یکی از اصول استثناءناپذیر حاکم بر روابط اجتماعی در جامعه اسلامی، «تقوا» است. تقوا و پرهیزگاری، آثار فردی، اجتماعی، معنوی و مادی فراوانی دارد که هریک به نوبه خود بر اصلاح روابط میان افراد جامعه تاثیر بسزا دارد. تقوا در انسان موفقیت معنوی و مادی به دنبال دارد و اگر افراد یک جامعه به تقوا مجهز باشند، بسیاری از مشکلات اجتماع حل گشته و جامعهای ایده آل و آرمانی ایجاد میشود.
از طرفی نبود تقوا، همه سطوح روابط اجتماعی را دچار فساد و گسست خواهد نمود.
تعلیم تقوی و پرهیزگاری یکی از تعلیمات اصولی و بنیادین اسلام است. مطلب تقوا اینست که آدمی بر حساب و کتاب آخرت و پاداش و كيفر آنجا یقین و باور داشته باشد و از عذاب و گرفت الهی بیمناک بوده، از تمام کارهای زشت و خلاف دوری کند و بر دستورهای خدا عمل نماید.
یعنی احکام و مسایلی را که خداوند بر ما فرض گردانیده بجای آورده و حقوق بندگانی را که بر ما لازم کرده، مراعات کنیم. و کارها و مسایلی را که حرام و ناجایز کرده از آنها دوری جوییم. و از عذاب او همواره بیمناک باشیم.
تعریف تقوا:
تقوا در لغت به معنی پرهيزگاری است و دراصطلاح تقوا ابزاری است كه انسان مسلمان توسط آن قدرت پيدا میكند خودرا در گفتار، كردار و رفتاردر گناه نيندازد. تقوا از صفات اولياء خداست.
این کلمه از ماده «وقی» است که به معنای نگهداشتن و حفاظت یک شئ از آنچه باعث اذیت و آزار او است.
راغب اصفهانی مینویسد: تقوا در اصطلاح شرع به معنای حفظ نفس از آنچه انسان را به گناه میکشاند و این امر با ترک برخی مباحات به کمال میرسد.
به تعبیر سادهتر تقوا همان پرهیز از آفات تکامل روح، و خویشتنداری در برابر گناهان و شبهات و ترک مجموعه نبایدهاست، به طوری که به صورت ملکه در آید.
چنانکه در حدیثی عطیه بن عروه (رضیاللهعنه) صحابی آن حضرت (صلیاللهعلیهوسلم) از ایشان روایت میکند: عَنْ عَطِيَّةَ السَّعْدِيِّ، وَكَانَ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ (صلیاللهعلیهوسلم) قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله (صلیاللهعلیهوسلم): «لَا يَبْلُغُ العَبْدُ أَنْ يَكُونَ مِنَ المُتَّقِينَ حَتَّى يَدَعَ مَا لَا بَأْسَ بِهِ حَذَرًا لِمَا بِهِ البَأْسُ»
«حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: هیچ بندهای به منزلت پرهیزکاران نمیرسد تا آن که چیزی را که اشکالی در آن وجود ندارد، از ترس چیزی که در آن اشکال وجود دارد، ترک کند»
علامه قرطبی مینویسد: حضرت عمر (رضیاللهعنه) از ابی بن کعب پرسید: تقوا چیست؟ گفت: ای عمر! آیا از خارستان گذر کردهای؟ گفت: آری. حضرت ابی گفت: برای طی کردن آن چه کار کردهای؟ گفت: دامن خود را برچیدم و با احتیاط کامل گام برداشتم تا مبادا آسیب نبینم. گفت: پس تقوا آن است.
در قرآن کریم دعوت به تقوا کراراً تعلیم داده شده است.
«ای کسانی که ایمان آوردهاید بترسید از خدا حق ترسیدن آن و نمیرید جز آنکه مسلمان باشید».
[فَاتَّقُوا الله مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا]
«پس از خدا بترسید هر قدر توانستید و تمام دستورها و احکام او را بشنوید و فرمان برید».
[يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا الله وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا الله إِنَّ الله خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ]
«ای مسلمانان بترسید از خدا و باید که تأمل کند هر شخصی که چه چیزی پیش فرستاده است برای فردا و بترسید از خدا هر آینه خدا خبردار است به آنچه میکنید».
از قرآن کریم چنین معلوم میشود که کسانی که از خداوند خوف و ترس داشته باشند و زندگیشان همراه با تقوا و پرهیزگاری سپری شود، رحمتهای الهی در این جهان نیز بر آنها نازل شده و خداوند آنان را نصرت و یاری خواهد نمود.
