هر انسانی به تربیت و اصلاح نیاز دارد و با بازپروری استعدادهای خویش میتواند به موفقیت برسد. تربیت و اصلاح ساختار درونی و بیرونی انسان، ضرورتی انکارناپذیر است؛ زیرا همانگونه که یک زراعت به آبیاری و گاهی سمپاشی نیاز دارد، وجود انسان نیز با اصلاح و پیرایش، بارورتر و بنیهاش نیرومندتر میگردد. مشکل اصلی اینجاست که گاهی به یک زاویه از وجود انسان اهتمام و رسیدگی میشود و برای باروری و اصلاح همان مورد، تلاش و هزینه میگردد، اما جنبههای دیگر وجود آدمی، ناتوان و ضعیف و نابارور باقی میماند. در نتیجه این فرد با ناهماهنگی ساختاری، نابرابری و عدم توازن در ساختار فکری یا جسمی و روحی رشد میکند و بهجای آنکه برای جامعه مفید باشد، مشکلاتی را بهبار خواهد آورد و از هدف زندگی فاصله میگیرد. به تعبیر واضحتر؛ انسان از سه زاویه به اصلاح و تربیت نیاز دارد و اسلام نیز به این سه مورد تأکید داشته است: 1ـ تربیت جسمی؛ 2ـ تربیت عقلی و فکری؛ 3ـ تربیت روحی و معنوی. نخستین مورد، توجه به سلامت و تندرستی جسم است و از نگاه اسلام، انسان مسلمان باید به تندرستی بدن خود بیندیشد و برنامهریزی کند تا از بیماریها مصون بماند و نیز برای تقویت جسم خود چارهجویی نماید، زیرا رسول گرامی صلیاللهعلیهوسلم فرموده است: «المؤمنالقوي خیر و أحب إلی الله من المؤمن الضعیف؛ مؤمن نیرومند نزد الله تعالی از مؤمن ناتوان و ضعیف بهتر و محبوبتر است.» (رواه مسلم) همچنین از ضعف و بیحالی به الله تعالی پناه برده است؛ «اللهم إنی أعوذ بك من العجز والکسل؛ پروردگارا! از ناتوانی و تنبلی به تو پناه میبرم.» (رواه مسلم) بنابراین تقویت جسم و نیز توجه به سلامتی آن پسندیده است، البته نه در حدی که غفلتآور بوده، مقصد قرار گیرد، بلکه بهمنظور رسیدن به اهداف والاتر و جاودانه. تربیت عقلی و فکری نیز ضرورتی انکارناپذیر است و برای مسلمان لازم و ضروری است تا به تربیت فکری و عقلی خود همت گمارد. تربیت فکری و عقلی از راه کسب علم و دانش و پیمودن راههای دانشاندوزی امکانپذیر است. کسب علم و دانش به تقویت بنیههای علمی و غنای فکری میانجامد و به هر مقدار آدمی مسیر دانش را بیشتر بپیماید، بههمان اندازه گستردگی اندیشه و فکر در وی پدید میآید و توانمندیهای مکنون وجود او، فرصت ظهور مییابند و چنین شخصی میتواند در پیچوخم زندگی به یاری جامعه بشتابد و فروبستگیهای گوناگون جامعه را با اشارۀ عالمانۀ خود بگشاید و راه زندگی را هموار نماید. بهمنظور رشد فکری و تربیت عقلی جامعه اسلامی، ضرورت دارد که آگاهان جامعه به اهمیت کسب علم و دانش و ضرورت آن اذعان کرده، برای آحاد مردم اعم از کوچک و بزرگ برنامهریزی کنند و اسباب و امکانات دانشاندوزی را فراهم نمایند و به جد پیگیر تحصیل فرزندان آیندهساز جامعه اسلامی باشند. جوامع فعال و پویا در زمینههای مختلف علوم توانستهاند جایگاه ممتازی در میان ملل دنیا داشته باشند و توانستهاند با تکیه بر علم و دانش روز، گامهای بلندی در زمینههای صنعت و تکنولوژی بردارند. آیات زیادی در قرآن کریم بر فضیلت دانشمندان و عالمان دلالت دارد و حضرت رسول گرامی صلیاللهعلیهوسلم بر کسب علم و دانش بسیار تأکید کرده