چونکه وحدت و یگانگی برای حفظ و بقای یک جامعه و پیشرفت و تکامل آن امری عقلانی میباشد، پس در ضرورت آن شکی نمیتوان کرد. وحدت، آرمانی بلند و متعالی است که از صدر اسلام تا کنون، دانشمندان و علمای بصیر و روشنفکر به خاطر تحقق و تحکیم آن، کوششهای زیادی نمودهاند. موانع مختلفی در برابر اتحاد و همبستگی وجود دارد که رفع آنها به تلاش، تدبیر و هوشیاری مسلمانان احتیاج دارد. بخشی از این موانع به اختلافات درونی امت اسلامی برمیگردد، اما بیتردید استعمارگران و قدرتهای برتریجو نیز همیشه در پی ایجاد اختلاف بین مسلمانان بودهاند. اتحاد و انسجام امت اسلامی، نیرویی بزرگ و شکستناپذیر را در این امت به وجود میآورد که مسلمانان با کمک آن میتوانند در برابر دخالتها و غارتگری قدرتهای برتریجو مقاومت کنند. البته باید توجه داشت که هدف اصلی استعمار، کنار زدن اسلام به عنوان دینی پویا و ظلمستیز است که همیشه مانند سدی در برابر سیاستها و طمعورزیهای نادرست قدرتهای برتریجو ایستادگی کرده است.
مقدمه
وحدت و همدلی میان مسلمانان از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مفهوم اساسی و حیاتی در کتاب آسمانی قرآن و سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) و در عمل و گفتار بزرگان دین به صورت جدی مورد تاکید قرار گرفته است. وحدت در لغت به معنای یگانگی، یکپارچگی و اتحاد است.
اسلام فرد را بخشی جداییناپذیر از وجود هستی، جامعه، امت و عضو متصل به پیکر کلی آن میداند که خواسته یا ناخواسته، تغذیه، رشد و احساسات خود را از این پیکره دریافت میکند و در هر چه به آن دست یابد، سهیم است.
خطاب الهی بر این اصل استوار است و دستورات و نواهی را تنها به فرد محدود نمیکند، بلکه کل جامعه را مورد تربیت، راهنمایی و هدایت قرار میدهد. فرد از طریق درسهایی که به جامعه داده میشود، سهم آموزشی خود را دریافت میکند و پند و اندرز خود را مییابد. رویکرد تشریع و قانونگذاری در قرآن و سنت به این شکل است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ * وَجَاهِدُوا فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ»؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، در برابر پروردگارتان خضوع کنید و سجده کنید و او را پرستش نمایید و کارهای نیکو انجام دهید تا شاید رستگار شوید. و در راه خداوند به جهاد برخیزید، همانطور که شایستهی جهاد است.»
هرگاه فرد مسلمان در پیشگاه خداوند میایستد و به مناجات و تضرع میپردازد، عبادت او به صورت فردی جدا از برادرانش انجام نمیشود. بلکه او به عنوان عضوی از جمع و بخشی از کل میگوید: «إيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»؛ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میطلبیم» و به صورت مفرد نیست که بگوید: «تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میطلبم».
سپس خیر و هدایت را از خداوند میطلبد و تنها نفس خویش را بدین خیر و دعا اختصاص نمیدهد بلکه رحمت خداوند را برای خود و دیگران مسألت مینماید: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿۶﴾ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﴿۷﴾»؛ « ما را به راه راست هدايت فرما (۶) راه آنان كه گرامى شان داشته اى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان (۷)».
خداوند مردم را نیافریده است که از هم جدا شوند و با هم اختلاف ورزند. او برایشان دینی واحد مقرر کرده و پیامبران را یکی پس از دیگری فرستاده است تا همه مردم را در یک راه واحد هدایت و رهبری کنند و بر مردم حرام نموده است که در دین دچار تفرقه و جدایی شوند. اما شهوات سرکش نفسانی انسان، این وصیت کریمانه و این میراث بزرگ الهی را فراموش کرده است، لذا به دستهها و احزاب مختلف تقسیم شدهاند که هر حزب و دستهای برای خود میکوشد و در کمین دیگران است. خداوند متعال میفرماید: «يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ فَتَقَطَعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُل حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ»؛ «به پیامبران گفتهایم: ای پیامبران، از غذاهای حلال بخورید و کارهای شایسته انجام دهید، بیگمان من از آنچه انجام میدهید آگاهم. و به آنان گفتیم که به اقوام خود برسانند: این (پیغمبران بزرگی که بدانان اشاره شد) همگی ملت یگانهای هستند و من پروردگار همهی شما هستم، پس تنها از من بهراسید، چرا که ملت واحد با برنامه واحد باید از خدای واحد بترسد و خویشتن را از عذاب و عقاب او به دور دارد.»
مفهوم اتحاد
از منظر مفهومی، در این بحث با چهار واژه اتحاد، انسجام، ملت، و اسلام مواجهایم. واژههای «وحدت» و «اتحاد» در اصل عربی هستند، اما در زبان فارسی گاهی به صورت مترادف بهکار میروند. بررسی خاستگاه این واژهها نشان میدهد که در زبان عربی از هر یک معنای جداگانهای استنباط میشود.
هرچند هر دو کلمه از ریشه «وَحَدَ» گرفته شدهاند و هر دو مصدر هستند، کلمه «وحدت» در زبان عربی به معنای «تنها بودن» و «یکی بودن» بهکار میرود؛ اما کلمه «اتحاد» در زبان عربی به معنای «یکی شدن» و «به هم پیوستن» است. این کلمه، که مصدر باب افتعال از ریشه «وَحَدَ» است، همواره زمانی بهکار میرود که بر بیش از یک فرد دلالت کند و این افراد بخواهند با هم یکی و یگانه شوند. در فرهنگهای فارسی، از جمله لغتنامه دهخدا، «اتحاد» به معنای «یکی شدن، یگانگی داشتن، پیوستگی و همدستی» آمده است. کلماتی که در زبان عربی در باب افتعال به کار میروند، اصطلاحاً معنی مطاوعه (اثرپذیری) دارند؛ یعنی علاوه بر خواست درونی، عامل یا عواملی نیز آنها را به اجرای فعل تشویق و ترغیب میکنند. بنابراین، «اتحاد» هم به خواست درونی متحدشوندگان و هم تحت تأثیر عوامل بیرونی رخ میدهد.
در سیر و سلوک عرفا، «اتحاد» مقامی است که قبل از مقام فنا فی الله قرار دارد. بههرحال، در تفاوت میان دو واژه «وحدت» و «اتحاد» میتوان گفت: وحدت به معنای «تنهایی و یکی بودن» است، در حالی که اتحاد به معنای «با هم یکی شدن و بههمپیوستن» است. انتخاب این کلمه در عبارت «اتحاد ملّی» به روشنی جایگاه ملّت را در فرآیند به هم پیوستن و متحد شدن آشکار میکند. بنابراین، در ریشهیابی مفهوم اتحاد و انسجام با مفاهیمی دوگانه مواجهایم که هم غیریت را میپذیرد و هم اتحاد را؛ بدینمعنا که اتحاد و انسجام در جایی مطرح میشود که چه در بعد ذهنی و چه از منظر عینی، با افراد یا اشیایی مواجه هستیم که ابتدا متفاوت بودن آنها را پذیرفتهایم و پس از آن قائل به یکی شدن (اتحاد) یا متصل کردن (منسجم یا یکپارچه کردن) آنها خواهیم بود. بنا بر این دیدگاه، نگرش منطقی و عاقلانه این است که نه چیزی حذف شود و نه بر چیزی بیش از حد تأکید شود.