[مَنْ يَتَّقِ الله يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ]
«و هر که بترسد از خدا پدید آرد برای او راه نجاتی و رزق دهدش از آنجا که گمان ندارد».
از قرآن شریف چنین معلوم میشود که کسانی که اهل تقوا هستند آنان ولی و دوست خدا میباشند و از چیزی هراس نداشته و اندوهگین نیز نمیشوند.
«آگاه باش هر آینه دوستان خدا هیچ ترس نیست برایشان و نه ایشان اندوهگین میشوند آنان که ایمان آوردند و تقوی میکردند ایشان راست بشارت در زندگانی دنیا و در آخرت ».
قسمتی از خوبیها و نعمتهایی که به افراد با تقوا در روز قیامت خواهد رسید در آیه زیر چنین ذکر شده است: [قُلْ أَ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذلِكُمْ لِلَّذينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ الله وَ الله بَصيرٌ بِالْعِبادِ]
«بگو ای محمد آیا خبر دهم شما را به آنچه بهترین است ازین مر متقیان را باشد نزدیک پروردگار ایشان بوستانها می رود از زیر آن جویها جاوید باشندگان در آن و باشند زنان پاکیزه و باشد خوشنودی از خدا و خدا بیناست به بندگان».
«و هر آینه پرهیزگاران را نیک بازگشت است بوستانهای دائم ست کشاده کرده برای ایشان دروازه ها تکیه کنان در انجا می طلبند آنجا میوۀ بسیار و شراب را و نزدیک ایشان باشند زنان فرود آرندۀ چشم هم عمر با یکدیگر این است آنچه وعده داده میشود شما را برای روز حساب هر آینه این رزق ماست نباشد آنرا هیچ زوال».
در قرآن مجید به متقین و پرهیزگاران این نوید نیز داده شده است که مقام و نزدیکی خاصی آنانرا بنزد خداوند حاصل می شود.
تقوا و پرهیز از محارم الهى از اهمیت والایى برخوردار است، و داراى آثار و برکات فراوانى در زندگى دنیوى و مقامات اخروى شخص متقى مىباشد، همانطورى که تفکر راهى است که انسان را به حقایق جهان هستى آشنا مىکند. تقوا هم راهی است که انسان را قادر به مشاهده حقایق و اسرار عالم مىگرداند، هر قدر خواهشهاى مادى کمتر باشد و دل آدمى متوجه معبود گردد، معرفت فطرى شکوفاتر و عبادت درونى نمود بیشترى مىیابد، لذا متقى معارف دینى را آشکارا مشاهده کرده و مىیابد. اما انسان بىتقوا آنچنان در تاریکى فرو مىرود که اگر همه آیات الهى را به او ارائه دهند، چیزى نمىبیند. از این رو اگر انسان راه تقوا و پاکى نفس را طى کرد هم اسرار عالم را مىبیند و هم صراط مستقیم را به آسانى مىپیماید.
از حضرت نعمان (رضیاللهعنه) روایت شده که پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود:
یعنی: «به راستی که حلال روشن است و حرام نیز روشن است و در میان حلال و حرام کارهایی هست که به جهاتی به حلال یا حرام شباهت دارد و این کارهای مشبه را بسیاری از مردم نمیدانند، پس کسی که خود را از شبهات نگه دارد، دین و ناموس خود را حفظ کرده است و کسی که در شبههها بیفتد و از آنها پرهیزنکند، در حرام میافتد، مانند شبانی که شتران خود را در اطراف چراگاه برای چراه آزاد میگذارد و در این حال به چرا کردن در قرق نزدیک میشود، آگاه باشید که برای هر پادشاهی قرق خاصی است که به خود اختصاص داده و بدانید که منطقهی ممنوعهی خداوند محرمات او هستند بیشک در بدن آدمی پارچه گوشتی هست که اگر اصلاح شد همهی بدن به صلاح میگراید و اگر فاسد شد همهی بدن فاسد میگردد، بدانید که آن قلب آدمی است.»
پس آنچه باعث تقوا یعنی پرهیز و دوری از دایرهی حرام میشود، همان پرهیز کردن از مشتبهات و حدود مرزی بین حلال و حرام است.
نوعی ترس و خداپروایی نیز در معنای تقوا لحاظ شده است و آن ترس از خروج از مسیر بندگی و اطاعت از حق است چون فرد در این صورت خود را خسارتدیده میداند و از عواقب مسیری که انتخاب نموده بیمناک است.
در تعریفی دقیقتر میتوان گفت: که تقوا فراست و بصیرتی است که انسان با برخورداری از آن خود را برتر از آن میداند که مرتکب گفتار و یا رفتار و حتی افکاری گردد که از شأن انسانی وی بکاهد. بر این اساس تقوا نوعی خودکنترلی آگاهانه است.