نویسنده: زید

خروج عائشه (رضی‌الله‌عنها) و همراهان‌شان به‌بصره جهت اصلاح‌گری

حضرت طلحه و زبیر (رضی‌الله‌عنهما) به مکه آمدند و با عائشه (رضی‌الله‌عنها) دیدار کردند. آن دو تقریباً چهار ماه پس از کشته‌شدن عثمان، یعنی در ربیع‌الآخر سال ۳۶ هجری، به مکه رسیدند. سپس، گفتگو با عائشه (رضی‌الله‌عنها) در مکه درباره رفتن آغاز شد.
در آن زمان، فشار روانی زیادی بر کسانی وارد بود که احساس می‌کردند آنان برای جلوگیری از قتل خلیفه‌ی مظلوم کاری نکرده‌اند. آنان خود را متهم می‌کردند که خلیفه را تنها گذاشته‌اند و معتقد بودند جز رفتن و خون‌خواهی عثمان، کفاره‌ای برای گناهشان وجود ندارد. اما نباید فراموش کرد که عثمان، به قصد فدا کردن خود در راه خدا، کسانی را که می‌خواستند از او دفاع کنند، از این کار بازداشت. حضرت سیدتنا عائشه (رضی‌الله‌عنها) می‌فرمودند: «عثمان به طور مظلومانه‌ای کشته شده است. به خدا قسم، من خون او را مطالبه می‌کنم.»
حضرت طلحه (رضی‌الله‌عنه) می‌فرمود: «درباره‌ی عثمان کاری از من سر زده که باید برای توبه از آن، خونم را در راه خون‌خواهی او بریزم.»
حضرت زبیر (رضی‌الله‌عنه) می‌فرمودند: «ما مردم را تشویق می‌کنیم که خون عثمان را بگیرند و آن را به تأخیر نیندازند، زیرا تأخیر در این امر، سلطه‌ی خدا را در میان ما ضعیف می‌سازد. اگر مردم از عمل به چنین وظایفی خودداری کنند، همه‌ی امامان و رهبران امت ممکن است توسط افرادی از این دست کشته شوند.»
این احساسی که بر اعصاب و روانشان فشار می‌آورد، برای برانگیختن مردم و بیرون کشاندن آن‌ها از محل آسایش و استقرارشان کافی بود؛ آن‌ها همچنین می‌دانستند که هنگام رهسپار شدن، به سمت آینده‌ای نامعلوم و ترسناک در حرکت هستند. بنابراین، هر کسی که از خانه‌ی خود خارج می‌شد، انتظار نداشت که دوباره به خانه بازگردد، و فرزندانشان با گریه آن‌ها را بدرقه می‌کردند. از این رو، روزی که آن‌ها مکه را به مقصد بصره ترک کردند، به روز گریه نامیده شد، روزی که کسی به یاد ندارد اسلام پیش از آن روز برایش گریسته باشد.
در مکه، مجموعه‌ای از عوامل دست به دست هم داده و آنان را بر آن داشتند تا به دنبال راهی مناسب برای تحقق خواسته‌ی خود باشند. از جمله‌ی این عوامل، فرار بنی‌امیه از مدینه و استقرارشان در مکه بود. همچنین، عبدالله بن عامر (امیر بصره در زمان خلافت عثمان) در مکه حضور داشت و مردم را به خروج تشویق کرده و کمک مادی می‌داد.
یعلی بن امیه نیز، که برای کمک به عثمان از یمن آمده بود، در حالی به مکه رسید که خلیفه کشته شده بود. او دارایی، سلاح، و مرکب فراوانی به همراه داشت و پیشنهاد کرد تا تمام این اموال برای کمک به قتل قاتلان عثمان به کار گرفته شوند. این امر برای تشویق کسانی که به دنبال راهی برای پیگرد قاتلان عثمان بودند، کافی بود.
اکنون که وسایل و عوامل لازم برای گردآوری نیرو به منظور خون‌خواهی عثمان فراهم شده بود، باید تصمیم می‌گرفتند که کار را از کجا آغاز کنند. آنان در مورد جهتی که باید به آن حرکت کنند، به گفتگو پرداختند. برخی، به رهبری عائشه (رضی‌الله‌عنها)، معتقد بودند که باید به مدینه بروند. دیگران پیشنهاد می‌کردند که به شام بروند تا با نیروهای آنجا علیه قاتلان عثمان متحد شوند.
پس از بررسی‌های فراوان، به این نتیجه رسیدند که به بصره بروند؛ زیرا در مدینه تعداد زیادی حضور داشتند که آنان، به دلیل کمبود نیرو، قادر به مقابله با آن‌ها نبودند. سرزمین شام نیز به دلیل حضور حضرت سیدنا معاویه (رضی‌الله‌عنه)، امن مانده بود. به همین دلیل، ورود به بصره بهتر تشخیص داده شد؛ زیرا در بصره کمترین نیرو و سلطه‌ای وجود داشت و از این طریق می‌توانستند نقشه‌ی خود را به اجرا درآورند.
نقشه و هدف اصلی آنان، صراحتاً خون‌خواهی عثمان، اصلاح، اعلام کار اوباش به مردم و امر به معروف و نهی از منکر بود و بس.
ادامه داد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version