امامالمؤرخین، ابنکثیر دمشقی رحمهالله، در تاریخ خود مینویسد: «إن مدة ملكه منذ ظهر إلى أن قتل ثلاثة أشهر ويقال أربعة اشهر فالله أعلم.» ترجمه: «همانا مدت پادشاهی اسود عنسی از زمانیکه ظهور کرد و ادعای نبوت نمود تا وقتیکه کشته شد، سه ماه بود؛ اما چهارماه نیز گفته میشود. الله متعال بهتر میداند.»
خبر کشته شدن اسود مصادف با وفات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم بود
امام سیف ابنعمر از شیخ خود «مستنیر» نقل میکند که وی از طریق ضحاک از حضرت فیروز دیلمی رضیاللهعنه روایت میکند که ایشان فرمودند: «قتلنا الأسود وعاد أمرنا في صنعاء كما كان إلا أنا أرسلنا إلى معاذ بن جبل فتراضينا عليه فكان يصلي بنا في صنعاء، فوالله ما صلى بنا إلا ثلاثة أيام؛ حتى أتانا الخبر بوفاة رسولالله صلىاللهعليهوسلم فانتقضت الأمور و أنكرنا كثيرا مما كنا نعرف واضطربت الأرض.» ترجمه: «ما اسود عنسی را کشتیم و دوباره امور شهر صنعاء به حالت اولش برگشت؛ اما یک خبر غمگین کنندهای وجود داشت و آن اینکه در آن زمان امام و رهبری نداشتیم، بنابراین، فردی را به دنبال معاذ ابن جبل فرستادیم (تا او دوباره به صنعاء یمن بیاید و رهبری ملت ما را قبول کند) و همۀ ما به قیادت و امامت او راضی شدیم و او نیز ما را در صنعاء نماز میداد. قسم به الله! او ما را بیشتر از سه شبانهروز نماز نداده بود که خبر وفات رسول مکرم اسلام صلیاللهعلیهوسلم به ما رسید. بعد از آن تمام امور دولت اسلامی رسولالله صلیاللهعلیهوسلم از هم پاشید، بسیاری از چیزهایی را که قبلاً میدانستیم، انکار کردیم و تمام زمین (و اهل آن) به اضطراب و تزلزل درآمدند.»
از این روایت معلوم میشود که کشته شدن «اسود عنسی کذاب» در آخرین روزهای حیات آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم واقع شده است.
خبر رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم امری بود که تمام نظام مملکت را برهم زد و همۀ مردم از خود بیخود شدند، تاجرها از تجارت و عابدان از عبادت دست کشیدند، زمامداران حکومت از امور اداری خود دور شدند و مجاهدین از وسط راه برگشتند و از رفتن به جهاد منصرف شدند.
در آن زمان، همۀ مردم در فراق محبوب دلها اشک میریختند و حسرت میخوردند و غمی بزرگتر از کوهی را تصور میکردند. اما حضرت صدیق اکبر رضیاللهعنه در همان لحظه هوشیار بود و نگذاشت زحمات بیوقفۀ پیامبر صلیاللهعلیهوسلم پایمال شود. او زمام امور را به دست گرفت و برای مقابله با دشمان داخلی و خارجی برخاست. او فتنههایی که بعد از وفات پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در حال رشد بودند را خنثی کرد و همه را نابود ساخت.
امام ابنکثیر رحمهالله، پیرامون اینکه خبر خاموش شدن فتنۀ اسود عنسی به صدیق اکبر رضیاللهعنه چه وقت رسید، مینویسد: «أن خبر العنسي جاء إلى الصديق في أواخر ربيع الأول بعد ما جهز جيش أسامة، والمقصود أنه لم يجئهم فيما يتعلق بمصالحهم واجتماع كلمتهم وتأليف ما بينهم والتمسك بدين الإسلام إلا الصديق رضياللهعنه وسيأتي إرساله إليهم من يمهد الأمور التي اضطربت في بلادهم ويقوي أيدي المسلمين ويثبت أركان دعائم الإسلام فيهم رضياللهعنهم.» ترجمه: «در اواخر ماه ربیع الأول و پس از تجهیز لشکر اسامه ابن زید رضیاللهعنه، خبر قتل عنسی به حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه رسید. پس از آن، هیچ دستوری از جانب پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم برای تحقق مصلحتهای اهل یمن، اتحاد و انسجام آنها، دوستی و الفت بین آنها و چنگزدن به دین مقدس اسلام صادر نشد، زیرا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم درگذشتند. بنابراین، هر چیزی که برای مصلحت دین و دنیای آنها بود، از طرف خلیفۀ بلافصل پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم (ابوبکر صدیق رضیاللهعنه) صادر شد. در ادامه، ایشان افرادی را جهت آبادانی آن دیار فرستادند تا اموری که در دیار یمنیها دچار تزلزل شدهاند را ترتیب دهند و تسلط مسلمانان بر آن سرزمین را قوی سازند و ستونهای محکم و استوار اسلام را در میان آنها به تثبیت برسانند. امیدواریم که خداوند متعال از تمامی آنها راضی باشد.»
از این مباحث مشخص میشود که حضرت فیروز دیلمی رضیاللهعنه از سوی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم چه امتیازهایی را به دست آورده و مقام بالایی نزد ایشان داشت. این افتخار بزرگی است که به حضرت فیروز رضیاللهعنه رسید. در واقع، هر یک از اصحاب کرام رضیاللهعنهم کارنامههای نمونهای از خود بر جای گذاشتهاند.