است، چنانکه میفرماید: «من یرد الله به خیراً یفقهه فیالدین؛ الله تعالی به هر کس ارادهٔ خیر کند، وی را دانا به مسائل دین میگرداند.» (بخاری و مسلم) و در جایی دیگر فرموده است: «أفضل العبادة الفقه و أفضل الدین الورع؛ برترین عبادت، علم و فهم و برترین دین، پرهیزگاری است.» (رواه الطبرانی) و نیز فرموده است: «من سلك طریقاً یلتمس فیه علماً سهل الله له به طریقا إلی الجنة؛ هر کس در جستجوی دانش و علم در مسیری حرکت کند، الله تعالی راه بهشت را برای وی آسان میگرداند.» (رواه الترمذی) در پرتو علم و دانش، شعور انسانی به شکوفایی میرسد و هر جامعهای که به علم و دانش اهتمام ورزد، زمینهٔ پرورش اندیشهها و گستردگی آن را فراهم میآورد. در دین اسلام نخستین کلمهای که بر پیامبر صلیاللهعلیهوسلم نازل گردید: «إقرأ؛ یعنی بخوان» بود و این منشور جاویدان همواره این واقعیت را به مسلمانان گوشزد میکند که کسب دانش و خواندن باید در سرلوحهٔ برنامههایشان قرار گیرد. زیرا ملتی که با علم و دانش سروکار ندارد، سخنی برای گفتن ندارد و خورشید اقبال و بهروزیاش طلوع نخواهد کرد. ملتی که سواد و تحصیل در میان آنان جایگاهی ندارد، نمیتواند تمدن و فرهنگ شکوهمندی داشته باشد و جمود اندیشه و ناباروری فکری، آنان را با چالشهای جدی مواجه خواهد کرد. رشد فکری و پویایی اندیشه اگر بر نهج صواب استفاده شود، شگفتیها میآفریند و زوایای تاریک زندگی را با مشعل فروزان دانش و حکمت درخشش و فروزندگی میبخشد.
کسب علم و دانش و تربیت فکری به احیای شعور ملی و توسعهٔ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میانجامد و ملتی که به تربیت فکری و علمی افراد جامعه خود اهتمام ورزد، بسترساز پرورش اندیشهها خواهد بود و افراد دارای اندیشه و علم در عرصههای گوناگون زندگی میتوانند برای مشکلات و مواقع حساس تصمیمگیری کنند و به وامگیری اندیشههای دیگران نیاز ندارند، اما ملتی که با فقر فرهنگی مواجه است، بر اندیشهٔ افراد خودی اعتماد ندارد و هر سخنی را با عینک دیگران میبینند و میسنجد. تربیت معنوی نیز از بارزترین ویژگیهای انسانهای موفق و تأثیرگذار است و بسیاری از ستارگان درخشان جهان علم و معرفت، از همین راه مجد و اقبال یافتهاند. تربیت معنوی چراغ فکرت را روشن و پیوند انسان را با پروردگار مستحکم و برقرار و پایدار میگرداند و تاج فروزندهای است که انسان را ارزندگی و تابندگی میبخشد. هرگاه انسان از این تربیت والا تهی باشد، در مصاف با هجمههای نفس و شیطان تاب نیاورده، ممکن است دچار لغزش و فرسایش روحی گردد و نتواند در مسیر خیرخواهی و خدمتگری خالصانه، استقامت و پایداری داشته باشد. اگر تاریخ درخشان اسلام را بررسی کنیم، درمییابیم که هر کس به تربیت معنوی و روحی خود عنایت داشته باشد و فراتر از دانشاندوزی، در راه اصلاح و خودسازی گامهای مجدانه و ارزندهای برداشته است، شعاع تأثیرگذاریاش افزونتر بوده و خدمات شایستهتر و ارزشمندتری برجای گذاشته است و بسیاری از تشنهکامان وادی معنویت در بزم گرم و محفل معنویشان سیرابی یافتهاند. از همین روی حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم به تربیت روحی و معنوی یاران