نویسنده: عبدالحمید نوروزی
جوانان در قرآن و حدیث
خداوند متعال در کلام پاکش در جاهای مختلفی از جوانان یاد کرده است؛ مثلاً در قرآنکریم، جوانان قوم حضرت موسی و اصحاب کهف یاد شدهاند. همچنین، رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در حدیثی به ارزش و جایگاه جوانان اشاره میفرماید: «مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ نَبِیا إِلَّا وَهُوَ شَابٌّ، وَلَا أُوتِی عَالِمٌ عِلْمًا إِلَّا وَهُوَ شَابٌّ»؛ ترجمه: «خداوند متعال هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر در سن جوانی و به هیچ عالمی علم عطا نفرمود، مگر اینکه او جوان بود.»
قرآن داستانها و قصههایی از جوانان را بیان میکند؛ مثلاً داستان حضرت ابراهیم که در سن جوانی ابتدا با عموی خود و سپس با قوم خویش به مبارزه برخاست و بر عقاید فاسد آنها همچون خورشید، ماه، و ستارهپرستی خط بطلان کشید و بتهای قوم را با تبر درهم شکست. همچنین، داستان حضرت اسماعیل که در سن جوانی، خود را در مقابل فرمان الهی آمادۀ قربانیشدن میکند و به پدرش میگوید: «یا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ»؛ و بسیاری از داستانهای دیگر در قرآن بیان شده که ارزش نعمت جوانی را میتوان در آنها یافت.
تأکید رسول خدا صلىاللهعلیهوسلم بر اهمیت دوران جوانی
جوانی، گوهر گمشدهای است که سالخوردگان همواره با آه و افسوس از آن یاد میکنند و در جستوجوی آن هستند؛ اما نمیتوانند دوباره آن را به دست آورند. جوانی با هیچیک از مراحل و دورههای عمر قابلمقایسه نیست و هیچگاه به عقب برنمیگردد. به همین علت، اولیای جوانان باید در برابر این دوره هوشیار باشند و خود جوانان نیز باید قدر این مرحله را بدانند.
رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوسلم به تربیت این نسل پرداخت و در سایۀ برنامهریزیها و تلاشهای هدفمند، از آنان چهرههای عظیم و برجستهای ساخت که بعدها مایۀ افتخار بشر شدند. رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم نسل جوان را سرمایۀ بالقوۀ هر سرزمین معرفی کرد و عملاً نشان داد که جوانان در پیشبرد اهداف و مقاصد جامعۀ اسلامی میتوانند نقش اساسیای ایفا کنند. بر همین اساس، در فرمایشات رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم تأکید بسیار زیادی بر جوانی و جوانان شده است و خود ایشان به جوانان اعتماد کرده و کارهای مهمی را به آنها واگذار میکردند؛ مثلاً بعد از فتح مکه و جنگ حنین و هوازن، در وقت بازگشت به مدینه، عتاب بن اسید را که جوانی خردمند بود به ولایت و فرمانداری مکۀ مکرمه منصوب فرمود، درحالیکه او جوانی حدوداً ۲۱ ساله بود. حتی اکثر سفیران پیامبر صلیاللهعلیهوسلم نیز جوانان بودند.
حضرت عبدالله بن عباس رضیاللهعنهما در مورد غنیمت دانستن پنج چیز قبل از پنج چیز، از رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم روایت میکند که یکی از این موارد، جوانی قبل از پیری است؛ چنانکه رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرموده است: «اغْتَنِمْ خَمْسًا قَبْلَ خَمْسٍ: شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ»
ضرورت سازندگی جوانان
آیا جوان را به حال خود رها کنیم یا برای او برنامهریزی کنیم؟ همۀ خیراندیشان و دلسوزان جامعه بر این عقیدهاند که نباید جوان را به حال خود رها کرد؛ بلکه باید برای او برنامهای تنظیم کرد. جوانان هنوز تجربهای کافی در زمینههای مختلف ندارند و احتمال اینکه به بیراهه بروند، بسیار است.
جوانان سرمایۀ پربهای هر کشور هستند و ذخایر فکری و ذهنی آنها از هر سرمایۀ دیگر روی زمین و زیرزمین گرانبهاتر است. سرمایۀ واقعی هر کشور، منابع زیرزمینی و معادن، جنگلها و مراتع نیست؛ زیرا همۀ آنها به استخراجکننده و اندیشههای روشن نیاز دارند. اصل و اساس سرمایه، مغزهایی هستند که نوعِ سالم و دستنخوردۀ آن نسل جوان میباشد. توجه به این نسل زمانی ضروریتر و مهمتر احساس میشود که دریابیم آنها طبقۀ آسیبپذیرند و چشم طمع سیاستبازان و اربابان استعمار بهسوی آنها دوخته شده است.
برای نابودی هر کشور، لازم نیست که منابع و معادن آنها را از میان بردارند؛ بلکه کافی است مغز و ذهن جوانان آن سرزمین را فلج سازند. این رمز گسترش مفاسد و اعتیاد در جوامع، خصوصاً جوامع اسلامی، از سوی جهانخواران و دشمنان اسلام و مسلمین است. اگر امروزه در مورد جوان و نیازمندیهای او، برنامههایی طراحی نشود، ساختن فردایی برای آنها از روی بصیرت دیر خواهد بود و کارساز واقع نخواهد شد. بنابراین، جوان را از همان جوانی و حتی پیشتر از آن باید به خط و راهی نزدیک کرد که به آن علاقه و استعداد دارد.
ادامه دارد…