نویسنده: بشیراحمد «احمدی»
غرب اگر کینهاش علیه مسلمانان نبود، بزرگترین عطف تاریخ را وارونه جلوه نمیداد، از اینرو همواره تلاش کرده تا ذهنها را از آن دور نگهدارد. تاریخ در دلِ خود جا داده است که پس از یکهزاو دوصد سال تسلطِ امپراتوری روم، سرانجام «محمد فاتح» بعد از دو ماه محاصره آن را از زانو درآورد. این در حالی بود که امپراتوری روم، قدرتمندترین امپراتوری وقتاش بود که در سال ۱۹۶م از اروپا تا ترکیه حاکمیت داشت.
در سال ۳۹۵م این امپراتوری به دو بخشِ روم شرقی و غربی تقسیم شد. به این ترتیب پس از قرنها حاکمیت، در سال ۱۴۵۳م در برابر لشکرِ مسلمانان به رهبری «محمد فاتح 21 ساله» شکست میخورد، و حاکمیت اسلام از بیزانس-مرکز امپراتوری روم شرقی- تا دروازههای مرکز اروپا گسترانیده میشود.
خلافت عثمانی پس شکست امپراتوری روم، نزدیک به 700 سال بر اروپا، آسیا و افریقا به عنوان یگانه قدرتجهانی تسلط داشت، تا جاییکه در سال 1795م ایالات متحده امریکا حاضر میشود تا معاهدهی سالانه معادل 700 هزار دالر، «طلا» را که در آن زمان پول رایج دولت خلافت شمرده میشد، برای دولت عثمانی به عنوان جزیه پرداخت نماید، تا کشتیهایش در آبهای مدیترانه و اقیانوس اطلس، آزادانه گشتوگزار نماید. اصل این معاهده به زبان ترکیه میان «جورج واشنگتن» رئیسجمهور وقت امریکا و «بکر حسن» والی عثمانی در الجزایر به امضا رسیده است. این نخستین سند در تاریخ امریکاست که به زبان ترکی نوشته شده، اما هیچگاهی از آن یادآوری نمیشود. آیا میدانید که غرب چه واقعیتهای شگوفای تاریخ مسلمانان را وارونه جلوه داده و یا آن را از ذهنها دور نگهداشته است؟!
حاکمیت در اسلام تنها یک مسئلهی دنیایی و بشری نیست، بلکه همان گونه که ما به موجودیت الله سبحانه وتعالی و نیز رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) به عنوان آخرین پیامآور ایمان داریم، به روایاتی که بعدها تحقق آن انجام شد و یا در حال انجام شدن است، نیز باورمند هستیم. چنانچه قبل از آن که پیامبر اسلام دولتی را در مدینه بوجود آورد، الله سبحانه وتعالی از پیروزی و شکستِ امپراتوران وقت برایشان بشارت میداد که سرانجام چنین شد. همینگونه تمام بشارتهایی که از جانب پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوسلم) برای ما روایت شده نیز تحقق یافته است، اما بشارتی که تحققاش جهان را از شرِ حاکمیت سرمایهداری و افکارش نجات خواهد داد با برگشتِ وحدت دوباره تحقق خواهد یافت. چنانچه از حضرت عبدالله ابن عمرو ابن عاص روایت است که گفت: ترجمه؛ در حالی که ما در اطراف پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) نشسته و مینوشتیم، شخصی از پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) پرسید که کدام یک از شهرها نخست فتح میگردد؛ «قسطنطنیه» و یا «روم»؟ اما پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) در پاسخ فرمودند: «مَدِينَةُ هِرَقْلَ تُفْتَحُ أَوَّلاً، يَعْنِي قُسْطَنْطِينِيَّةَ» (رواه احمد)
ترجمه: «شهر هِرقَل یعنی قسطنطنیه نخست فتح میگردد!»
بناً آنچه را که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوسلم) برای فتح قسطنطنیه بشارت داده بود به دستان مبارک محمد فاتح انجام یافت؛ با این فتح بشارت رسول الله (صلیاللهعلیهوسلم) تحقق یافت که فرموده بود: «لَتُفْتَحَنَّ الْقُسْطَنْطِينِيَّةُ فَلَنِعْمَ الْأَمِيرُ أَمِيرُهَا وَلَنِعْمَ الْجَيْشُ ذَلِكَ الْجَيْشُ»؛ «قسطنطنیه حتماً فتح خواهد شد؛ چی نیکو امیریست امیر آن و چی نیکو ارتشیست ارتش آن!»
اگر هر صاحب بصیرتی ببیند وقتی که اسلام جامهی عمل بپوشد، مسلمانان و خود اسلام از چه عظمتی برخوردار خواهند شد و آنگاه است که کفار و کفر هیچ توانی برای مقاومت نخواهند داشت؛ بلکه حق سربلند کرده و به سان ندای (الله اکبر) طنین انداز خواهد شد؛ چنانچه فارس و بیزانس در برابر آن سر خم نمودند و عنقریب به خواست الله متعال، روم که بخش دیگر بیزانس است، نیز در برابر آن به زانو درخواهد آمد تا به این ترتیب بخش دوم بشارت رسول الله (صلیاللهعلیهوسلم) در مورد فتح روم مصداق عملی پیدا کند.