گرانقدر خود بسیار اهتمام میکرد و به شیوهٔ نماز و اعمالشان دقت میکرد تا از لحاظ معنوی پیشرفت داشته باشند؛ چنانکه ایشان شخصی را مشاهده کرد که نماز میخواند، اما آداب نماز خواندن را رعایت نمیکند، فرمود: «ارجع فصل فإنک لم تصل؛ برخیز دوباره نماز بگذار که نماز نگذاردهای.» (رواه البخاری، أبواب صفة الصلوة) همچنین حضرت ابوهریره رضیاللهعنه روایت کرده است که رسول گرامی صلیاللهعلیهوسلم خطاب به صحابه فرمود: «چه کسی از شما امروز روزه است؟ حضرت ابوبکر رضیاللهعنه گفت: من. باز حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم پرسید: چه کسی امروز در تشییع جنازهای شرکت کرده است؟ حضرت ابوبکر گفت: من. باز فرمود: چه کسی امروز مستمندی را غذا داده است؟ حضرت ابوبکر گفت: من. فرمود: چه کسی از شما امروز به عیادت بیماری رفته است؟ باز هم حضرت ابوبکر گفت: من. رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود: این خصایل در هر کسی جمع شود، او وارد بهشت میشود.» (رواه مسلم) حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم بهترین مربی بلکه اسوه و مقتدای مربیان جهان است و با این حساسیت و اهمیت، پیگیر تربیت یاران گرانقدر است تا از لحاظ معنوی و عبادی رشد کنند و پلههای صعود و حیات معنوی را طی نمایند. بههمین علت یاران گرامی ایشان نیز گاهی بهمنظور تقویت ایمانی و معنوی با همدیگر نشسته، به ذکر و یاد الله تعالی مشغول میشدند. روزی حضرت عبداللهبن رواحه به یکی از اصحاب فرمود: بیا بنشینیم و ساعتی مؤمن شویم. او گفت: مگر ما مؤمن نیستیم؟ فرمود: آری، هستیم، اما به ذکر خدا مشغول میشویم و در نتیجه ایمان ما افزایش مییابد. (رواه البیهقی) واقعیت آن است که همه بزرگان و انسانهای موفقی که بر بلندای موفقیت پا گذاشتهاند، اصلاح نفس و تربیت معنوی در سرلوحهٔ برنامههای زندگیشان قرار داشته و از این پله بهسوی ارزشهای متعالی راه یافتهاند. حضرت عبداللهبن مبارک که خود از نامآورترین عالمان دوران خود بود، راهی شهر بصره گردید. به وی گفتند: ای امام بزرگوار! کجا عزم سفر دارید؟ فرمود: «میخواهم به بصره نزد حضرت ابن عون برسم و از اخلاق ایشان کسب فیض نمایم.» (معالم ارشادیة، ص 27) امام یحیی بن یحیی تمیمی نیشابوری پس از آنکه کتاب مؤطا را از امام مالک فرا گرفت، یک سال نزد وی ماند تا از اخلاق و شمائل زیبایش استفاده کند، زیرا شمائل صحابه و تابعین را در وی مشاهده میکرد. (ترتیب المدارک 545/1) اهتمام نکردن به تربیت معنوی در بسیاری موارد مشکلآفرین بوده است؛ زیرا کسی که از لحاظ جسمی در سلامت کامل بهسر میبرد و از لحاظ تربیت علمی نیز گامهای بلندی برداشته است، اگر از تربیت معنوی عاری باشد نمیتواند در برابر هجمههای نفس و شیطان ایستادگی کند، بلکه منفعتطلبی و اوصاف نازیبا ممکن است بر وی غلبه یابد و از راه اخلاق و احتساب دور مانَد و با خودفریبی و تأویلات واهی در کمند نفس مکار گرفتار آمده، از مسیر ارزشهای اخلاقی و فضایل معنوی فاصله گیرد. بنابراین تزکیه نفس و اصلاح درون برای انسان بسیار ضروری است و ضامن سعادت انسان خواهد بود. اللهم ألهمنا مراشد أمورنا و أعذنا من شرور أنفسنا.