دارد که شبیه اشکال غربی دموکراسی نیست و ویژگیهایی دیگر که بهنظام، هویت اسلامی میدهد.
شورا در پرتو آیات
از مهمترین اصول اجتماعى اسلام و یکی از دستورات و توصیههای اخلاقی اسلام، همفکری و مشورت در امور فردی و اجتماعی است. در آیات قرآن و روایات اسلامی نیز به آن توصیه شده و برایش آثار و برکاتی بیان شده است.
اصل شورا و مشاوره در منابع اسلامى با دقت و اهمیت خاصى مطرح شده و در سیرۀ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم و بزرگان اسلام جایگاه ویژهاى برای آن در نظر گرفته شده است؛ طورىکه مىتوان گفت: «نهاد شورا» ستون فقرات نظام اسلامی است.
قرآن کریم در چهار آیه موضوع «شورا» را مطرح کرده است:
۱. در آیۀ ۱۹۵ سورۀ آلعمران خداوند متعال به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم دستور مىدهد که در حلوفصل امور با مسلمانان مشورت کند و آن را از رموز پیروزى و موفقیت آنحضرت مىداند: «فَبِمٰا رَحْمَةٍ مِنَ اللّٰهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شٰاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذٰا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ»؛ «از رحمت الله است که بر آنان نرم گشتهای؛ و اگر خشن و سنگدل بودی، از پیرامونِ تو پراکنده میشدند. پس آنان را ببخش و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنها مشورت نما و چون تصمیمت را گرفتی، بر الله توکل کن. همانا الله توکلکنندگان را دوست دارد.»
۲. در آیۀ ۳۸ سورۀ شورى، هنگام بیان اوصاف برجستۀ مؤمنان، مىفرماید: «وَ اَلَّذِينَ اِسْتَجٰابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقٰامُوا اَلصَّلاٰةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورىٰ بَيْنَهُمْ وَ مِمّٰا رَزَقْنٰاهُمْ يُنْفِقُونَ؛» «و (همچنین برای) کسانیکه فرمان پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را برپا داشتهاند و کارهایشان در میان آنها با مشورت است و از آنچه نصیبشان کردهایم، انفاق میکنند.»
در اینجا میبینیم که شورا در پهلوی ایمان به خداوند و نماز و زکات آمده است که همۀ آنها از جمله فرایض بنیادین در اسلام است؛ این خود دلالت بر عظمت امر شورا میکند و وجوب آن را تأکید میدارد.
امام قرطبی در تفسیر خود قولی از ابنعطیه را مبنی بر وجود اجماع بر وجوب شورا ذکر نموده و میگوید: «الشورى من قواعد الشريعة وعزائم الأحكام من لا يستشير أهل العلم والدين فعزله واجب هذا مالا خلاف فيه»؛ «شورا از قواعد و عزایم احکام بوده و کسیکه با اهل علم و دین مشوره نمیکند، عزلش واجب است. این خود حقیقتی است که هیچ اختلافی در آن وجود ندارد.»
۳. سورۀ بقره آیۀ ۲۳۳ مىفرماید: اگر در مورد بازداشتن کودک از شیر قصد تصمیمگیرى دارید، مشورت کنید: «فان أرادا فصالاً عن تراض منهما و تشاور فلا جناح علیهما».
این آیه مىگوید که اگر در مورد دیگرى حتى اگر کودک شیرخوارى باشد، بخواهید تصمیمگیرى کنید، باید مشورت نمایید. حالا این مشورت بین پدر و مادر باشد، چنانکه بعضى گفتهاند، یا مشاوره با دیگرى مثل داکتر باشد یا اینکه هم پدر و مادر باهم مشورت کنند و هم از صاحبنظرانی مثل داکتر مشورت گیرند. از این آیه استفاده مىشود که پدر یا مادر با همۀ علاقه و عاطفهاى که به فرزندشان دارند، خداوند اجازه نمىدهد در امر تربیت و پرورش فرزندشان استبداد به خرج دهند، بلکه باید باهم یا با دیگران مشورت کنند، و بعد از مشورت، آنچه را که مصلحت است، تصمیمگیرى نمایند.
۴. سورۀ زمر آیۀ ۱۸ مىفرماید: «اَلَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ اَلْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولٰئِكَ اَلَّذِينَ هَدٰاهُمُ اَللّٰهُ وَ أُولٰئِكَ هُمْ أولُوا اَلْأَلْبٰابِ»؛ «آنان که سخنها را میشنوند و از بهترینش پیروی میکنند. الله، چنین کسانی را هدایت بخشیده است؛ و چنین کسانی، خردمندند.»